پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فراماسونری بزرگ‌ترین انجمنی است که به‌صورت مخفی و گسترده در تمام جهان فعالیت دارد؛ فراماسونری همواره به دنبال نفوذ در انجمن‌ها و فرقه‌ها در کشورهای مختلف بوده تا بتواند نظریه‌های ضددینی که به آن مشهور است را رواج دهد و اساس دین و فرهنگ مردم را به‌واسطه این انجمن‌ها و فرقه‌ها تغییر دهد.

پیوند بین تصوف و فراماسونری از دوران تشکیل انجمن اخوت توسط صفی‌علیشاه، شروع گردید و این دوره از انجمن اخوت، دوران فعالیت‌های مخفیانه آن به حساب می‌آید و در دوران قطبیت ظهیرالدوله (قطب بعد از صفی علیشاه)، فعالیت‌های این انجمن علنی گردید.[1]

فراماسونری در سلسله‌های دیگر صوفیه نیز نفوذ داشته و نفوذ آن قابل رد یابی است؛ طبق بعضی از گزارش‌ها یکی از سلسله‌هایی که فراماسونری در آن نفوذ داشته، سلسله ذهبیه مهدویه اشراقیه گمنامیه است که یکی از شاخه‌های سلسله ذهبیه است.

در مورد نحوه تأسیس سلسله مهدویه اشراقیه گمنامیه، اختلاف نظرهایی در کتاب‌های متخصصین فرقه‌شناسی مشاهده می‌شود، ولی طبق گزارش نورالدین مدرسی چهاردهی، این انشعاب ذهبیه توسط سید فتحعلی شریفی الحسینی (برادر مجدالاشراف سی‌وهفتمین قطب ذهبیه احمدیه) ایجاد شده است. او مدعی شد که این عمل را به دستور امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه انجام داده داده و در این‌باره نوشته است: «سید فتحعلی شریفی الحسینی ملقب به معاون التولیه‌ مشهور به شمس‌الدین در هیجده سالگی که پدرش فوت نمود تحت تربیت برادر بزرگش مجدالاشراف قرار گرفت. اظهار داشت که از طرف امام زمان، مأمور گردیده تا غیر از سلسله رضویه، سلسله (مهدویه فتحیه گمنامیه) را جاری سازد».[2]

این سخن سیدفتحعلی شریفی، به نوعی ادعای نیابت خاصه از جانب امام زمان عجل‌لله‌تعالی‌فرجه است؛ در حالی که ادعای نیابت خاصه، بر خلاف توقیع نائب چهارم عصر غیبت صغری، علی بن محمد سَمُری است. در آخرین توقیعی که ایشان از جانب امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه آورده، حضرتش اتمام غیبت صغری را اعلام و به شیعیان فرمودند که هرکس ادعای مشاهده (ادعای مشاهده همراه نیابت خاصه) داشت، تکذیب گردد: «وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ»؛[3] «کسانی از شیعیان می‌آیند که ادعای مشاهده کنند، آگاه باشید که هرکس قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی ادعای مشاهده کند، دروغگویی بی‌پرواست».

بعد از سیدفتحعلی شریفی، فرزندش سیدعبدالعلی میرزاعلیشاه و بعد از میرزاعلیشاه، سید فتحعلی و سیدعلی عریان معروف به کُفری، مدعی قطبیت گردیدند. نورالدین مدرسی چهاردهی در مورد ارتباط سیدعلی کُفری با جریان انجمن اُخُوت (که جریانی فراماسونری است) چنین نقل می‌کند: «سیدعلی کُفری مدت‌ها در دزفول اقامت داشت بعد به هند رفت و از مَمَر (طریق، راه) پرسه زدن، امرار معاش می‌کرد، بعد به اهواز آمد و در اهواز و دزفول خانقاه برپا ساخت و مریدانش درباره وی معتقد بودند: که با صاحب‌الزمان در ارتباط بوده است، جزوه‌ای در ده صفحه نصیحت افراد کرده و انجمن اخوت به طبع رسانیده است و بعد از درگذشت کُفری جنازه وی را به قم برده، انجمن اخوت مقبره‌ای برای وی بساخت، کُفری میزی بهامند را از هند به ایران آورده به انجمن اهداء نمود».[4]

گزارش مدرسی چهاردهی از نحوه مراوده سیدعلی کُفری با انجمن اخوت، از ارتباط دوستانه و عمیق این دو جریان با یکدیگر پرده برمی‌دارد. پس ساده‌ انگارانه است که فعالیت سلسله‌های صوفیه موجود در کشور (به خصوص سلسله نعمت‌اللهی صفی علیشاهی و ذهبیه مهدویه گمنامیه) را به دور از اهداف جریان‌های مرموز و مخفی فراماسونری دانست.

پی‌نوشت:
[1]. میرزامحمد معصوم، طرائق‌الحقایق، تصحیح محمدجعفر محجوب، چ دوم، تهران، سنایی، 1382، 451/3 ـ 447.
[2]. مدرسی ‌ چهاردهی نورالدین، سلسله‌های صوفیه ایران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص ۱۶۵.
[3]. ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه، تهران، دوم، 1395ق، ج‏2 ؛ ص516.
[4]. مدرسی ‌ چهاردهی نورالدین، سلسله‌های صوفیه ایران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1382، ص 156.