طلاق همسر پیامبر (ص)
برخی مخالفین اسلام، از بعضی کتب تاریخی نقل کردهاند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله، پس از پیر شدن یکی از همسران خود، او را طلاق داد؛ او درخواست بازگشت کرد و حق همخوابی خود را بخشید؛ در این باره باید گفت، گزارشات مختلف است و معلوم نیست که حضرت قصد طلاق داشت یا سوده گمان کرد که حضرت قصد دارد و گمان اینکه این طلاق به خاطر موضوع غریزه جنسی بوده، با اخلاق حضرت و نیز منابع تاریخی منافات دارد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی مورخان نوشتهاند پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سال هشتم هجری، «سوده بنت زمعه» را به خاطر مسن بودنش طلاق داد و بعد از مدت کوتاهی، طبق درخواست سوده، وی به منزل پیامبر صلیاللهعلیهوآله برگشت؛ بر اساس این نقل، شبهه کردهاند که علت تعدد همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله، از روی شهوت بوده و سوده، پس از مدتی که همسر حضرت بوده، به جهت ناتوانی در همسرداری، مورد طرد قرار گرفته و آیه 128 سوره نساء[1] نیز در همین باره نازل شده است.
شرح ماجرا چنین است که پس از رحلت حضرت خدیجه سلاماللهعلیها، یکی از زنان بیوه قریشی به نام «سوده»، به ازدواج پیامبر صلیاللهعلیهوآله درآمد. سن این بانوی عابد، زاهد و باتقوا، در زمان ازدواج با حضرت، حدود 50 سال ذکر شده است. در سبب ازدواج پیامبر صلیاللهعلیهوآله با سوده گفته شده، چون از سویی وی شوهر مسلمان خود را از دست داده بود و از سوی دیگر اگر به میان بستگان کافر خویش بازمیگشت، یا او را میکشتند، یا شکنجه میکردند تا به کفر بازگردد، لذا رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله با ایشان ازدواج کرد. بنابراین «سوده» دومین همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله، به مدت ۴ سال تنها همسر ایشان بود و تا پایان زندگانی آن حضرت، به مدت ۱۳ سال زندگی کرد.
برخی از منابع تاریخی نوشتهاند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در سال 8 هجری قصد داشت که سوده را طلاق دهد، ولی او تقاضا کرد که حضرت او را طلاق ندهد، چون مشتاق است که هر روز به چهره رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نگاه کرده و دوست دارد که خداوند به روز قیامت، وی را در زمره همسران حضرت مبعوث فرماید؛ وی حق همخوابگی خود را به عایشه میبخشد.[2]
در مورد این شبهه میتوان گفت که طلاق دادن، حق پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و جایز است حضرت، به هر علتی از این حق استفاده کند؛[3] اما این طلاق، با گزارشات مختلف، نقل شده است و معلوم نیست که پیامبر صلیاللهعلیهوآله قصد داشته طلاق دهد یا سوده گمان کرده و یا اینکه حضرت این تصمیم را به سوده گفته و او تقاضای طلاق ندادن کرده است.
در نقلی که راوی آن ابنعباس است، گفته شده که سوده ترسید که پیامبر صلیاللهعلیهوآله او را طلاق دهد و علتی برای آن ذکر نشده است.[4] بلاذری بدون سند نقل کرده است که سوده سالمند شده بود و پیامبر صلیاللهعلیهوآله او را در سال هشتم طلاق داد.[5] ابنکثیر هم از عایشه نقل کرده است که سوده، به علت پیری، نوبت و سهم خود را به من واگذار کرد.[6] در مورد علت این اتفاق نیز قول بدون سند بلاذری و نیز قول عایشه که هووی سوده است، قابل پذیرش نیست.[7]
برخی از منابع هم که نوشتهاند، سوده پس از ازدواج پیامبر صلیاللهعلیهوآله با عایشه، ترسید پیامبر صلیاللهعلیهوآله او را طلاق دهد، صحیح نیست؛ چون گفته شده این واقعه سال هشتم هجری، صورت گرفته و آن سال، 6 سال از ازدواج حضرت با عایشه میگذشته و پیامبر صلیاللهعلیهوآله همسران مسن دیگری هم داشتند.
به هر حال اصل تصمیم حضرت برای طلاق معلوم نیست؛ همچنین علتی که برخی برای این طلاق گفتهاند، برای پیامبر صلیاللهعلیهوآله متصور نیست؛ حتی نقل شده که سوده، خود حق همخوابی خود را به حضرت بخشیده و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از روی محبت و مهربانی با او گفتگو کرد و به سوده فرمود: «چه چیز تو را از من منع میکند؟» سوده گفت: «به خدا کسی دوست داشتنیتر از تو برایم نیست؛ اما لطف کنید و از من درگذرید؛ چرا که دخترانم مانع من در انجام وظایف همسرداریاند». حضرت فرمود: «آیا غیر از این هم، چیزی تو را از من منع میکند؟» گفت: «نه به خدا!» حضرت او را ثنا گفت و به جهت این کارش بر او رحمت فرستاد.[8]
پینوشت:
[1]. «و اگر زنی، از طغیان و سرکشی یا اعراضِ شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پارهای از حقوق خود، به خاطر صلح، صرف نظر کند) و صلح، بهتر است؛ ... خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد)».
[2]. الطبقات الكبرى، ابنسعد، ج8، ص43.
[3]. «جواز طلاق برای فرد مسلمان»
[4]. أسد الغابه، ابناثير، ج6، ص158.
[5]. أنساب الأشراف، بلاذری، ج1، ص407.
[6]. البدايه والنهايه، ابن كثیر، ج3، ص133. «لَمَّا كَبِرَتْ سَوْدَةُ وَهَبَتْ يَوْمَهَا لِی».
[7]. رقابتهای زنانه میان عایشه و سوده، اعتبار این گزارش تاریخی را زیر سؤال میبرد (با توجه به اینکه عایشه، علیه دیگر زنان پیامبر نیز، احادیثی جعل میکرد، کما اینکه در روایتی میگوید سوده حسود بود). جهت اطلاع بیشتر، به کتاب «نقش عایشه در تاریخ اسلام» نوشته علامه عسکری مراجعه فرمایید.
[8]. البدايه والنهايه، ابن كثیر، ج3، ص133.
افزودن نظر جدید