پاسخ به شبهات برقعی در مسئله توسل
برقعی از چهرههای شاخص جریان «قرآنیون» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه ازجمله مسئله توسل شده است، مینویسد: «هر بشری خواه رسول یا امام و یا سایرین باید با گوش بشنود و خدا به انبیا و اولیا، برای شنیدن گوش عطا کرده و چون از دنیا رفتند، به هیچ وجه نمیتوانند با گوشی که روح ندارد و یا تبدیل به خاک شده، بشنوند». در حالی که اعتقاد به حیات برزخی (که لازمه آن، قدرت شنیدن برای روح است) مورد قبول عموم مسلمانان بوده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی» یکی از بزرگان جریان قرآنبسندگی است که منکر بسیاری از ضروریات شیعه شده است. یکی از شبهاتی را که علیه شیعه وارد کرده، این است که مینویسد: «هر بشری، خواه رسول یا امام و یا سایرین، باید با گوش بشنود و خدا به انبیا و اولیاء برای شنیدن، گوش عطا کرده و چون از دنیا رفتند، به هیچ وجه نمیتوانند با گوشی که روح ندارد و یا تبدیل به خاک شده، بشنوند».[1]
در پاسخ باید گفت، اعتقاد به حیات برزخی، مورد قبول عامه مسلمانان، اعم از شیعه و سنی بوده است.[2] این حیات، با نوعی از شعور و شنیدن و دیدن و قدرت انجام برخی از اعمال ملازم است که میتوان با استناد به آیات و روایات، اثبات کرد ارواح اولیاء الهی، علاوه بر اینکه در عالم برزخ با هم گفتگو میکنند، توانایی شنیدن صدای زندگان را هم دارند.
به عنوان مثال، خداوند متعال در سوره اعراف، ماجرای قوم صالح را بیان فرموده است که پس از آنکه قوم صالح، شتر را که معجزه حضرت صالح بود، پی کردند و از دستور پروردگار خود سرپیچی کردند، رو به صالح گفتند: ای صالح! اگر پیامبری! عذابی را که به ما وعده میدهی، بیاور. پس زلزلهای (بر اثر صیحه آسمانی) آنان را فرا گرفت و در خانههای خویش بیجان افتادند و بعد از آن بود که حضرت صالح، قوم خود را که در اثر عذاب الهی از بین رفته بودند، خطاب و مورد سرزنش قرار داد و گفت: «فَتَوَلَّی عَنْهُمْ وَقَالَ یَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ»؛[3] «پس (چون علایم عذاب رسید) صالح از آنان روی گردانید (و از ایمان آنها ناامید شد) و گفت: ای قوم، من ابلاغ رسالت از خدای خود کردم و شما را نصیحت کردم؛ لیکن شما (از جهل و غرور) ناصحان را دوست نمیدارید».
ابن کثیر در تفسیر این آیه، آورده است: «این سخن توبیخی از جانب حضرت صالح، خطاب به قومش پس از عذاب الهی است. خداوند به سبب مخالفت و نافرمانی و خودداری آنان از قبول حق و رویگردانی از هدایت به سوی گمراهی، آنها را هلاک کرد. حضرت صالح این سخن را بعد از هلاک شدن آنها به عنوان سرزنش و توبیخ، در حالی که آنها میشنیدند، به آنها گفت؛ همانطور که در صحیحین ثابت است».[4]
شیخ محمود شلتوت میگوید: «آنچه که از آثار دینی استفاده میشود این است که روح از بدن انسان بیرون میآید و مرگ تحقق مییابد و آن روح، دارای ادراک باقی میماند و سلام بر خود را میشنود و کسی را که به زیارت قبرش بیاید میشناسد و لذت نعمت و درد آتش را درک میکند».[5]
در نتیجه باید گفت که با توجه به آموزههای دینی روشن شد که ارواح در عالم برزخ که از حیات برزخی برخوردارند، توانایی شنیدن صدای زندگان را دارند و ارواح اولیاء الهی در عالم برزخ از مقام بالایی نزد خدا برخوردارند و منطقی است که مسلمانان به زیارت قبور آنان روند و با الگو قرار دادن این شخصیتها، از سیره آنان درس بیاموزند. آنان را واسطهای بین خود و خدا قرار دهند و به وسیله آنان به سوی خدا توجه کنند. از آنان بخواهند، در حقشان دعا کنند و از خدا بخواهند که دعایشان را مستجاب کند.
پینوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص61.
[2]. حازمی، شریف، دراسات عقدیة فی الحیاة البرزخیة، ص39.
[3]. سوره اعراف، آیه 79.
[4]. ابنکثیر، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، ج3، ص399.
[5]. شلتوت، شیخ محمود، الفتاوی، ص19، قاهره، دار الهادی، چاپ هفدهم، 1411ق.
افزودن نظر جدید