رابطه تصوف و اسلام
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه و طرفداران آنها همیشه تلاش نمودهاند که مسلک انحرافی خویش را به عنوان اسلام حقیقی به دیگران ارائه دهند و اینچنین القا مینمایند که مخالفت کردن با تعالیمشان، مخالفت با تعلیمات اسلام میباشد. متصوفه همچنین مخالفین خود را بیبهره از باطن دستورات الهی دانسته و ظاهرگرا قلمداد مینمایند.
طبق دیدگاه برخی از صوفیه، تصوف، باطن دین و ایمان است و کسانی که از تصوف بهرهای ندارند، گویی از باطن اسلام و ایمان بهرهای نبردهاند. این نگاه، باعث نفوذ جریان تصوف به مکتب تشیع گردید و شیعه واقعی را صوفی شیعه نامیدند.
نورعلی تابنده نیز در راستای همین عملکرد سران صوفیه، تصوف را با اسلام یکی دانسته و توبه نمودن از درویشی را توبه از اسلام میداند و میگوید: «توبه از درویشی، توبه از اسلام و تشیّع، بلکه توبه از انسانیت است؛ زیرا راه فقر و مکتب عرفان، دعوت به اسلام و ولایت و صراط مستقیم انسانیت، با اجرای احکام شریعت و پیروی از ائمه معصومین و یاد خدا و خدمت به بندگان اوست و چنانچه خدای نخواسته شخصی از درویشی توبه کند، از تمام فضائل انسانی و ملکوتی توبه نموده و گناه بزرگی مرتکب شده است. مخصوصاً که انجام این کار زشت را مورد تأیید این فقیر اعلام نماید که بیزار از آن شخص و از این بهتانم. خداوند ما را از خطرات و لغزشها نگه دارد.»[1]
اما بر خلاف اظهارات بالا، معصومین (علیهم السلام) که حافظان واقعی ديناند، بيش از همه با افكار انحرافی و بدعت دينی مبارزه میكردند و پيروان خويش را از پيروی صوفيان و هر گروه باطل ديگر برحذر میداشتند و در اينباره، احاديث فراوانی از معصومين (علیهم السلام ) در منابع مختلف روایی، نقل شده است.
احمد ابن محمد بزنطی روايت كرده است كه مردی به امام صادق علیهالسلام عرض كرد: «قَدْ ظَهَرَ فِي هَذَا اَلزَّمَانِ قَوْمٌ يُقَالُ لَهُمُ اَلصُّوفِيَّةُ فَمَا تَقُولُ فِيهِمْ قَالَ إِنَّهُمْ أَعْدَاؤُنَا فَمَنْ مَالَ فِيهِمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ يُحْشَرُ مَعَهُمْ وَ سَيَكُونُ أَقْوَامٌ يَدَّعُونَ حُبَّنَا وَ يَمِيلُونَ إِلَيْهِمْ وَ يَتَشَبَّهُونَ بِهِمْ وَ يُلَقِّبُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ يُأَوِّلُونَ أَقْوَالَهُمْ أَلاَ فَمَنْ مَالَ إِلَيْهِمْ فَلَيْسَ مِنَّا وَ إِنَّا مِنْهُمْ بِرَاءٌ وَ مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ رَدَّ عَلَيْهِمْ كَانَ كَمَنْ جَاهَدَ اَلْكُفَّارَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»؛[2] «در اين زمان قومی پيدا شدهاند كه به آنها صوفی میگويند. درباره آنها چه میفرماييد؟ امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: آنها (صوفيان) دشمنان ما هستند؛ پس هر كس به آنها ميل كند، از آنان است و با آنها محشور خواهد شد و به زودی كسانی پيدا میشوند كه ادعای محبت ما را میكنند و به ايشان نيز تمايل نشان میدهند، خود را به ايشان تشبيه نموده و لقب آنان را بر خود میگذارند و گفتارشان را تأویل میكنند. بدانكه هر كس به ايشان تمايل نشان دهد، از ما نيست و ما از او بيزاريم و هر كس آنان را رد كند، مانند كسی است كه در حضور پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) با كفار جهاد كرده است».
این روایت امام صادق علیهالسلام نشاندهنده این نکته است که صوفیه دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) هستند و حافظان واقعی اسلام ناب، از این مسلک اظهار بیزاری نمودهاند و به پیروان خویش دستور مبارزه با این مسلک را دادهاند. پس ادعای نورعلی تابنده و دیگر صوفیان، در پیوند میان تصوف و اسلام، توهمی بیش نیست و در روایات معصومین (علیهم السلام) که در نقد تصوف نقل شده است، توبه از این مسلک انحرافی را لازم میدانند و سخن نورعلی تابنده که توبه از درویشی را توبه از اسلام و انسانیت میداند، معارض احادیث مختلف معصومین (علیهم السلام) میباشد.
پینوشت:
[1]. تابنده، نورعلی، دستورات حضرت آقای مجذوب علیشاه،ص 363.
[2]. هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبه الاسلامیه، 1400ق، چهارم ، ج 14، ص 7.
افزودن نظر جدید