تلاش پيامبر اكرم برای از بین بردن نظام برده داری
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجا که بردگان از دیر زمان تحت رقیت و بندگی دیگران زیست کرده بودند و در اثر زندگی بردگی خود، بی تجربه و بی استعداد بار آمده بودند و نیز در صورت آزادی امکانات تشکیل یک زندگی ساده را نداشتند لذا، اسلام و پیامبر اسلام همه آنها را یکباره از قید بردگی آزاد نساخت که اگر چنین نمیکرد و همه را آزاد میساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافی و نبود امکانات معیشتی جامعه را با معضل اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مواجه سازند.
اسلام در زمانی ظهور کرد که نظام برده داری نه تنها در شبه جزیره عربستان بلکه در سراسر جهان آن روز بخش بزرگی از جامعه را تشکیل میداد و انسانهای فراوانی اعم از زن و مرد و کودک امرار و معاششان و شرط حیات و زندگیشان بسته به بردگی بود یعنی در اثر نظام طبقاتی به وجود آمده این قشر از انسانها اگر بدون تدبیر رها شوند و نظام برده داری به هم خورده مشکلات جبران ناپذیر اجتماعی در پی میداشت. چون گروه عظیمی از این بردگان از ممالک دیگر در قالب تجارت عدهای تاجر وارد جوامع دیگر میشدند، گروهی نیز به خاطر نداری و فقر مجبور میشدند در خدمت اربابان و ثروتمندان باشند و خواری ذلت بردگی را به جان بخرند ولی مقداری آذوقه و معیشه داشته باشند.
حال اگر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) طبق یک فرمان عمومی به خصوص در اوایل مبعوث شدن به نبوت دستور میدادند که بردگان باید آزاد شوند. ای بسا بسیاری از آنان از گرسنگی تلف میشدند، زیرا نه کسب و کار داشتند و نه خانه و کاشانه برای زندگی، لذا حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) بهترین راه را در این دیدند که این معضل اجتماعی، که از مدتها پیش دامن گیر جوامع بشری شده و به خصوص جامعه اسلامی را رنج میداد، به تدریج و در طول زمان بر طرف کنند و به این طریق هم بردگان آزاد شوند و جذب جامعه گردند و هم خطری اقتصادی و اجتماعی، جامعه را تهدید نکند. لذا از همان سالهای آغازین تشکیل حکومت اسلامی مدینه توسط پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)راههایی برای آزادگی بردگان پیش روی مسلمانان قرار دادند. که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود.
1. ما در تاریخ اسلام سراغ داریم که حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طبق دستوری فرمودند: که اگر هر برده و اسیری که سواد خواندن و نوشتن دارد. بتواند به ده نفر از کودکان مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد، آزاد خواهد شد[1]. هر چند که این دستور در مورد اسیران جنگی بود امّا میتوانست راهی برای آزادی بردگان با سواد باشد، یعنی یک نوع فرهنگ سازی برای آزادی بردگان و اسیران.
2. جایگاه اجتماعی بخشیدن به بردگان و تشویق مردم به برخورد مناسب با بردگان.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بندگان شما برادران شما هستند که خداوند برای امتحان، آنها را زیر دست شما قرار داد بنابراین هر کسی برادر وی زیر دستش باشد. باید از غذای خود به او بخوراند و لباس خویش را بر او بپوشاند و کاری که بیش از طاقت وی باشد بدو رجوع نکند و اگر کار سختی به او محول کرد و از طاقت او بیشتر است به او کمک کند[2].
و نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)آنچنان در حق بردگان، رعایت احترام نموده که حتی حاضر نشده کسی آنها را بنده یا کنیز بخواند «لایقل احدکم هذا عبدی و هده أمتی و لیقل فتای و فتاتی[3]»
هیچ کس حق ندارد خدمتکار خود را عبد و امه (غلام و کنیز) بخواند بلکه میباید خدمتکار مرد را «فتی» یعنی جوانمرد، و خدمتکار زن را «فتاة» یعنی دوشیزه و خانم بخواند.
