نقد دیدگاه اشتباه «نورعلی تابنده» در مورد مبطلات نماز

  • 1402/12/02 - 13:55

«نورعلی تابنده»، بارها در مباحث فقهی، اظهارنظر اشتباه کرده است، در حالی که اقطاب صوفیه اعتقاد دارند «اقطاب» باید در مباحث طریقتی اظهارنظر کرده و در امور شریعت دخالت نکنند؛ پس «نورعلی تابنده»، خلاف مبانی خود عمل کرده است.

نماز

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از بزرگ‌ترین ادعاهای اقطاب و بزرگان دراویش گنابادی، این است که آنها هیچ‌گونه دخالتی در شریعت و امور تشریعی ندارند و آن را به علما واگذار کرده‌اند و اقطاب صوفیه، فقط عهده‌دار امور طریقت هستند.

«صالح علی‌شاه» در پاسخ خبرنگار خارجی که از او می‌پرسد آیا شما علمای شیعه را قبول دارید؟ این‌گونه ادعا می‌کند: «علمای شیعه، دستور آداب و احکام ظاهری را می‌دهند و ما دستور پاکیزگی دل و اصلاح باطن را می‌گوییم؛ هر کدام می‌بایست دستور خود را از دیگری بگیرد».[1] پس طبق این کلام، صوفیه فقط به طریقت و حقیقت مشغول هستند و کاری با امر شریعت ندارند و آن را وظیفه علما می‌دانند و نباید اقطاب صوفیه در امور تشریعی دخالت کنند.

ولی در موارد مختلفی مشاهده شده که اقطاب دارویش گنابادی، حکم فقهی از جانب خویش صادر کرده‌اند و معمولاً نیز خلاف مبانی فقها به اظهارنظر پرداخته‌اند.

«نورعلی تابنده» (مجذوب علی‌شاه، قطب سابق دراویش سلطان علی‌شاهی) در ضمن سخنرانی خویش، اشتباهات متعدد فقهی داشته است؛ از جمله او در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است: «یک وقتی، یک مثالی زدم، گفتم: یکی از شهرستان‌ها می‌خواستند حسینیه خودشان را بسازند یا بعد که حسینیه را ساخته بودند، یکی از آقایان، از فقرای خوب، گفته بوده، اینجا قبله‌اش کج است. عوض اینکه این طور باشد، آن طوری است؛ فقط یک خرده. نمی‌آمد آنجا نماز بخواند. گفتم: هر چه نمازهایی که خوانده باشی، با آن قصد که حسینیه قبله‌اش کج است، باطل است. نماز را باید در همین حسینیه قبله کج بخوانی. مگر خداوند نمی‌توانست از اوّل بگوید که خانه کعبه را قبله بگیرید. اوّل مسلمین رو به بیت‌المقدس نماز می‌خواندند؛ بعداً در مدینه دستور داده شد که قبله رو به کعبه باشد و وسط نماز، پیغمبر برگشت که عده‌ای (آنهایی که از همین قبیل بودند که گفتند قبله کج است) دادوبیداد کردند به پیغمبر. آیا می‌شد اینها بگویند اگر قبله از این طرف است، پس آن نمازها باطل است؟ نه! قبله همان جایی است که خدا بگوید. خدا هر چه گفت، همان است».

از این سخنان «نورعلی تابنده» برداشت می‌شود که حکم به باطل بودن نمازهای آن درویش، فقط به علت اعتقادش به کج بودن قبله آن حسینیه است؛ این در حالی است که بر فرض نادرست بودن اعتقاد او، چه دلیلی بر بطلان آن نماز وجود دارد؛ اگر منظور او از بطلان نماز، از حیث فقهی است، این دیدگاه و نظر «نورعلی تابنده» بر خلاف دیدگاه تمام مراجع تقلید است. آیت‌الله بهجت که دارای جنبه عرفانی است، در رساله عملی خویش، مبطلات نماز را دوازده مورد ذکر کرده است و این مورد که «نورعلی تابنده» بیان کرده است، جزء مبطلات دوازده‌گانه نیست.[2]

اگر منظور نورعلی تابنده، از حیث اخلاقی بوده، باید تذکر داد که در چنین مواردی، از اصطلاح «مقبول نبودن» استفاده می‌شود و از اصطلاح باطل بودن استفاده نمی‌شود.

در روایات معصومین علیهم‌السلام، اموری همچون ایمان نداشتن به امام زمان عجل‌الله‌فرجه،[3] خیانت در معامله، نداشتن حضور قلب، بدخواهی برای مسلمانان و ... بیان شده که در صورت وجود آنها، عبادت شخص مقبول درگاه الهی نمی‌شود؛ اما باید توجه کرد که عمل درویشی که «نورعلی» حکم به بطلان نمازهای او کرده، مشمول موارد ذکرشده در روایات نمی‌شود و نماز او از آن حیث، اشکالی نداشته و «نورعلی تابنده»، مانند همیشه بر اساس ذوقیات خویش، خلاف مبانی فقهی و حدیثی حکم صادر کرده است.

پی‌نوشت:
[1]. صالح علی‌شاه، محمدحسن، یادنامه صالح، تهران، کتابخانه حسینیه امیرسلیمانی، 1367ش، ص۸۲.
[2]. آیة الله العظمی بهجت، توضیح المسائل (فارسی)، نشر أمیر، قم، ج۱، ص۱۸۱.
[3]. اصول کافی، ج۱، ص۴۴۹.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.