محمدعلی حکیم، صوفی علم گریز
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علم گریزی و ستیزهجویی با علم از سوی صوفیه و دراویش همواره موضوعی مورد مناقشه بوده است. آنها به جهت اینکه معتقد به دریافت شهودی هستند، در برخی موارد مخالف علم و دانش بودهاند. اینگونه مخالفتها با علم در زمانهای سابق به شکل گریز از تمام علوم بوده؛ جناب شفیعی کدکنی (ادیب و پژوهشگر معاصر) در مورد سنت رایج کتابشویی بین متصوفه مینویسد: «رفتار ابوسعید با کتابهای خویش در تاریخ تصوف، پیشینهای بسیار کهن دارد و اگر آنچه در باب او نوشتهاند، بر اساس ماجراهای صوفیان قبل از وی فراهم نیامده باشد، میتوان گفت که وی در این کار، به سخنان و اعمال چند تن دیگر از مشاهیر صوفیه قبل از خود نظر داشته است؛... هجویری در باب کتابشویی و دفن کتب بهوسیله صوفیان در عصر خویش، چنان سخن میگوید که گویی یک نوع مسئله رایج و بهاصطلاح عصر ما، مد روز بوده است».[1]
علم گریزی متصوفه که یکی از آسیبهای این جریان بوده، در زمان ما به شکلی دیگر خودش را نشان داده است؛ از باب نمونه میتوان به مخالفت عدهای از آنها با پیشرفتهای علمی بشر در عرصههای هوافضا (حضور بشر در جو سیارههای غیراز زمین و فرستادن فضانورد به کرات دیگر) اشاره کرد. بعضی از بزرگان متصوفه (با وجود تفکرات فلسفی) با اینگونه پیشرفتهای علمی به مخالفت پرداختهاند و تحقق آن را انکار کردهاند.
جناب منوچهر صدوقی سها در کتاب «صوفی صومعهی قدس» درباره مخالفت و علمگریزی محمدعلی حکیم مینویسد: «خود نیز دیدم و شنیدم که مرحوم دکتر مهدی حمیدی شیرازی طابثراه -شاعرشهیر هم که استاد دیگر ادبیات پارسی ما میبود به دانشکده مزبور، گاهی به خنده فراوان خطاب به مولنا گفت که آقای حکیم آپولو هم که به فضا رفت و آنانی که میدانستند که مولنا با فلکیات قدیم سخت پایبند است و البته شخص شخیص مرحوم دکتر حمیدی نیز از آن زمره میبود به خنده اندر آمدند و چنین شنیدند از آن بزرگوار که «ها،! شیره سرتان میمالند، دخترشاهپریان نشانتان میدهند!» [2] علمگریزی محمدعلی حکیم، این قدر مضحک و ناباورانه بوده که شاگردانش با خنده مطالب علمی را گوشزد میکردند؛ ولی او به هیچ وجه حاضر به پذیرش نبود.
امام خمینی رحمةاللهعلیه، فیلسوفان متقدم را در پیروی بدون دلیل و برهان از هیئت بطلمیوسی و اینکه این نظریه را مسلّم دانستهاند، نکوهش کرده و مینویسد: «و اما بنا بر طریقه قدما که از تصورات بطلمیوس بدون برهان تبعیت کرده و کأنّه خواب او را مسلّم پنداشته و هر جا آیه یا روایتی هم بر خلاف آن باشد، آن را تأویل کرده و با خواب او موافقت میدهند». [3]
علم گریزی او بهگونهای بود که مریدانش از طرز تفکر او درباره مباحث علمی تعجب کرده و آن طرز فکر را خندهآور میدانستند، جناب دکتر دینانی در این رابطه نقل میکند: «درباره مسائل علمی روز و مسائل زندگی بهگونهای حرف میزد که اشخاص خندهشان میگرفت، خیلی از مسائل علمی را قبول نداشت که بیوجه بود؛ ولی چنان بود که اصلاً مثل اینکه در این عالم زندگی نمیکرد». [4]
در نتیجه باید توجه کرد که ما طبق سفارشات معصومین علیهمالسلام باید فرزند زمان خودمان باشیم، همانطور که از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ»؛ [5] «عالمی که آگاهی از زمانش دارد، مسائل مورد شبهه و پیچیده او را مورد هجوم قرار نمیدهد». اما افرادی همچون محمدعلی حکیم با اینگونه تفکرات ضدعلمی که دارند، قطعاً مصداق این روایت نورانی نخواهند بود ومسیرشان در این موارد با مسیر معصومین علیهمالسلام همسان نیست.
پینوشت:
[1]. شفیعی کدکنی، محمدرضا، این کیمیای هستی درباره حافظ، ۱۳۹۷، چاپ اول، تهران: سخن، ج۱، ص۳۲۶و ۳۲۷.
[2]. صدوقی سُها، منوچهر، صوفی صومعهی قدس، مولی، ایران مصور، تهران، اول، 1389ش، ص ۴۹ و ۵۰.
[3]. خمینی، روحالله، تقریرات فلسفه امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵، ج۱، ص۱۰۷.
[4]. صدوقی سُها، منوچهر، صوفی صومعهی قدس، مولی، ایران مصور، تهران، اول، 1389ش، ص ۶۹.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة) - تهران، چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص ۲۷.
افزودن نظر جدید