اکاذیب ابن تیمیه درباره جنگهای صدر اسلام نسبت به صحابه
خلاصه مقاله
ابنتیمیه تاریخ مکتوب فریقین را دروغ محض دانسته و هرچه نپسندد تکذیب میکند؛ وی مینویسد: «ابوبکر هرگز از جنگ فرار نکرد٬ حتی روز احد؛ نه او و نه عمر.» و مینویسد: «کذابین گفتهاند که ابوبکر و عمر روز خیبر پرچم را گرفتند، در حالیکه پرچم قبل از علی (علیهالسلام) نه به ابوبکر داده شد و نه به عمر.» و نیز مینویسد: آنچه کذابین از فرار شیخین در حنین نقل میکنند، کذب محض است.
اما علمای اهل سنت عکس او میگویند؛ اسکافی مینویسد: «در روز احد همه فرار کردند، الا علی (علیهالسلام)٬ زبیر٬ ابودجانه٬ طلحه؛ در حنین نیز جز نه نفر از یاران پیامبر همگی فرار کردند.» فخر رازی و دیگران نام کسانیکه در حنین فرار نکردند را بردهاند، و اسمی از ابوبکر و عمر نیست. عمر آیه فرار از جنگ احد را تلاوت کرد٬ و گفت روز احد فرار کردیم و من به بالای کوه گریختم. حاکم نیشابوری در مورد خیبر مینویسد: پیامبر پرچم را به دست عمر و ابوبکر داد که با ناکامی برگشتند.
متن مقاله
بعد از رحلت پیامبر اکرم هر چند که بین اصحاب اختلاف بر سر جانشینی صورت گرفت، اما هیچگاه این اصحاب منکر حوادث و وقایع مهم تاریخی نبودند و عالمان دین در ازمان بعدی هم کتمان نکردند٬ مگر عدهی معدودی که در گذر زمان رسوا شدند. یکی از این افراد که با نشر اکاذیب، سخنان باطل زیادی را به نام اسلام و عالم دین بودن بیان کرده، ابن تیمیه است. این فرد ناصبی که از دیار شام ظهور کرد و ادعای علم و معرفت کرد، کسانیکه با عقاید و افکار باطلش همسویی نداشتند، مشرک و کافر و بدعتگذار معرفی کرد و به این وسیله خون و جان و مال مخالفان را مباح اعلام کرد و با این دیدگاه چه فجایع و جنایاتی را که صورت نداد.
او تاریخ مکتوب در میان فریقین را دروغ محض دانسته و با توهمات کذایی خود، تحریف و تکذیب و تنقیص را سرلوحه تالیفات خود قرار داده است. از جمله در کتاب منهاج السنه اینگونه مینویسد: «ابوبکر هرگز از جنگ فرار نکرد٬ حتی روز احد؛ نه او و نه عمر بن خطاب فرار نکردند و تنها عثمان فرار کرد که بعد از چند روز بازگشت و آن هم خدا او را بخشید... ولی کسی هرگز نگفته که ابوبکر و عمر فرار کرده باشند...»[۱] و یا در جای دیگری مینویسد که: «کذابین گفتهاند که ابوبکر و عمر روز خیبر پرچم را گرفتند، در حالیکه پرچم قبل از علی (علیهالسلام) نه به ابوبکر داده شد و نه به عمر بن خطاب٬ هیچیک از آن دو به آن نزدیک هم نشدند. این از آن دروغهاست.»[۲] و یا در جای دیگری مینویسد: ابوبکر و عمر هرگز فرار نکردند و آنچه برخی از کذابین از فرار آن دو در حنین نقل میکنند، کذب محض است.[۳]
حال اگر نگاهی به کتب علمای اهل سنت بیندازیم، توهم و اکاذیب او را علاوه بر اینکه اثبات میکنیم٬ او را به عنوان یک عالم دروغگو با عقاید باطل و منحرف میتوانیم به همگان معرفی کنیم، چرا که با بیحیایی و جسارت تمام به هم مسلکان خود هم رحم نمیکند و تهمت و نسبت دروغ را به آنان میدهد. در حالیکه اگر رجوع به کتب بزرگان اهل سنت بیندازیم، سخنان باطلش هویدا میشود.
اسکافی یکی از بزرگان اهل سنت در کتاب خود مینویسد: «در روز احد همه فرار کردند، الا چهار نفر، یعنی علی (علیهالسلام)٬ زبیر٬ ابودجانه٬ طلحه و در روز حنین نیز جز نه نفر از یاران پیامبر همگی فرار کردند.»[۴] فخر رازی در تفسیر خود و دیگران هم در کتب خود نام این افراد را بردهاند، در حالیکه اسمی از ابوبکر و عمر بن خطاب نیست.[۵] عمر بن خطاب طی خطبهای که خواند٬ آیه فرار از جنگ احد را تلاوت کرد٬ گفت روز احد فرار کردیم و من به بالای کوه گریختم...[۶] حاکم نیشابوری و دیگران در جریان روز خیبر مینویسد که: پیامبر پرچم را به دست عمر بن خطاب و ابوبکر داد که با ناکامی برگشتند. (هر کدام سبب فرار خود را به گردن یاران خود میانداختند و یارانشان هم به گردن این دو.)[۷]
در نتیجه علاوه بر اینکه محدثین اهل سنت را کذاب معرفی کرده٬ ثابت میکند که در دروغگویی هم پروایی ندارد، و هر آنچه را نمیپسندد، میگوید اتفاق نیفتاده است.
پینوشت:
[۱]. منهاج السنه النبویه٬ ابن تیمیه٬ موسسه قرطبه٬ قاهره٬ مصر٬ ج۸ ص۵۳۶.
[۲]. همان٬ ج۷ ص۳۶۵.
[۳]. همان٬ ج۸ ص۱۱۹.
[۴]. کتاب رسائل٬ جاحظ٬ مکتبه الشامله٬ ص۵۴.
[۵]. تفسیر کبیر٬ فخر رازی دارالفکر٬ بیروت٬ لبنان ج۱۶ ص۲۲
[۶]. در المنثور٬ سیوطی٬ دارالمعرفه٬ بیروت٬ لبنان٬ ج۲ ص۸۸.
[۷]. مستدرک علی الصحیحین٬ حاکم نیشابوری٬ دارالمعرفه٬ بیروت٬ لبنان٬ ج۳ ص۴۰ حدیث۴۳۴۰.
افزودن نظر جدید