پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «شهرام جلیلیان» استاد تاریخ ایران باستان در دانشگاه شهید چمران اهواز، از آن جمله کسانی است که می‌توان نام او را در سیاهۀ جریان باستانگرا قرار داد. با این حال، نظام جمهوری اسلامی ایران در این چهل و اندی سال، همواره به ایشان و امثال ایشان، تریبون داده است. حتی تدوین کتب درسیِ تاریخ در مدارس و دانشگاه‌ها به دست ایشان و دوستان ایشان است. به عبارتی، فکر و ذهن کودکان معصوم ایران‌زمین، تحت بمبارانِ سخنان ناراست و ضدّ تاریخی و برداشت‌های خلاف واقعِ امثال آقای جلیلیان است. از جمله، تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز از کوروش و هخامنشیان در کتاب درسی مدارس.

این در حالی است که امام خمینی (ره) معمار انقلاب اسلامی، بارها علیه هخامنشیان موضع گرفتند. چنان که با عباراتی چون «ستم 2500 ساله»(1)، «سلطنت 2500 ساله جابرانه»(2)، «سلطنت 2500 ساله قلدرى»(3)، هخامنشیان را مبدأ ظلم و ستم نامیدند.

به عبارتی، دولت‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران، سخنانِ امام خمینی (ره) معمار انقلاب اسلامی علیه هخامنشیان را کنار گذاشتند و در مقابل، تمجیدهای نادرست آقای جلیلیان از هخامنشیان را به عنوان متن درسی مدارس قرار داده‌اند.

اکنون آیا جناب جلیلیان و امثال ایشان، در برابر این محبتِ حیرت‌آور، تواضع می‌کنند؟ آیا از نظام، سپاسگزارند؟ دولت‌ها منطق رهبر و بنیانگذارِ نظام را کنار گذاشته و به سخنان ناراست امثال جناب جلیلیان بهاء می‌دهند. آیا ایشان (جلیلیان) قدردان این مسئله هستند؟ خیر! وقیحانه به نظام می‌تازند.

شهرام جلیلیان چند روز پیش، نامه‌ای به آقای محمدعلی زلفی‌گل (وزیر علوم، تحقیقات و فناوری) نوشتند و در آن نامه نسبت به لغو دو نشست اخیر ایشان اعتراض کردند. موضوع اعتراض آقای جلیلیان این بود که هر دو نشست عمداً و به قصد اذیت و آزار لغو شد.

تحلیل پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب (ادیان نت) از این قضیه

باید توجه داشت که آقای جلیلیان به عنوان استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی، در صدها نشست شرکت کردند و یا خود برگزار کننده و ارائه دهنده مباحثی در حوزه تاریخ بوده و هستند. اگر حاکمیت، خصومتی با ایشان داشت، اولاً نگارش کتاب‌های درسی تاریخ را به ایشان نمی‌سپرد. ثانیاً مانع از حضور ایشان در هرگونه نشست و اجلاسی می‌شد. وقتی از هزار جلسه، دو مورد لغو می‌شود، انتظار این است که ایشان، منطقی برخورد کنند و به توضیحات عوامل برگزاری نشست درباره علت لغو جلسه، احترام بگذارند. توقع این است که بین ایشان و اوباش، تفاوتی وجود داشته باشد.

حتی اگر فرض کنیم ادعای آقای جلیلیان درست بوده باشد (و هر دو نشست اخیر، به قصد آزار، لغو شده باشد)، اکنون پرسش ما از آقای جلیلیان این است که خود شما حاضرید مخالفین خود را تحمل کنید؟ انتظار دارید دیگران شما را تحمل کنند (که می‌کنند و حتی تدوین کتب درسی مدارس و ذهن میلیون‌ها کودک معصوم را به شما سپرده‌اند)، اما شما حاضر نیستید مخالفین خود را تحمل کنید. عوامل برگزاری نشست دوم (که مجازی بود) اعلام کردند که سایت به علت نقص فنی، از دسترس خارج شده است. نه فقط جلسه شما، بلکه سایر جلسات هم لغو شد. اما شما حتی حاضر نشدید به توضیحات عوامل برگزاری جلسه توجه کنید. از دیگران توقع احترام دارید، اما خود حاضر نیستید به دیگران احترام بگذارید.

در انتها نیز شهرام جلیلیان، آن رویِ (شاید) واقعی خود را آشکار کرد و با لحنی تهدیدآمیز به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: «در پایان یادآور می‌گردد که با وجود همه این نامردمی‌ها، از ایران، تاریخ ایان، هویت ایرانی و زبان ملی و چند هزار ساله فارسی دفاع خواهیم کرد؛ به مردی و نامردی، تا کور شود هر آنکه نتواند دید.»

در پاسخ می‌گوییم: آقای جلیلیان، وقتی شما برای مبارزه علیه حاکمیت، هیچ حد و مرزی قائل نیستید و از هر روشی، ولو "نامردی" اِبایی ندارید، پس چگونه توقع دارید دیگران درباره شما مردانگی به خرج دهند؟ ما نمی‌گوییم در حق شما نامردی شده، ولی شما خود اقرار دارید که به رفتارهای ناجوانمردانه دست می‌زنید: «به مردی و نامردی...» و برای هر کسی که نامردی شما را خوش نداشته باشد، آرزوی کور شدن می‌کنید. این ادبیات شما، ادبیات یک استاد دانشگاه نیست. بلکه ادبیات اوباش است. امید داریم که در رفتار خود تجدید نظر بفرمایید.

پی‌نوشت:

1. بیانات امام خمینى در جمع اعضاى شوراى مرکزى حزب جمهورى اسلامى، 1360/6/17، بنگرید به: صحیفه نور، ج 15، ص 138.
2. صحیفه نور، ج 15، ص 86.
3. صحیفه نور، ج 5، ص 32.