ارتباط متصوفه با امام سجاد (ع)!

  • 1402/12/14 - 14:30
معصوم‌ علی‌شاه، تلاش کرده اجازه ارشاد سلوکی «ابراهیم ادهم»، را از امام سجاد (ع) آغاز کند و او را مأذون از جانب آن امام (ع) معرفی کند، در صورتی که دلیل معتبری بر ارتباط امام سجاد (ع) و ابراهیم ادهم وجود نداشته و سخن معصوم‌ علی‌شاه نادرست و بی‌دلیل است.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه در زمان‌های مختلف تلاش کرده‌اند که حضرات معصومین علیهم‌السلام را طرفداران آموزه‌های خود جلوه داده و بزرگان خویش را منسوب به سلسله‌های صوفیان معرفی کنند و با همین شیوه در جامعه شیعی نفوذ کنند؛ نائب الصدر محمد معصوم شیرازی (معصوم‌علی‌شاه)، صاحب کتاب «طرائق الحقائق» نیز در راستای چنین شگردی، مدعی است که «ابراهیم ادهم»، سر سلسله فرقه ادهمیه، از سوی امام زین‌العابدین علیه‌السلام اجازه دستگیری دارد.[1]

اما با دقت در منابع تاریخی، مشخص می‌شود اشکال‌هایی بر این ادعا وارد است؛ از جمله اینکه بنا بر گواهی تاریخ، «ابراهیم ادهم» زمان امامت حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام را نیز درک کرده و با وجود حضور امام پنجم، دیگر صحیح نیست که بگوییم، وی سلسله‌ای را به دستور امام چهارم راه‌اندازی کرده باشد؛ اگر وی طبق ادعای متصوفه، شیعه بود، می‌بایست این اجازه را در طریقت از امام باقر علیه‌السلام گرفته باشد و یا لااقل مهر تأیید ایشان را داشته باشد.

نکته دیگر که باید به آن توجه کرد، این است که ادعای تشیع «ابراهیم ادهم» منحصر به گفته برخی صوفیان شیعه مذهب بوده و صوفیه اهل‌سنت، این چنین ادعایی ندارند؛ چنان که سُلَّمی، در کتاب خود، شرح حالی از «ابراهیم ادهم» آورده و اصلاً به ادعای تشیع ابراهیم و اجازه وی، از طرف امام سجاد علیه‌السلام اشاره‌ای نکرده است.[2] این عدم اشاره به این معناست که ادعای تشیع و اجازه او از امام سجاد علیه‌السلام قرنها بعد توسط صوفیه شیعه مذهب جعل شده است.

یکی دیگر از قرائن جعلی بودن ارتباط امام سجاد علیه‌السلام با صوفیه، گزارش مواجهه شدید امام، با زاهدنمایان بصره است که اتفاقاً ابراهیم ادهم نیز یکی از زهاد بصره به شمار می‌آمده است. طبق گزارش طبرسی (عالم شیعی در قرن هفتم هجری) در کتاب احتجاج، بعضی از زاهدنمایان اهل بصره همچون «مالک بن دنیار»، «ثابت بنانی»، «ایوب سجستانی»، «حبیب فارسی» و ... در سالی که مکه دچار خشکسالی شده، به‌خاطر شرکت در مراسم حج در آن شهر حضور پیدا کرده، مردم مکه و حجاز از آنان خواستند که دعا کرده و از خداوند باران بخواهند. آن زاهدنماها دسته‌جمعی به کنار کعبه آمده، پس از طواف، طلب باران کردند؛ اما دعایشان به جایی نرسید. امام سجاد علیه‌السلام برای اینکه چهره واقعی آنان را نشان دهد، آنها را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «ای جماعت! آیا در جمع شما! کسی نیست که مورد محبّت خدای مهربان باشد؟ و بعد از رد و بدل شدن مطالبی بین امام علیه‌السلام و آن زاهدنمایان، حضرت آنها را از کعبه دور کرد و آنگاه خودش نزدیک کعبه آمد و سر به سجده الهی نهاد و از خداوند باران خواست؛ هنوز دعایش تمام نشده بود که باران آمد. پس از آن، امام با ابیات زیر، عرفان آنان را «شقاوت» نامید: «هر کس پروردگار متعال را بشناسد و عارف به او باشد، ولی در عین حال، خود را از دیگران بی‌نیاز نداند، شقی و بیچاره است. بنده خدا به غیر از تقوا و پرهیزکاری، چه چیز دیگری می‌تواند برایش سودمند باشد؟ با اینکه می‌داند تمامی عزّت‌ها و سعادتمندی‌ها و خوشبختی‌ها، تنها برای افراد باتقوا و پرهیزگار خواهد بود». «ثابت بنانی» یکی از همان صوفیان، می‌گوید: از مردم پرسیدیم: این جوان کیست؟ گفتند: علی بن الحسین علیهماالسلام است».[3]

طبق نقلی که جناب طبرسی بیان داشته‌اند، نکات متعددی از عملکرد عابدان و زاهدان زمان امام سجاد علیه‌السلام و نحوه عملکرد آن حضرت در مقابل آنها روشن می‌شود:

۱) افراد زاهدنما در این شهر، در مناسبت‌های مختلف، به خصوص در خشکسالی مکه می‌خواستند چهره‌ای مثبت از خود نشان دهند تا بتوانند با این عمل، تفکر خویش را ترویج داده و گروهی با ظاهری زاهدنما و تفکری عثمانی، در سطح خارج از بصره ایجاد کنند.

۲) امام علیه‌السلام بعد از اینکه دعای آن جماعت، اثری نبخشید، فرصت را غنیمت شمرده و تلاش کرد باطن آنها را برای مردم برملا کند تا کسی فریب ظاهر زاهدنمای آنها را نخورد و نشان داد که آنها نزد خداوند جایگاهی ندارند.

در نتیجه باید گفت که بین امام سجاد علیه‌السلام و متصوفه هیچ‌گونه ارتباطی نبوده و حتی این امام بزرگ، با نشان‌دادن کرامت الهی، در مقام تثبیت جایگاه معنوی خویش و مبارزه با زاهد نمایانی بود که با تبلیغات و پشتوانه حکومت بنی‌اُمیه مطرح شده بودند.

پی‌نوشت:
[1]. ابوعبدالرحمن محمد بن الحسین السلمی، طبقات الصوفیة (السلمی)، دارالکتب العلمیة، بیروت، دوم، ۱۴۲۴ ق، ص۳۵.
[2]. طرائق الحقائق، معصوم علیشاه، ج۲، ص۱۰۹.
[3]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، اول، ۱۴۰۳ ق، ج۲، ص۳۱۷.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.