نقد ادعای برقعی در مسئله توسل و زیارت قبور
برقعی از چهرههای شاخص جریان «قرآنیون» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه ازجمله مسئله توسل و زیارت قبور شده، مینویسد: در صدر اسلام، این گنبدها و مرقدها و زیارتگاهها در سیره علی(ع) و اصحاب رسول خدا(ص) نبوده است؛ این در حالی است که آیات و رویات خلاف این ادعای برقعی را اثبات میکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » یکی از بزرگان جریان قرآنبسندگی است که منکر بسیاری از ضروریات شیعه شده است. یکی از شبهاتی را که علیه شیعه وارد کرده، مسئله توسل و زیارت قبور ائمه علیهمالسلام و بنای گنبد بر قبور این بزرگان است و در این زمینه مینویسد: «در صدر اسلام، این گنبدها و مرقدها و زیارتگاهها در سیره علی علیهالسلام و اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نبوده و چنانکه استاد قلمداران در کتاب «زیارت» خود آوردهاند، پس از گذشت سی سال از وفات رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وقتی عایشه زوجه حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله بر سر قبر برادرش «عبدالرحمن ابن ابیبکر» رفت، مورد ملامت اصحاب رسول واقع شد که چرا مرتکب عملی شده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از آن نهی کرده است؟
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در همان مکانی که رحلت فرمود، یعنی در حجره عایشه دفن کردند و تا زمانی که عایشه زنده بود، یعنی تا پنجاه سال، هیچ کسی به حجره او نیامد که در را باز کند و بگوید میخواهم قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را زیارت کنم، پس معلوم میشود زیارت قبر مرسوم نبوده است».[1]
نقد و پاسخ:
این ادعای برقعی در حالی است که برخی از آیات شریفه قرآن، دلالت بر این مطلب دارد که زیارت قبر انسان صالح و اولیاء الهی جایز است؛ به عنوان مثال، خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «ولا تصلّ علی احدٍ منهم مات ابداً و لا تقم علی قبره...».[2] «و دیگر هرگز در نماز میّت منافقان حاضر مشو، بر جنازه هیچ مُردهای از آنها نماز نگذار و بر سر قبرش نایست».
این آیه دلالت میکند که اگر کسی از منافقان بمیرد، بر او نماز نخوانید و سر قبر او نروید، روشن است که مراد از این نماز، نماز میّت نیست؛ زیرا نماز میت یکبار است و نیاز به کلمه «ابداً» نیست؛ پس معلوم میشود مراد آن است که پس از مرگ منافقان، برای آنان نماز نخوانید، چه نماز میت و چه نماز دیگر.
همچنین در این آیه، ذکر شده است که بر قبر او توقف نکنید، یعنی مفهوم آن است که اگر میت منافق نبود، نمازخواندن بر او و نیز سر قبر او رفتن و درنگکردن بر سر قبر او جایز است.
بیضاوی یکی از مفسرین بزرگ اهلسنت در تفسیر این آیه مینویسد: «لا تقف عند قبره للدفن أو الزیارة».[3] «نه برای دفن و نه برای زیارت، نزد قبر منافقین درنگ نکن».
همچنین در مقابل این ادعای برقعی میتوان گفت که علاوه بر این آیه، روایات بسیاری وجود دارد که دلالت بر جواز زیارت قبور کرده، بلکه امر به آن کرده است که این گونه روایات هم در کتب شیعه و هم در کتب اهلسنت، فراوان یافت میشود، ازجمله:
در کتاب سنن دارمی، روایتی از اوس بن عبدالله نقل شده است که مدتی بعد از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند؛ پس به عایشه شکایت کردند. عایشه گفت: «به قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رو بیاورید و پنجرههایی از آن به سوی آسمان بگشایید؛ به طوری که بین قبر آن حضرت و آسمان سقفی نباشد. راوی گوید: مردم همین کار را انجام دادند؛ پس باران فراوانی بارید؛ تا جایی که گیاهان رویید و شترها آن قدر چاق شدند که از شدت چربی، ترک برداشتند، به حدی که آن سال را سال ترکیدن نامیدند».[4]
این آیه و گزارشی که نقل شد، نشان از صحت شفاعت، توسل، ساخت گنبد بر قبور و ... دارد، اما جریان انحرافی قرآنیون و وهابیت بر خلاف مسلمین، این موارد را از مصادیق شرک میدانند. همچنین گزارش نقل شده، با مطلب تاریخی منقول در اشکال برقعی منافات دارد و نشان میدهد که خود عایشه، از مردم متوسل شدن به قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را خواسته است.
پینوشت:
[1]. برقعی سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص77.
[2]. سوره توبه، آیه 84.
[3]. بیضاوی، تفسیر انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج1، ص427، مکتبه مروی، تهران.
[4]. أبو محمد عبد الله بن عبد الرحمن بن الفضل بن بَهرام بن عبد الصمد الدارمی، تميمی سمرقندی، مسند الدارمی معروف به سنن الدارمی، ج1، ص122، نشر دار البشائر (بيروت).
افزودن نظر جدید