شبهه ازدواج پیامبر (ص) با زینب بنت جحش (قسمت دوم)
مخالفان اسلام با اشاره به قسمتی از یک روایت طولانی از کتب شیعه، مضمون آن را مستند توهین به پيامبر صلیاللهعلیهوآله قرار دادند. این قسمت از روایت، درباره سخن امام رضا علیهالسلام نسبت به آیه 37 سوره احزاب و ازدواج پيامبر صلیاللهعلیهوآله با زینب بنت جحش است. محتوا و دلالت حدیث، نشاندهنده ساختگی بودن آن بوده، مخصوصاً مطابق مذهب راوی ناصبی آن است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی شبهه ای مطرح کردهاند و با استناد به قسمتی از یک روایت که در چند کتاب شیعه نقل شده، به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله توهین کرده و به حضرت تهمت زدهاند که علاقه شدیدی به زنان داشته و ... .
این روایت در کتاب «الاحتجاج»، «البرهان فی تفسير القرآن» و «عیون اخبار الرضا»، در ضمن حدیثی طولانی، به عنوان مناظره امام رضا علیهالسلام با عالمان ادیان و مذاهب دیگر، نقل شده است.
شبهه کنندگان از این حدیث مفصل، به قسمتی که امام رضا علیهالسلام، پاسخ شبههای که به پیامبر صلیاللهعلیهوآله شده را داده، استدلال کردهاند.
در این قسمت نقل شده: «پيامبر صلیاللهعلیهوآله وقتی همسر زید (فرزندخوانده خود) را در حال شستشو ديد، گفت: «آنكه تو را آفريده، منزّه است كه فرزندى داشته باشد»؛ همسر زید، این مطلب را به اطلاع وی رساند. او نزد حضرت رفت و گفت: اى پیامبر! همسر من كمى بداخلاق است و من قصد طلاقش را دارم. حضرت فرمود: «همسرت را نگاهدار و شکیبا باش». خداوند پيش از اين، تعداد همسران حضرت و اينكه اين زن نيز از جمله آنان است را به او خبر داده بود. حضرت اين موضوع را مخفى داشت و به زيد نگفته بود. پیامبر صلیاللهعلیهوآله از اين هراس داشت كه مردم بگويند: حضرت به برده آزادكرده خود مىگويد: زن تو، همسر من خواهد شد و بر ايشان خرده گيرند که آیه 37 سوره احزاب در اینباره نازل شد».[1]
در پاسخ ابتدا باید حدیث نقل شده، از جهت سند و محتوا، بررسی گردد. در سند حدیث گفته شد که راوی شاهد ماجرا که این روایت 10 صفحهای را بیان کرده، «علی بن جهم»، فردی ناصبی است و با اینکه کل حدیث، در ظاهر مطابق با مبانی شیعه است، شیخ صدوق تعجب کرده که چنین فردی بعید است حدیثی با این محتوا نقل کند؛ بنابراین گفته: حدیث با این سند، غریب است.[2]
اکنون به بررسی محتوای حدیث میپردازیم:
در این قسمت از روایت، به پيامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت داده شده که به خانه فرزندخوانده خود (زید) رفت و او در خانه نبود. خانه که حفاظ مناسبی نداشت، حضرت، زینب بنت جحش را در حال استحمام دید و تعجبش را با عبارت (سبحان الذی خلقک) بروز داد. با نقل این سخن توسط زینب برای همسرش زید، منجر به تصمیم زید به طلاق شد.
این داستان با برداشت از افسانه ساختگی اوریا و داود ساخته شده و برخی از منافقان، برای تخریب پیامبر صلیاللهعلیهوآله، علت جدایی زید و زینب را تمایل حضرت به زینب بیان کردند و با چند سناریوی متفاوت، این داستان را رواج دادند. [همین قسمت از استدلال شبههکنندگان، از نظر محتوا، بیاساس بوده و باقی حدیث، دفاع امام رضا علیهالسلام از شبهه مطرح شده و گزارش صحیح و معنای آیه 37 احزاب است].
برای اینکه مشخص گردد چنین نسبتی به پيامبر صلیاللهعلیهوآله، اتهامی ناروا بوده و آنچه طبق آیه مذکور توسط حضرت مخفی شده، علاقه به زینب نبود، باید زندگینامه زینب بنت جحش بررسی گردد.
زینب دختر امیمه (بنت عبدالمطلب)، دختر عمه پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود که در نزدیکی حضرت رشد و نمو کرد و حضرت در کودکی و جوانی، پیوسته او را میدید. تمام این جریان ساختگی، قبل از نزول آیه حجاب و وجوب آن بر زنان بود. چرا قبل از این اتفاق، جمال و زیبایی زینب، پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مسحور و جادو نکرد؟! اگر حضرت مایل به ازدواج با زینب بود، چه مانعی وجود داشت؟ اتفاقاً باعث افتخار و شادمانی زینب و خانوادهاش بود!
همچنین زید پسرخوانده و مورد علاقه حضرت بود و حضرت در ابتدای بعثت، کنیز آزادکرده خود، «امایمن» را به همسری او درآورد. حدود 15 سال بعد، پس از مهاجرت زینب بنت جحش به مدینه، حضرت وی را برای زید خواستگاری کرد. زینب ابتدا گمان میکرد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله قصد دارد او را برای خود خواستگاری کند، اما پس از آنکه دریافت، خواستگاری برای زید بود، مخالفت کرد. آیه ۳۶ سوره احزاب و رضایت یا اصرار حضرت به این وصلت، باعث شد زینب ازدواج را بپذیرد و همسر زید شود؛ چرا در تمام این مدت که پیامبر صلیاللهعلیهوآله قصد راضی کردن زینب برای ازدواج با زید را داشت و او نمیپذیرفت، حضرت وی را برای خود خواستگاری نکرد؟
از این مقدمات فهمیده میشود، طرح این افسانه بسیار احساس برانگیز، واقعیت نداشته و نقل آن در این حدیث طولانی که مطابق مذهب راوی اصلی حدیث است، اثبات میکند توسط امام رضا علیهالسلام بیان نشده است.
پینوشت:
[1]. الإحتجاج، طبرسی، ج2، ص224؛ البرهان، بحرانی، ج4، ص472 و عيون أخبارالرضا، شیخ صدوق، ج1، ص204.
[2]. «توهین به پیامبر (ص) بر اساس حدیث جعلی(قسمت اول)»
افزودن نظر جدید