امنیت، خط قرمز حکومت اسلامی

  • 1402/12/20 - 09:35

عبدالحمید با اشاره به آیه 33 سوره مائده و استدلال به این آیه جهت اعدام محارب، با بیان معنای لغوی «محاربه» و «إفساد» و امکان اطلاق آن به گناهانی مانند دروغ، تهمت، غیبت و ...، اعدام محاربی که قتل انجام نداده را بی‌اساس می‌خواند؛ در حالی که مراد از محاربه و افساد، اخلال به امنيت عمومى است و در حکومت اسلامی، یکی از مسائل مهم، امنیت است.

اعدام

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در بیان بحث علمی و فقهی اعدام و محاربه گفت: «برای اعدام‌هایی که در کشور صورت می‌گیرند، بیشتر از آیه 33 سوره مائده استدلال می‌شود و قضات با استدلال از این آیه و به اتهام «محاربه» و «افساد فی الارض»، حکم «قتل» صادر می‌کنند؛ ... تفسیر این آیه آن است که «محاربه» و «افساد فی الارض» زمانی که با «قتل» همراه باشد، حکمش اعدام است. اگر یک راهزن، مالی را به سرقت ببرد، اما مرتکب قتل نشود، کشتن این راهزن جایز نیست؛ زیرا مرتکب قتل نشده است. اگر شخصی اسلحه داشته باشد، اما کسی را به قتل نرسانده باشد، کشتن او جایز نیست. اگر حتی یک گروهی قیام مسلحانه بکند، اگر فردی از این گروه مرتکب قتل بشود، کشتن او جایز است؛ ... بر اساس قرائت «اسلام اعتدالی»، این اعدام‌ها صحیح نیستند. ... «محاربه» و «إفساد» جزء الفاظی هستند که اگر عام گرفته شوند، بسیاری از انسان‌ها گرفتار می‌شوند. گناهانی مانند دروغ و تهمت و ... نیز «فساد» هستند، اما کسی را به خاطر این گناهان نمی‌کُشند؛ حتی کسی که مرتکب سرقت می‌شود، هم کشته نمی‌شود و سارق تنبیه و مجازات‌های دیگری در شریعت دارد».[1]

عبدالحمید که آیه 33 سوره مائده را تفسیر به رأی کرده است و برای 4 مجازات آن، جرم متناسب را لحاظ کرده است، برای اینکه سخنش منطقی جلوه کند می‌گوید: دو عبارتی که در آیه است، «محاربه» و «إفساد»، جزء الفاظی هستند که اگر عام گرفته شوند، بسیاری از انسان‌ها گرفتار می‌شوند. گناهانی مانند دروغ و تهمت و ... نیز «فساد» هستند» و اگر بگویید محارب اعدام می‌شود، کسی که دروغ گفته و تهمت زده را، به خاطر این گناهان نمی‌کُشند؛ حتی کسی که مرتکب سرقت می‌شود، هم کشته نمی‌شود؛ سارق نیز تنبیه و مجازات دیگری دارد؛ در پاسخ می‌گوییم طبق روایات معصومین، این آیه عام است و تشخیص حکم آن توسط قاضی و حاکم معین می‌گردد[2] و قطعاً تناسب حکم برای مجرم لحاظ می‌گردد، ولی این گونه نیست که دست قاضی برای اعدام محاربی که قتلی هم انجام نداده، بسته باشد.

عبدالحمید با مغالطه، در رد تفسیر «افساد» در آیه، معنای لغوی «محاربه» و «إفساد» را مطرح کرده و با این بیان قصد دارد که اعدام محاربی که قتل انجام نداده را بی‌اساس بداند، در حالی که مراد از محاربه و افساد، به طورى كه از ظاهر آيه بر مى‌‏آيد، اخلال به امنيت عمومى است و شامل آن چاقوكشى كه به روى فرد معين چاقو كشيده و او را به تنهايى تهديد كند، نمی‌شود؛ چون امنيت عمومى، وقتى خلل مى‌‏پذيرد كه خوف عمومى و ناامنى، جاى امنيت را بگيرد. پس اگر کسی تهدید عمومی به حساب آید و برای همگان خطر ایجاد کند و به روی بسیاری چاقو بکشد و با اسلحه به سرقت‌های وسیع دست بزند و ...، این چنین شخصی، به جهت از بین بردن امنیت عمومی، محارب بوده و باید با او برخورد لازم به عمل آید و این برخورد باید پیشگیرانه باشد، به همین جهت اعدام از گزینه‌ها حذف نشده و به صلاح‌دید قاضی اعمال می‌گردد.

در حکومت اسلامی، یکی از مسائل مهم، امنیت است. خداوند این نکته را در قرآن متذکر می‌شود که تا مسائل اقتصادى و امنيّتى جامعه حل نشود، نمى‌توان آنان را به عبادت دعوت كرد. «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ * الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»؛[قریش/3و4] «پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند * همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت» و تأمين معيشت و امنيّت جامعه، بايد در مسير بندگى و عبادت خدا باشد.

امنيّت واقعى، در سايه حكومت دينی است؛ امنيّت در جامعه اسلامى، شرايط مناسبى براى عبادت فراهم مى‌سازد و خداوند هدف از حكومت اهل ايمان را، استقرار دين الهى در زمين و رسيدن به توحيد و امنيّت كامل برمی‌شمارد. «... لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي ...»؛[نور/55] «... خداوند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها، خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آن چنان که تنها خداوند را می‌پرستند؛ ...»

همان گونه که ملاحظه شد، از ویژگیهای مهم جامعه دینی، امنیت بوده که نزد خداوند، اهمیت بسزایی دارد و خداوند آن را مقدمه عبودیت خود دانسته است. بنابراین ناامن کردن جامعه، خط قرمز بوده و فرد محارب، همین که امنیت جامعه را به خطر اندازد، با داشتن چند شرط دیگر (دانستن مسئله، سابقه‌دار بودن، عدم پشیمانی و ...) که توسط قاضی احراز می‌گردد، مستحق قتل است، حتی اگر ایجاد ناامنی او منجر به قتل نشده باشد.

پی‌نوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 4 اسفند 1402.
[2]. «تفسیر آیه محاربه، در روایات»
«تشخیص حکم محارب، توسط قاضی و حاکم»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.