دفاع مقدس و صوفیه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و فرق_ جهاد یکی از ارزشهای بسیار مهم قرآنی است و اهمیتش به گونهای است که متخلفین از این دستور، مورد لعن الهی قرار میگیرند: «وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَىٰ لَهُمْ... فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ* أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَهُمْ [محمد/20،22،23] مؤمنان میگویند: چرا سورهای (در رابطه با فرمان جهاد) نازل نمیشود؟ ولی هنگامی که سورهای محکم و بیشبهه نازل میشود و در آن از جهاد سخن به میان آمده است، آنان را که در دلهایشان بیماری است، میبینی مانند کسی که در بیهوشی مرگ افتاده، به تو مینگرند و سزاوارشان هم (به سبب بیماردلی) همین حالت است... پس اگر (از خدا و پیامبر) روی گردان شوید، آیا از شما جز این انتظار میرود که در زمین فساد کنید و (بر سر مال و منال دنیا) قطع رحم نمایید؟* آنان (که روی گردانند) کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوششان (دلشان) را کر و چشمشان (چشم بصیرتشان) را کور کرده است.»
تاریخ هشت سال دفاع مقدس شاهد تبلور حضور و میهندوستی اقلیتهای مذهبی از جمله مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان بوده است و در همین راستا شهدایی از اقلیتهای دینی، تقدیم میهن عزیزمان شده است. اما بعضی از فرقههای صوفیه که مدعی تشیع بوده و خود را تابع امیرالمومنین (علیه السلام) میدانند، باید همچون ایشان عاشق شهادت باشند؛ چنانکه که فرمود: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ؛[1] به خدا سوگند كه اُنس پسر ابو طالب با مرگ بيشتر از اُنس كودک با پستان مادرش مىباشد.» پس نباید صوفیهای مدعی تشیع، از جان خود میترسیدند، ولی هزار افسوس که آنها به خاطر ضدیت با جمهوری اسلامی و ترس از کشته شدن، پای در عرصه جهاد الهی نگذاشتند.
رهبانیت و گوشهگیری از جامعه برای پرداختن به ریاضت و ذکر الهی، یکی از انحرافاتی است که متصوفه به بهانه آن از انجام وظایف اجتماعی و انسانی خویش سرباز زده و برای توجیه کار خویش به آن تمسک میجویند، در صورتی که عرفان واقعی، برای انسان تحرک ایجاد کرده و شخص را وارد عرصههای جهاد مینماید؛ چنانکه عارفان حقیقی در اعصار مختلف، همچون میثم تمار، حبیب بن مظاهر و حضرت امام خمینی (ره)، با داشتن روحیه عرفانی، وارد عرصههای مبارزه با ظلم شدند.
یکی از محققین در مورد نقش فرق صوفیه در دفاع مقدس مینویسد: «پارهای از فرقههای معاصر تا آنجا پیش رفتند که در دوران دفاع مقدس و حمله عراق بر ضد ایران، جوانان را از دفاع و حراست از مرزهای کشور باز میداشتند و در پنهان با فراماسونرهای جاسوس و خیانتکار غربگرا ارتباط پیدا میکردند»[2]
یکی دیگر از محققین عرصه عرفان نیز دربارهی عدم همراهی دراویش در دفاع مقدس میگوید: « ...دراویش داخلی در آن هشت سال جنگ حتی یک نفرشان هم به جبهه نرفت.»[3] ممانعت و عدم شرکت دراویش در ایام جنگ دفاع مقدس به خاطر ضدیت اقطاب این فِرق با جمهوری اسلامی ایران و همسویی آنها با رژیم ساقط شده پهلوی است و اسناد تاریخی بر رابطه حسنه اقطاب صوفیه (به خصوص فرقه سلطانعلیشاهی) با دربار پهلوی، گواهی میدهد.
پینوشت:
[1]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، هجرت، قم، اول، 1414 ق، ص52.
[2].خسروپناه، عبدالحسین، جریان شناسی ضد فرهنگها،تعلیم و تربیت اسلامی، قم، علوی، اول، 1389ش، ص 436.
[3] مصاحبه با آیت الله احمد عابدی، خبرگزاری مهر، کد خبر 4242168.
افزودن نظر جدید