مواضع نژادپرستانه الیاهو، در قبال فلسطینیان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شموئل الیاهو، خاخام نژادپرست و تندروی صهیونیستی، مواضع و فتواهای جنجالی و حتی غیرانسانی در قبال فلسطینیان دارد.
خاخام الیاهو در سالهای اخیر دررابطهبا مبارزهای که اعراب فلسطینی در شهرهای مختلف برای دستیابی به حقوق و سرزمین ازدسترفته خود دارند، سخنان غیرمنصفانهای گفته است. برای مثال او درباره ذات و فرهنگ فلسطینیان گفت: «آنها ذاتاً وحشی هستند و این فرهنگ آنهاست. دلیل وحشیگری آنها این نیست که بن غفیر، رئیس حزب اوتزما یهودیت(قدرت یهودی) کاری انجام داده یا جامعه مذهبی یهود کاری انجام داده باشد؛ اعراب ذاتاً اینطور هستند.» ازاینرو وی تأکید کرد: «اجاره آپارتمان به آنها ممنوع است.»[1]
الیاهو در فتوایی عجیب كه سالها قبل در سایت صهیونیستی «حریدی 10» منتشر شده، قتل عام فلسطینیان بدون محاكمه را در صورت اقدام علیه ارتش رژیم صهیونیستی مجاز دانست. وی چنین نوشت: «هر كس به فلسطینیان اجازه ادامه حیات بدهد گناه كرده است...آنها (فلسطینیان) برای قتل اسرائیلیها تلاش میکنند و قتلشان واجب است.» استدلال وی بر این فتوا این است: «(حضرت) موسی (علیه السلام) مردی مصری را به قتل رساند؛ زیرا او در زمانی كه بنیاسرائیل در مصر زندگی میکردند، میخواست فردی از بنیاسرائیل را بكشد.» وی افزود: قتل فلسطینیها برای حمایت از بقیه اسرائیلیها بر هر اسرائیلی واجب است و فقط این تكلیف مختص پلیس یا ارتش (صهیونیستی) نیست.[2] وی حتی خواستار آن شد که فلسطینیهای عامل عملیات علیه صهیونیستها، بایستی از درختی به ارتفاع پنجاه متر به دار آویخته شوند.[3]
به استدلال این خاخام صهیونیستی میتوان اشکالاتی وارد کرد:
اول: آن سرباز مصری از آنجا که داشت به یک بنیاسرائیل ظلم میکرد به همین خاطر حضرت موسی(علیهالسلام) به یاری مظلوم شتافت و تصمیم گرفت از ظلم ظالم جلوگیری کند. ایشان مشتی محکم بر سینه مرد مصری زد، اما همین یک مشت کار او را ساخت.[4] در مسأله فلسطین نیز صهیونیستها، سرزمین فلسطینیان را غصب کرده، دارند به آنان ظلم و حقوقشان را سلب میکنند. فلسطینیان هم به پیروی از حضرت موسی(علیهالسلام) چارهای جز دفاع ندارند. پس در واقع این مردم فلسطین هستند که از حضرت موسی(علیهالسلام) تبعیت میکنند نه صهیونیستها.
دوم: کاش امثال این خاخام صهیونیستی از دریچه اعتقادی و احکام شریعت خویش به این مسأله نگاه میکردند. بر اساس هلّاخا یا شریعت یهودی، معبد بزرگ به خاطر گناهان آنان خراب شد و پراکندگان اسرائیل نیز به خاطر گناهان، در نقاط مختلف جهان به غربت رفتند. از این رو بر دینداران لازم است تا در همان مکانهای تبعید به انتظار ماشیح(منجی موعود یهودیت) بمانند و جز برای زیارت حق بازگشت به فلسطین ندارند. همین امر در واقع اطاعت از خداوند به حساب میآید. در شریعت یهود، پس از بازگشت ماشیح و بنای مجدد معبد اورشلیم به دست وی، تبعیدیان برمی گردند و تحت رهبری وی دولت مستقل سیاسی تشکیل خواهند داد.[5] اساساً بازگشت به فلسطین به دست بشر انجامپذیر نیست و صرفاً از طریق دخالت مستقیم خداوند است. شیوه بازگشت به سرزمین موعود را نیز خداوند تعیین میکند.[6] از این رو یهودیت حاخامی ارتدوکسی(سنتگرا) تلاش صهیونیستها برای بازگشت دستهجمعی به فلسطین را نوعی بدعتگزاری و حرام میداند.[7] بر این اساس چون صهیونیست ها از شریعت یهود تخطی کردند، از تبعید خارج شدند و در مخالفت با شریعت الهی، قبل از ظهور ماشیح به تشکیل حکومت سیاسی اقدام کردند، خداوند فلسطینیان را مأمور عذابشان کرده است.
نتیجه آنکه شموئل الیاهو، خاخام نژادپرست و تندروی صهیونیستی در سالهای اخیر با استناد به فقراتی از کتاب مقدس، مواضع غیرمنصفانه و حتی غیرانسانی در قبال اعراب فلسطینی دارد که اگر در رفتارهای آنها و نیز عقاید و شریعتشان دقت شود، خاستگاه این شیوه رفتاری فلسطینیان، ظلم و جنایتهای خود صهیونیستها در حق آنان است و خداوند به خاطر گناه خارج شدن آنها از تبعید در حال عذابشان میباشد.
پی نوشت:
[1]. ایمانیتور 24، "خاخام اسرائیلی: عربها وحشی هستند، این فرهنگ آنهاست"، کد خبر ۶۳۴۱، 15 آبان 1400
[2]. ایرنا، "یك خاخام صهیونیست نسل كشی فلسطینیان را جایز دانست" کد خبر 81799860 ، ۲۳ مهر ۱۳۹۴
[3]. تابناک، "فتوای غیر انسانی خاخام علیه فلسطینیها"، کد خبر ۵۲۲۸۷۵، ۱۷ مرداد ۱۳۹۴
[4]. ر.ک: قصص، 15؛ خروج، 2: 12
[5]. ر.ک: آبراهام كهن، گنجينهاي از تلمود، ترجمه امير فريدون گرگاني؛ تهران: زیبا، 1350، ص 352 و 360- 361؛ عبد الوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران: وزارت اور خارجه، 1374، ص 46
[6]. ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمة بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفة ایران، 1385، ص 373؛ صبری جریس، تاریخ الصهیونیة، الجزء الاول، التسلل الصهیونی الی فلسطین، بیروت، مرکز الابحاث، منظمة التحریر الفلسطینیه، 1977، ص72
[7]. Shlomo Avineri, the Making of Modern Zionism: The intellectual origins of the jewish state, London, Weienfeld and Nicolson, 1981, p. 147
افزودن نظر جدید