وهابیت و آراء ابوالفضل برقعی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید ابوالفضل برقعی از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی، ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است؛ دقت و مطالعه در آثار سید ابوالفضل برقعی، که در قالب کتابها، تألیفات و یا فایلهای صوتی و تصویری از وی برجای مانده است، حکایتگر تغییر نگرشی جدی در اندیشههای برقعی است.
آنچه مشهود است، این است که او در نیمه اول زندگی علمی خود، در اکثر عقاید و اصول مذهب، مانند دیگر علمای شیعه عمل میکند و دست به تألیفاتی منطبق با اعتقادات شیعی میزند؛ اما در نیمه دوم، با تغییری محسوس سخنانی ابراز میکند که گمانه تأثیرپذیری او از وهابیت را پررنگ میکند.
گفتنی است علیرغم آنکه برقعی در بخش اول حیات خود، تا حد زیادی به اصول تشیع پایبند است، در همین ایام نیز دارای اعتقادات و انتقادات خاصی درباره برخی موضوعات مانند عزاداری، توسل و ولایت تکوینی است. این موارد، همان اموری است که در نیمه دوم سیر علمی او و در آثاری که در آن دوره نوشته، مورد تشکیک و گاه انکار قرار گرفته است.
برقعی در سن چهل و پنج سالگی، مدعی شد که در مذهب شیعه، خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی هستند و به زعم خویش، باقی عمر را در مقابله با این خرافات گذراند.
در واقع باید گفت که برقعی در بخش دوم حیات فکری خود، به میزان قابل توجهی متمایل به برخی عقاید وهابیت است. انتشار کتب برقعی توسط ناشران وهابی که تنها به نشر عقاید وهابیت میپردازند، این گمانه را به یقین نزدیکتر میسازد. برای نمونه، ناشران وهابی که کتاب "تابشی از قرآن" برقعی را منتشر کردهاند، در مقدمه از برقعی با لقب "امام" یاد کرده و او را اصلاح کننده عمدهترین فسادهای دینی در جامعه شیعه میداند؛ سپس فهرستی از نظرات تفسیری ضد شیعی ابوالفضل برقعی را که به گمان نگارنده، از مهمترین اشکالات مذهب شیعه است، اعلام میدارد. اشکالاتی همچون شفاعت، کرامات اولیاء، اولیالأمر بودن اهل بیت (علیهمالسلام)، حکم شنیدن مردگان و گنبد و سنگ قبرسازی بر قبرها، انتخاب امام از سوی خدا یا مردم، واجب الاطاعه بودن ائمه (علیهمالسلام) و ... را ذکر کرده است.[1]
ناشر وهابی این کتاب، آن مواردی از تفسیر برقعی را در مقدمه عنوان کرده، که بین عقاید وهابیت و عقیده برقعی در انتقاد به مذهب امامیه، مشترک است و حس همسویی اعتقادی میان ناشر وهابی و ابوالفضل برقعی تا جایی است که هرگاه به مسئلهای مخالف با عقاید وهابی برخورد میکند، متعرض شده و آن را مسئلهای ناشی از عدم کفاف عمر برقعی، برای اصلاح این عقیده و یا ناشی از رسوبات عقیده اعتزالی پیشین او میداند! سپس وجود این عقاید را با چنین توجیهی، اشکال بر برقعی قلمداد نمیکند![2]
پینوشت:
[1]. مهدی نژاد، سمیرا، حضرت مهدی عجلاللهفرجه رایت هدایت: پاسخی به ابوالفضل برقعی در كتاب «بررسی علمی در احادیث مهدی»، ص30.
[2]. برقعی، ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج1، ص5.
نویسنده: محسن زمانی
افزودن نظر جدید