اتهام جنایت به اسلام و پیامبر خدا (قسمت اول)

  • 1402/12/22 - 10:45

قسمتی از تاریخ که نقل‌های متفاوت درباره آن وجود دارد، توسط مخالفان دین با تقطیع بیان شده و به گونه‌ای جلوه داده‌اند که در اسلام، زمانی که توان مقابله نیست، مدارا صورت می‌پذیرد و با قدرت گرفتن، به جنایات فجیع دست می‌زنند. جهت روشن شدن مسئله، باید همان نقلی که به آن استدلال شده را بدون تقطیع بررسی کنیم تا مشخص شود که آیا چنین نسبتی به اسلام صحیح است؟

برده داری

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مخالفان اسلام در فضای مجازی با تقطیع قسمتی از تاریخ صدر اسلام، به دنبال مخدوش کردن چهره اسلام و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، هستند. آنها در متنی آورده‌اند که داستان مهربانی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و عدم کینه‌توزی او به فکاهی شبیه است؛ اینکه نقل شده بر روی او خاکروبه می‌ریختند و ایشان با مهربانی با آنها برخورد می‌کرد، از روی ضعف بود، وگرنه تعاملی که با «ام‌قرفه» و دختر او، در یکی از غزوه‌های پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و یارانش صورت گرفت، نشان از حقیقت اسلام می‌دهد: «مسلمانان، این دو زن را به اسارت گرفتند. «ام‌قرفه» نزد اعراب دارای مقام بالايی بود، چنانكه ضرب‌المثلی درباره او داشتند: «اگر شريف‌تر از ام‌قرفه هم بودی، بيش از اين نبودی». در ميان راه مدینه، پس از این جنگ، «زيد» به «قيس بن محسر» دستور داد كه «ام‌قرفه» را بكشد. «قيس»، «ام‌قرفه» را كه زن سالخورده‌ای بود، به وحشيانه‌ترين شكل ممكن كشت. ... «سلمه» از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خواست تا دختر «ام‌فرقه» را به او بدهد و حضرت نيز پذيرفت و سلمه نيز او را به دایى خود، «حزن بن أبى‌وهب» بخشيد و «عبدالرحمن بن حزن» از همين زن به دنيا آمد».

در این متنی که علیه اسلام تهیه و منتشر شده است، یک گزارش بی‌اعتبار را با تقطیع نقل کردند. گزارش‌های جنگ با قبیله «فزاره» مختلف نقل شده و آنچه در نقل‌های مختلف آمده، اسارت «ام‌قرفه» و دختر او است. در یکی از گزارشات، قتل «ام‌قرفه» نقل نشده و فرمانده مسلمانان در آن جنگ، «ابوبکر» گفته شده و در گزارش دیگر که با متن شبهه موافق است، فرمانده جنگ، «زید بن حارثه» است و او فرمان کشتن این زن را داده است؛ بنابراین جنگ با قبیله فزاره، غزوه[1] نبود، بلکه سریه[2] بود و اگر فرمانده این جنگ «ابوبکر» بود، شبهه به کلی بی‌معنا شده و قتل وحشیانه‌ای صورت نگرفته که پاسخی بخواهد.

در صورت پذیرفتن این گزارش که «زید بن حارثه» را فرمانده دانسته، باید تمام واقعه نقل گردد و مشخص شود که چه قسمتی از آن تقطیع شده است و آیا توجیهی برای این قتل وجود دارد یا نه؟

در سال ششم هجری و در جریان یک سفر تجاری، زید بن حارثه به همراه عده‌ای برای تجارت به سمت شام رفت. وقتی به نزدیک وادی‌القری رسید، گروهی از طایفه بنی‌بدر که جزء قبیله فزاره بودند، به کاروان زید حمله‌ور شده و او به سختی مجروح شد و جمعی از یاران وی کشته شدند؛ به گونه‌ای که گمان آنها این بود که همه مسلمانان را کشته‌اند و تمام کالاهای آنها را نیز به سرقت بردند؛ اما با این وجود، زید از مرگ نجات پیدا کرده و به مدینه و نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله رفت. حضرت، زید را بعد از بهبودی به فرماندهی سپاهی منصوب کرد تا پاسخ این حمله متجاوزانه قبیله بنی‌بدر را بدهد. «زِید بن حارِثه» اصحاب خود را از تعقیب فراریان منع کرد. در جریان این حمله، «ام‌قرفه» که پیرزنی بود به همراه دخترش اسیر شد و زید گفت تا «ام‌قرفه» را بکشند و ... دختر ام‌قرفه را با «عبدالله بن مسعده» نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بردند و حضرت دختر «ام‌قرفه» را به «حزن بن ابی‌وهب» بخشید که عبدالرحمان بن حزن از او به دنیا آمد.[3] بر اساس نقل دیگر، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، دختر «ام‌قرفه» را به مکه فرستاد تا در مقابل، چند تن از اسیران مسلمان که در چنگ مشرکان بودند، آزاد شوند.[4]

طبق این گزارشات مشخص می‌شود که شبهه‌کننده، مواردی که قبیله بنی‌بدر را مستحق عقوبت نشان می‌دهد، از گزارش حذف کرده است. اگر کسی این نقل را کامل بخواند، جنگ با این قبیله که به مبارزه با مسلمانان برخاسته و آنها را کشته و اموالشان را غارت کرده، حق مسلمانان می‌داند؛ بنابراین اسیران این جنگ نیز برده بوده و زنانشان به کنیزی گرفته می‌شوند.

پی‌نوشت:
[1]. غزوه، جنگ‌های دوران پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله که حضرت در آن شرکت داشته و فرماندهی جنگ به عهده ایشان بود.
[2]. سریه، جنگ‌های دوران پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله که حضرت در آن شرکت نداشته و فرماندهی جنگ به عهده یکی از صحابه ایشان بود.
[3]. المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۶۴؛ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۲، ص۶۱۷؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۲، ص۶۹ و تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج۲، ص۶۴۳.
[4]. تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج۲، ص۶۴۴.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.