برقعی و اعتقاد به وجود تمام مایحتاج بشر در قرآن
«سید ابوالفضل برقعی»، یکی از شخصیتهای مهم جریان افراطی «قرآنیون» است که اعتقاد به وجود تمام معارف و مایحتاج بشر در قرآن دارد؛ در حالی که خداوند در برخی از آیات قرآن، وظیفه تبیین و تفسیر آیات را بر عهده پیامبر (ص) قرار داده است و اینکه خود «برقعی» در آثارش برای روشن ساختن مراد آیات، دست به دامن روایات شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی »، یکی از شخصیتهای مهم جریان افراطی «قرآنیون» است که در آثارش خود را علامه معرفی میکند و دارای تألیفاتی در زمینه تفسیر قرآن، عقاید و کلام، فقه، رجال و ... است که برخی از این کتب در ایران چاپ شده و برخی به دلیل همسویی با عقاید وهابیت، در عربستان سعودی منتشر شده است؛ از جمله آرای افراطی برقعی این است که اعتقاد به وجود تمام معارف و مایحتاج بشر در قرآن دارد.
برقعی با استدلال به آیه: «مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ»؛[1] «ما هیچ چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم؛ سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند» و نیز آیه: «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ»؛[2] «و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!» میگوید تمام معارف و حتی احکام در قرآن است.
برقعی که کتاب «احکام القرآن» را بر همین مبنا نوشته و خطاب به مخالفینش مینویسد: «بلی خدا دروغ نگفته! همه اینها در قرآن است؛ تو نمیتوانی استخراج کنی، تو دانشت کم است و از قرآن بیخبری؛ بیا کتاب احکام القرآن را بخوان تا مطلع شوی!»[3]
نقد و پاسخ
ابتدا این نکته را بیان کنیم که خطاب برقعی به مخالفینش در کتاب «احکام القرآن» با آنچه که خود «برقعی» در سایر کتبش بیان کرده، متناقض است؛ زیرا وی معتقد است که قرآن، مبین و روشن است و تمام مردم که اندک علمی داشته باشند، آن را میفهمند؛ همان گونه که مشرکین زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله آن را میفهمیدند؛ اما در ادعای مذکور، خطاب به مخالفینش که عمدتاً از علما و بزرگان هستند، میگوید که شما نمیفهمید، چون دانش شما کم است.[4] برقعی با وجود این ادعا، خودش در کتاب «احکام القرآن» برای روشن ساختن تفسیر آیات، بارها به ویژه در احکام، به احادیث و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله استناد میکند.[5]
نکته دیگری در دلالت آیاتی که مورد استناد برقعی است، این است که احتمالات مختلفی وجود دارد؛ به عنوان مثال، درباره واژه «کتاب» در آیه 38 سوره انعام، چند احتمال از جانب مفسرین بیان شده است؛ از جمله احتمالاتی که مفسرین بیان کردهاند عبارت است از لوح محفوظ و یا جهان هستی و ... آیتالله مکارم در اینباره مینویسد: «احتمال ديگر اينكه منظور از «كتاب»، «عالم هستى» است؛ زيرا عالم آفرينش، مانند كتاب بزرگى است كه همه چيز در آن آمده و چيزى در آن فروگذار نشده است».[6]
حتی اگر مراد از کتاب در این آیه «قرآن» باشد، باز هم مقصود «برقعی» حاصل نمیشود؛ زیرا مفسران آیه را چنین معنا کردهاند. طبرسی معتقد است که در صورتی که مراد از واژه «الکتاب» در این آیه «قرآن» باشد، باید گفت تمام نیازمندیهای دینی و دنیوی مردم، به اجمال، در قرآن کریم آمده است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مجملهای قرآنی را شرح دادهاند و ما مأموریم از سخنان ایشان پیروی کنیم.[7]
بنابراین باید گفت این ادعای «برقعی» مبنی بر کفایت قرآن و وجود تمام مایحتاج بشر در قرآن، علاوه بر اینکه بر خلاف نظر سایر مفسرین است، با آیاتی که وظیفه «تبیین آیات قرآن» را بر عهده پیامبر صلیاللهعلیهوآله گذاشته نیز مخالف است.
پینوشت:
[1]. سوره انعام، آیه 38.
[2]. سوره نحل، آیه 89.
[3]. برقعی، سید ابوالفضل، احکام القرآن، ص4.
[4]. برقعی، قرآن برای همه، ص55.
[5]. برقعی، احکام القرآن، ص124، مسئله371.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج5، ص280.
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج8، ص35، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت – لبنان.
افزودن نظر جدید