3. یکی دیگر از راههای فرهنگ سازی برای آزادی اسیران و بردگان این بود که در مقابل کفاره گناهان، آزادی بردگان را قرار دادند، همچون کفاره روزه خواری، کفاره قتل غیر عمدی، و حتی آزادی بردگان را جزو عبادات قرار داد چنان چه در سوره توبه میفرماید: «مصرف زکات منحصراً مختص به این هشت طایفه است، فقیران، عاجزان، متصدیان اداره صدقات، برای تألیف قلوب (یعنی برای متمایل کردن بیگانگان به اسلام)، آزادی بردگان و قرض دادن و در راه خدا به در راه ماندگان...[4]»
بنابراین درست است که اسلام و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)به یکباره دستور آزادی تمام بردگان را صادر نکردند. چرا که این امر عملاً غیر ممکن بود ولی با فرامین و دستورات خود باعث شد که در طول زمان و به تدریج بردگان آزاد شوند و به کوچکترین بهانه زمینه آزادی برده را ایجاد مینمودند، که به برخی از موارد اشاره شد. آزادی بردگان حکمی بود که از سوی پیامبر مانند احکام دیگر شرع به تدریج و با گذشت زمان انجام گرفت.
اگر قرار بود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یکباره بردگان را آزاد کند، نظم اقتصاد مردم آن دوره به هم میریخت و زندگی از هم میپاشید، از این رو در مرحله نخست، همگان را ترغیب به کار و کوشش و دوری از تنبلی، بی کاری و عیاشی نمود، تا جامعه از وضعیت سابق (که همه کارها بر دوش بردگان بود) فاصله گیرد پس راههای فراوانی برای رهایی بردگان قرار داد و به اصطلاح فرهنگ سازی و زمینه سازی نمود.
بعد از گذشت قرنها از صدر اسلام اندیشمندان به این نتیجه رسیدند که، آزادی دفعی و یکباره بردگان خطر آفرین است منتسکیو در این باره مینویسد: «آزاد کردن عده بی شماری از غلامان به وسیله وضع یک قانون مخصوص، صلاح نیست. زیرا موجب اختلال نظم اقتصادی جامعه میگردد و حتی معایب اجتماعی و سیاسی دارد... بنابراین آزاد کردن غلامان و بردگان باید تدریجی و همراه با فرهنگسازیهای لازم و مناسب باشد[5]»
یعنی همان کاری که پیامبر اسلام از آغاز تشکیل حکومت این فرهنگ سازی را شروع کرد و به تدریج نفس برده داری از جامعه اسلامی رخت بر بست.
بنابراین میتوان گفت از آنجا که بردگان از دیر زمان تحت رقیت و بندگی دیگران زیست کرده بودند و در اثر زندگی بردگی خود، بی تجربه و بی استعداد بار آمده بودند و نیز در صورت آزادی امکانات تشکیل یک زندگی ساده را نداشتند لذا، اسلام و پیامبر اسلام همه آنها را یکباره از قید بردگی آزاد نساخت که اگر چنین نمیکرد و همه را آزاد میساخت، ممکن بود در اثر نداشتن تجربه کافی و نبود امکانات معیشتی جامعه را با معضل اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مواجه سازند.
پی نوشت:
[1]. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه مهدوی دامغانی، محمود، تهران، فرهنگ و اندیشه، 1374 ش، ج 2، ص 19
[2]. شهید ثانی، مسلک الافهام، تهران، موسسه پاسدار اسلام، 1416 ق، ج 8، ص 499
[3]. ابن حزم اندلسی، المحلی، بیروت، دارالفکر (بی تا)، ج 9، ص 249
[4]. توبه:60.
[5]. منتسکیو، روح القوانین، تهران، امیر کبیر، 1355 ش، ص 428
منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
افزودن نظر جدید