زمینه‌های شکل‌گیری انجمن حجتیه

  • 1402/04/12 - 11:10
در مورد زمینه‌های شکل‌گیری انجمن حجتیه و فلسفه وجودی آن، دو نظریه مطرح است: گروهی معتقدند که پس از مطرح شدن بهائیت و حمایت‌های همه جانبه حکومت پهلوی از آن‌ها، انجمن ضد بهائیت (انجمن حجتیه) توسط یک روحانی به نام «شیخ محمود ذاکرزاده تولایی» مشهور به شیخ محمود حلبی، تشکیل شد و فعالیت‌های خود را علیه بهائیت آغاز کرد و گروهی نیز درباره زمینه‌های پیدایش انجمن حجتیه معتقدند قدرت‌های استعمارگر، انجمن حجتیه را ساختند.
انجمن حجتیه برای مهار اقدامات انقلابی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انجمن حجتیه، جریانی که از اواسط سال 1330 و با تلاش شیخ محمود ذاکرزاده تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی و با همکاری جمع زیادی از شخصیت‌های متدین که در جایگاه هیأت مدیره، امور انجمن را اداره می‌کردند، فعالیت خود را آغاز کرد؛ اما در مورد زمینه‌های شکل‌گیری انجمن حجتیه و فلسفه وجودی آن می‌توان این نظریه‌ها را مطرح کرد.

الف) ایجاد انجمن به جهت مقابله با بهائیت؛
بیش از یک قرن پیش، شخصیتی به نام «محمد علی باب» ادعای بابیت امام زمان (عجل‌الله‌فرجه)، نمایندگی ایشان و پس از مدتی ادعای مهدویت را مطرح کرد. این مسئله باعث به وجود آمدن فرقه بابیه و پس از مدتی فرقه بهائیت گردید. پس از مطرح شدن بهائیت بنا بر دلایلی که بیشتر جنبه سیاسی داشت، این فرقه مورد حمایت‌های پنهان و حتی در برخی موارد، آشکار قدرت‌های حاکمه و استعمار واقع گردید و به دنبال آن تبلیغات وسیعی در سراسر کشور، جهت گرایش به بهائیت صورت پذیرفت.
 در اوایل دهه سی بود که انجمن ضدبهائیت، توسط یک روحانی به نام «شیخ محمود ذاکرزاده تولایی» مشهور به شیخ محمود حلبی، تشکیل شد و فعالیت‌های خود را علیه بهائیت آغاز کرد و به دلیل زمینه‌ها و نیاز مذهبی که در این‌باره حس می‌شد، کار وی با استقبال بسیاری از روحانیون مواجه شد و روز به روز گسترش بیشتر یافت.[1]
در واقع پس از سال‌ها، مسلمانان شاهد تشکیل سازمانی برای مقابله با بهائیت بودند و به همین جهت، این انجمن که به حجتیه موسوم شد، در دل عموم روحانیون و مسلمانان و به خصوص جوانان راه یافت و توفیق بسیاری هم در این زمینه، یعنی مبارزه با بهائیت کسب کرد.

ب) ایجاد انجمن توسط استعمار، برای مقابله و مهار کردن اقدامات مبارزاتی و انقلابی انقلابیون؛
گروهی دیگر بر این نظر هستند که بخشی از سیاست‌های استعمار، فرقه‌سازی بوده و برای مطرح‌کردن، بالاکشیدن و رشد دادن آن فرقه، یک ضد فرقه را نیز تشکیل دادند. مسئله انجمن بهائیت و انجمن ضد بهائیت نیز مشمول این سیاست است. زیرا استعمار برای سرمایه‌گذاری در ایران و تبدیل این کشور، به بازار فروش کالاهایش، احتیاج به یک طبقه مصرف زده و عافیت طلب داشت؛ اما مانع اصلی، نهضت بیداری اسلامی بود. لذا جهت به انزوا کشیدن آن، با کودتا و اعدام نیروها و از سویی، با مشغول کردن و ایجاد بی‌تفاوتی در نیروهای مبارز نسبت به توطئه سلطنت و امپریالیسم، گام برداشت و بهائیت و ضد بهائیت را ایجاد کرد.[2] در این حوزه می‌توان رژیم حاکم بر ایران را هم دخیل دانست؛ چنانچه رژیم با رو در رو قرار دادن این دو، قصد رسیدن به اهداف خود را داشت؛ گاه بهائیت را مورد حمایت قرار می‌داد و چون کفه ترازو به نفع آن‌ها سنگین می‌شد، انجمن ضد بهائیت را مورد حمایت قرار می‌داد و با چنین رفتاری بین این دو توازن ایجاد می‌کرد.

آقای «علی اکبر پرورش» از اعضای سابق انجمن حجتیه، طی سخنانی درباره دستمایه قرار گرفتن انجمن حجتیه و بهائیت از سوی ساواک، چنین می‌گوید: «ساواک برادران انجمن را محدود کرده، حتی کنفرانس‌ها و فعالیت دوستان را کنترل می‌کرد. بعضی از افراد توسط ساواک دستگیر شده... و فشار ایجاد می‌کردند. بعد از دو الی سه ماهی که فشار ایجاد می‌شد، نقطه مقابل (بهائی‌ها) را آزاد می‌گذاشتند و آن‌ها آزادانه محافل و مجالس داشتند. ... بعد از دو ماهی که فعالیت بهائی‌ها آزاد می‌شد، آن‌ها را ساواک شدیداً محدود می‌کرد و در مقابل، به برادران انجمن حجتیه، اجازه فعالیت می‌داد.»[3]

اما آنچه که در مورد این انجمن می‌توان گفت این است که پیدایش و حرکت انجمن حجتیه در جهت انحراف جامعه و مسلمانان از مسیر اصلی مبارزه و روکردن به مسائل فرعی و حرکت بر ضد نهضت اصیل اسلامی بود. 

پی‌نوشت:
[1]. فصلنامه 15 خرداد، دوره سوم، سال هفتم، نگاهی اجمالی به زمینه‌های تشکیل انجمن حجتیه، شماره 13، بهار 89، ص154.
[2]. اکبری آهنگر، رضا، مروری بر تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه، ص30-33. انتشارت سوره
قوچانی، محمود، جنبش ها و فرقه های دينی در عصر پهلوی، ص13.
[3]. خبرگزاری تسنیم، «ماجرای خروج پرورش از انجمن حجتیه و ملاقاتش با حلبی»، ۱۳ بهمن ۱۳۹۲.
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.