تلاش برقعی برای نفی حجیت و امامت اهل بیت(ع)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » از معدود روحانیون به ظاهر شیعی است که تلاش بسیاری انجام داده تا امامت اهلبیت علیهمالسلام را کلاً نفی یا در صورت عجز از اثبات ادعای خویش، انحصار امامت را به دوازده نفر منکر شود. ازاینرو تلاش و کوشش بسیاری برای جمعآوری و ارائه ادله و شواهدی بر این ادعا انجام داده است.
یکی از مشهورترین ادله او برای نفی امامت اهلبیت علیهمالسلام و رد عقائد امامیه، تمسک به آیه ۱۶۵ نساء است. او در توضیح این آیه و تشریح دلیل خود، تقریباً بیان واحدی را تکرار کرده است و گویا به زعم خود دلیلی محکم و قاطع را ارائه داده است. او در این زمینه مینویسد: «خدای تعالی با فرستادن رسول، دین و حجت را تمام کرده و پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به کسی وحی نمیشود و کسی بعد از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حجت نیست تا مذهبی بیاورد، چنانکه خدا در قرآن فرموده است: «رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»؛ [1] «رسولانی را فرستاد که (نیکان را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند تا آنکه پس از فرستادن رسولان، مردم را بر خدا حجّتی نباشد و خدا همیشه مقتدر و کارش بر وفق حکمت است». (برقعی همچنین در ادامه مینویسد) و همچنین حضرت علی علیهالسلام در خطبه 89 نهجالبلاغه فرموده است: «تمت بنبیه حجته» یعنی حجت خدا با آمدن محمد صلیاللهعلیهوآله تمام شد، پس کسی که قولش حجت نیست، چگونه به نام دین خدا مذهب بیاورد؟ و نیز حضرت امیر علیهالسلام در نهجالبلاغه فرموده: «ختم به الوحی»[2] بنابراین برقعی معتقد است که آیه 165 سوره نساء، به صراحت ادعای شیعه امامیه در حجت الهی دانستن دوازده امام را نفی میکند.
نقد و پاسخ:
برقعی و جریان همفکر او علیرغم ادعای قرآنی، دارای ضعف و کاستی و ایرادهای بسیاری در برداشت از قرآن هستند. این مورد یکی از صدها نمونه ضعف قرآنپژوهی قرآنیون است؛ زیرا آیه مورد استناد برقعی، در مقام بیان فلسفه بعثت انبیا است. آیه بیان میدارد که اگر ارسال نبی، از سوی خداوند صورت نگیرد، انسان میتواند به خدا احتجاج کرده و او را بابت عدم ارسال نبی و عدم ارائه خیر و شر بازخواست کند. ازا ینرو چون پیامبران از سوی خداوند برای هدایت بشر فرستاده شدهاند، انسانها هیچ عذر و بهانهای برای شقاوت و دوزخی شدن خود ندارند.[3]
بنابراین مضمون این آیه هیچ ارتباطی با امامت و حجت خدا بودن یا نبودن ائمه اطهار علیهمالسلام ندارد؛ زیرا حجت در این آیه به معنای عذر و دلیل موجه است و شاهد بر آن، استعمال کلمه حجت با حرف «علی» است که در مواردی به کار میرود که فردی درصدد اقامه دلیل بر دیگری باشد.
همچنین بعدیت در عبارت «بعد الرسل» بعدیت زمانی نیست تا بتوان از آن نتیجه گرفت که تنها سخن انبیا حجت است، نه غیر آنها؛ بلکه بعدیت در این آیه را میتوان بعدیت تحلیلی نامید، به این معنا که منطقاً اگر پیامبران نبودند و نبوت ضروری و لازم نبود، انسانها میتوانستند بر خدا احتجاج کنند؛ اما چون خداوند، پیامبرانی برای هدایت بشر فرستاده است، چنین احتجاجی از اساس درست نخواهد بود.
پینوشت:
[1]. سوره نساء، آیه 165.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، اصولدین از نظر قرآن و مستند به آیات آن، ص35-36.
[3]. طبرسی، مجمعالبیان لعلوم القرآن، ج3، ص218.
رازی، ابوالفتوح حسین بن علی، روضالجنان و روحالجنان فی تفسیر القرآن، ج6، ص97.
افزودن نظر جدید