تناقضات مبنایی قرآنیون در تفسیر
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حوالی سالهای مشروطه و پس از آن و در رویارویی با پیشرفتهای خیره کننده غرب و تهاجم همه جانبه استعمار به کشورهای اسلامی، جریانهایی در ایران شکل گرفت که برخی دینی و برخی غیردینی بودند. یکی از این جریانها که با هدف اتحاد امت اسلامی و با شعار بازگشت به قرآن و بازگشت به دوران طلایی چهل ساله صدر اسلام شکل گرفت، جریان «قرآنیان شیعه» است.
طرفداران این جریان که قرآن را در بخش اعتقادات کافی و بی نیاز از سنت میدانند، چشم خود را بر روی بسیاری از روایات بستند و سنت را به طور جدی مورد نقد و انکار قرار دادند؛ چهرههای شاخص این جریان، مهمترین منبع تفسیر قرآن را خود قرآن و بهترین روش تفسیری برای آن را روش تفسیری قرآن به قرآن معرفی میکنند. روشی که از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهل بیت (علیهمالسلام) و مفسران بزرگی در دوره معاصر همچون علامه طباطبایی مورد استفاده قرار گرفته و یکی از بهترین روشهای تفسیر قرآن است.
قرآنیان هم نه تنها از این روش استفاده کرده، بلکه آن را در صدر روشهای تفسیری خود قرار داده و مدعی هستند که: «باید تفسیر آیات قرآن را اول از خود قرآن اخذ کرد و اگر تفسیر آن در قرآن نباشد، باید مراجعه به سنت کرد.»[1]
اما با نگاهی به آثار تفسیری ارائه شده توسط بزرگان این جریان، میتوان خلاف این مبنای تفسیری ارائه شده را در آثارشان مشاهده کرد. به عنوان مثال، در دو کتاب تفسیری بزرگان این جریان با نامهای «تابشی از قرآن» تالیف سید ابوالفضل برقعی و «تفسیر آیات مشکله» تالیف میرزا یوسف شعار، میبینیم که این روش تفسیری از سوی آنان، به صورت کامل رعایت نشده است که به عنوان نمونه یک مورد را اشاره میکنیم:
برقعی در تفسیر آیه شریفه «صراط الذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلا الضالین [فاتحه/7] راه آنان که به آنها انعام فرمودی، نه راه کسانیکه بر آنها خشم فرمودی (قوم یهود) و نه گمراهان (چون اغلب نصاری)» هیچ اشارهای به آیه «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا [نساء/69] و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند البته با کسانی که خدا به آنها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند» نکرده است و در تفسیر این آیه از کسانی که مورد انعام و نعمت الهی قرار گرفتهاند، هیچ سخنی به میان نیاورده است.[2]
در حالیکه آیه 69 سوره نساء، به روشنی مشخص کرده است که مؤمنان، در صورت اطاعت از خدا و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با پیامبران، صدیقان و شهیدان و صالحان (که همگی مورد انعام الهی قرار گرفتهاند) خواهند بود.
پس در نتیجه باید گفت که قرآنیون شیعه برخلاف ادعای خود، روش تفسیری قرآن به قرآن را در صدر روشهای خویش قرار ندادهاند و آنچه که در این نوشتار ذکر شد تنها یک نمونه از تناقضات مبنایی ارائه داده شده از جانب بزرگان این جریان است که نمونههای بسیاری از این نوع تناقضگویی در میان آثار و تألیفات آنها وجود دارد.
پینوشت:
[1]. سنگلجی، محمد شریعت، توحید در عبادت، ص15.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج1، ص73.
افزودن نظر جدید