افراط گرایی عملی شبلی
«شبلی» یکی از بزرگان متصوفه است که طبق منابع متصوفه، فقیه سنی مذهبی است که در شیوه سلوکی خویش، دارای اعمالی است که با تعالیم مکتب معصومین (ع)، ناسازگار است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ افراطگرایی در عمل و اعتقاد، یکی از آسیبهای جریانهای معنویتگرا، همچون متصوفه است که در بین آموزههای اعتقادی و عملی آنها، امری واضح بوده است؛ این در حالی است که طبق روایتی، امیرالمؤمنین علیهالسلام ریشه این گونه افراطگرایی را جهل دانسته و فرمودهاند: «لَا [یُرَی الْجَاهِلُ] تَرَی الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا»؛[1] «نادان را نمیبینی، مگر در حال زیادهروی یا کم گذاردن».
نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، قطب سابق دراویش سلطانعلیشاهی، در ضمن سخنانی، توصیهای افراطی از «شبلی» (یکی از بزرگان متصوفه ) را نقل کرده که نشاندهنده وجود افراطگرایی در دستورات سلوکی این جریان انحرافی است: «سؤال و جوابی با شیخ ابوبکر شبلی، انجام شده که بارها یادآوری کردهام. چون خیلی باید مورد توجه باشد؛ «شبلی» از نزدیکان و مشایخ جنید بغدادی بود. خودش هم خیلی مرد بزرگی بود، مدّتها هم حاکم بود و حکومت داشت و در دستگاههای دولتی بود. در همین دماوند فرماندار بود که الان هم دماوندیها به یادبود او، ستون کوچکی درست کردهاند، ولی بعضیها آمدهاند با سنگ، کاشیهایش را شکستهاند.
«شبلی» فقیه هم بود، یعنی مجتهد و دانشمند شرعی بود که احکام شرعی را هم جواب میداد. کسی از او پرسید: زکات چهل دینار چقدر است؟ مردم از طرفی معتقد بودند و میخواستند عمل کنند و از طرفی حتّی حسابهای جزئی را هم نداشتند و میگفتند: خدا حساب نمیخواهد، نمیدانستند؛ پرسید از «شبلی» که زکات چهل دینار چقدر است؟ همیشه دو نوع سؤالات از شبلی میکردند، یکی سؤالات عرفانی؛ آنهایی که میدانستند اهل عرفان است و یکی هم سؤالات شرعی؛ آنهایی که از احکام شریعت سؤال داشتند.
«شبلی» گفت: از چه کسی این سؤال را میپرسی؟ از فقیه و مجتهد میپرسی یا از عارف میپرسی؟ اگر از فقیه بپرسی، میگوید زکات چهل دینار، یک دینار است. یک دینار را بردار بده، سی و نه تا مال خودت، ولی اگر از عارف میپرسی، زکات چهل دینار این است که اوّل یک دیناری که باید به فقیه بدهی، بردار بده، بعد هم چهل دینار بده، یعنی یک دینار دیگر برو قرض کن بگذار رویش؛ برای اینکه از تو میپرسند: چرا آن قدر خودخواهی و آن قدر انحصارطلبی که هر چیزی را برای خودت میخواهی؟ میگوید نماز اگر برای من نخوانید فایده ندارد؛ زکات اگر به من ندهید، فایده ندارد؛ چرا چهل دینار را نگه داشتی و خرج نکردی؟»[2]
باید توجه کرد که «ابوبکر شبلی»، از چهرهها و سردمداران صوفی مرام است؛ وی در سال ۲۴۷ق در شهر سامراء فعلی به دنیا آمد. شبلی دارای مذهب اهلتسنن بوده و خطیب بغدادی و صاحب طبقات صوفیه و دیگران، وی را تابع فقه مالکی معرفی کردهاند.[3] بنا بر اظهارات منابع صوفیه، وی به مدت بیست سال در محضر علما و فقها بود و به درجهای از فقاهت رسید.[4] باید توجه کرد که او اگر به مقام فقاهت هم رسیده باشد، فقیه سنیمذهب بوده و نمیتوان او را فقیه شیعی دانست.
داستان نقل شده از شبلی، در مورد نحوه دادن زکات، نشان افراط او در مباحث ریاضتی است و داستانهایی که در مورد شبلی نقل شده، حاکی از وجود نوعی افراط در سیره او، در زهد است و تذکرهنویسان صوفی، مطالب زیادی در این باره نقل کردهاند. عطار نیشابوری در احوالات او مینویسد: «شِبلی سردابهای داشت که در آنجا، آغوشی چوب با خود بردی و هرگاه غفلتی به دل او درآمدی، خویشتن را بدان چوب همی زدی و گاه بودی که همه چوبهایی که بشکستی، دستوپای خود بر دیوار همی زدی».[5]
او بر خلاف روش و سفارشات اسلامی، نفس خود را با ضرب چوب و آزار رساندن به بدن تربیت میکرده و از اینکه این امانت الهی را با ضربات مکرر آسیب رساند، ابایی نداشته است. باز در احوالات شبلی مینویسند: «سالهای دراز، شب نمک در چشم کشیدی تا در خواب نشود و گویند که هفت من نمک در چشم کرده بود!»[6] برای متصوفه و افرادی که ناآگاهانه، به مسلک تصوف قدم گذاشتهاند، خواندن احوالات بزرگان صوفیه، بهترین راه شناخت حق و حقیقت است. شاید با رجوع به سنت اسلام و عقل سلیم، کژی را در رفتار ایشان دریافته و به انحراف تصوف واقف شوند.
پینوشت:
[1]. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه (صبحی صالح)، هجرت، قم، اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۹.
[2]. بیانات دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، گزیدههایی از جزوه چهل و نهم، گفتارهای عرفانی، تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۹.
[3]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۶، ص۵۶۸؛ عبداللّه انصاری، طبقاتالصوفیه، ج۱، ص۴۴۸.
[4]. ابونصر سراج، اللمع فی التصوف، لیدن ۱۹۱۴، ج۱، ص۴۰۴.
[5]. عطار نیشابوری، تذکره الاولیا، ج۱، ص۲۳۵.
[6]. همان.
افزودن نظر جدید