هند جگرخوار، مادر معاویه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ هِند دختر «عُتبه» از کشتگان جنگ بدر، مادر معاویه و همسر ابوسفیان است؛ وی در ازدواج اول خود، فرزندی به نام ابان بن حفص دارد. او پس از جدایی از حفص بن مغیره، با ابوسفیان ازدواج کرد و از او دو پسر و دو دختر بهدنیا آورد. ابوسفیان در اواخر عمر، هِند را طلاق داد و در دوران خلیفه دوم یا سوم از دنیا رفت.
درباره سرگذشت او در دوران جاهلیت، شهرت وی به کارهای زشت نقل شده است،[1] تا جایی که معاویه را به چهار نفر نسبت دادهاند: «مسافر بن ابیعمرو، عمارة بن ولید، عباس بن عبدالمطلب و صباح».[2] گفته شده، وقتی مسافر بن ابیعمرو، شیفته هند شد و هند از او به معاویه باردار شد و این جریان شایع شد، وی از ترس پدر هند، به شهر حیره گریخت و به سلطان آنجا به نام عمرو بن هند پناه برد. عتبه پدر هند، عموزاده (نوه عمو) خود، ابوسفیان را طلبید و به او وعده مقدار زیادی مال و ثروت داد، به شرط اینکه با هند ازدواج کند؛ او نیز پذیرفت و معاویه سه ماه پس از ازدواج او با هند به دنیا آمد.[3]
از سوابق هند پس از بعثت پیامبر و قبل از مسلمان شدن، رفتار وی در ترغیب مشرکین برای جنگ احد (به تلافی جنگ بدر) و رفتار وی با پیکر حضرت حمزه سيدالشهدا است. وی در جنگ احد، غلامی حبشی به نام وحشی را به کشتن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، امیرالمؤمنین علیهالسلام یا حضرت حمزه ترغیب کرد. وحشی با کمین کردن توانست حضرت حمزه را به شهادت برساند.[4] هند، پس از شهادت حمزه سیدالشهدا، بدن او را مثله کرد؛ شکم ایشان را دريد و جگرش را درآورد و قصد خوردن آن کرد[5] که به هند جگرخوار مشهور شد. وی در این جنگ، با مثله کردن شهدا و بریدن گوش و بینی و لبهایشان، از آنها گردنبند و خلخال درست کرد و به گردن و پا انداخت و به عنوان تقدیر و تشکر از کار وحشی قاتل حمزه، گردنبند و گوشواره خود و کنیزان خود را به او تقدیم کرد.[6]
هند پس از فتح مکه و بعد از اسلام آوردن ابوسفیان، مسلمان شد و طبق نظر اهل سنت در زمره صحابه به شمار میآید. وی مهدور الدم شده بود، نزد پیامبر رفت و در حالیکه چهره خود را پوشانده بود، شهادتین گفت؛ سپس چهره خود را نمایان کرد.[7] پیامبر نیز به او معارف اسلامی را گوشزد کرد، ازجمله اینکه برای خداوند شریک قرار ندهید، زنا مکنید، دزدی نکنید، فرزندانتان را نکشید.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام درباره آیه: «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللّهِ إِمَّا یعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یتُوبُ عَلَیهِمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ»؛[توبه/106] «و گروهى دیگر، به فرمان خدا واگذار شدهاند (و کارشان با خداست)؛ یا آنها را مجازات میکند و یا توبه آنان را مىپذیرد [هر طور که شایسته باشند] و خداوند دانا و حکیم است» سؤال کردند که چه گروهی به امید خدایند و کارشان با خداوند است؟
امام فرمود: «این گروه، مردمی مشرک بودند که افرادی مانند حمزه و جعفر و امثال آنها را که از مؤمنین بودند، به شهادت رساندند. بعد از آن مسلمان شدند و خدای متعال را به یگانگی شناختند و شرک را رها کردند. به دلهای خود ایمان را نپذیرفتند تا از مؤمنین باشند و بهشت بر آنها واجب شود و بر انکار خود هم باقی نماندند تا کافر باشند و آتش دوزخ بر آنها لازم باشد. آنها به همین منوال هستند، یا خدای متعال آنها را عذاب کند و یا توبه آنها را بپذیرد».[8]
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج1، ص336.
[2]. ربیع الابرار، زمخشری، ج4، ص276.
[3]. نهج الحق وكشف الصدق، علامه حلی، ص312؛ تذكرة الخواص، سبط بن جوزی، ج2، ص33.
[4]. المنتظم، ابن جوزی، ج3، ص179.
[5]. أسدالغابة، ابن اثیر، ج1، ص530؛ الإستیعاب، ابن عبد البر، ج1، ص373.
[6]. أنساب الأشراف، بلاذری، ج4، ص287؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج3، ص607.
[7]. تاریخ الخمیس، دیار بکری، ج2، ص94؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج13، ص389.
[8]. الكافی، كلينی، ج2، ص407.
افزودن نظر جدید