آرامش در معنویت های کاذب و عرفان اسلامی

  • 1401/05/06 - 12:02
در معنویت های کاذب هدف از زندگی، رسیدن به آرامشی است که هیچ گونه ارتباطی با فطرت، دین و باورهای دینی ندارد؛ بلکه در عرفان های کاذب آرامشی ملاک است که انسان را موقتاً و به صورت گذرا به نشاط و شادی برساند، حال وسیله و لوازم آن هر چه باشد هیچ تفاوتی ندارد.
معنویت, عرفان کاذب, غرب,, مراقبه, مدیتیشن

یکی از دلایل شیوع معنویت و عرفان های نوظهور در جوامع مختلف، مشکلاتی است که بشریت بر اثر ابتلاء به زندگی ماشینی، گرفتار آن ها شده است. زندگی ماشینی انسان را از خدا دور ساخته و پس از سرگردانی چندین ساله در کویر الحاد و زندگی مادی بار دیگر به دلیل گرایش فطری و درونی او به خدا پرستی، به دامان معنویت و عرفان پناه آورده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دلایل شیوع معنویت و عرفان های نوظهور در جوامع مختلف، خصوصاً جوامع غربی، مشکلاتی است که بشریت بر اثر ابتلاء به زندگی ماشینی، گرفتار آن ها شده است. در حقیقت زندگی ماشینی بشر را از خدا دور ساخته و پس از سرگردانی چندین ساله در کویر الحاد، بی دینی و زندگی ماتریالیستی، بار دیگر به دامان معنویت و عرفان پناه آورده است

عدم آگاهی و شناخت لازم نسبت به مولفه ها و شاخصه های معنویت اصیل و ناب، از عوامل مهمی است که انسان را گرفتار معنویت های نوظهور و عرفان واره ها کرده است و نتیجه آن هم جز سلب شدن آرامش و رفتن به سمت ناکجا آباد، چیز دیگری را برای انسان در پی نداشته است.

همچنین رواج بیماری های روحی و روانی در جوامع غربی، گرایش به معنویت و کسب آرامش را در بین آن ها افزایش داده است. در این بین نیز گروه ها و فرقه هایی پیدا شده اند که با سوء استفاده از احساس معنوی و فطرت پاک انسانی، به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود بوده و با دعوت افراد به خود، مدعی اتصال آن ها به عرفان و تعالی هستند. در حالی که عمل به آموزه های این فرقه ها، نتیجه ای جز دوری از آرامش حقیقی و گرفتار شدن در انحرافات عقیدتی و خرافه پرستی، چیز دیگری را در پی نداشته است. 

به عنوان نمونه به برخی از مولفه ها و شاخصه های معنویت های کاذب در خصوص رسیدن به آرامش اشاره می شود.

مدیتیشن؛
یکی از اصول و روش مراقبه در معنویت های نوظهور، مدیتیشن است، که در آن بر (مانترا) تاکید می شود. بدین معنا که واژه‌ای بی‌معنا تکرار می شود تا در این بی‌معنایی، هیچ تفکری ایجاد نشده و فرد به سرعت بتواند با شعور خلاق و آگاهی عمیق، مرتبط شود! در واقع در (مدیتیشن) فرد با هدفی از پیش تعیین شده و یا حتی با روش خاصی تمرین نمی‌کند، بلکه تنها با کمک تکنیک‌هایی از قبیل دور کردن خطورات، یا از راه فراموشی و یا تمرکز و توجه بر شیء خاص در حالت‌هایی ویژه مانند نشستن یا نفس کشیدن و یا ریلکسیشن(1) می‌کوشد همه چیز جز آن شیء مورد تمرکز را نادیده بگیرد و سپس منتظر می‌ماند تا همه چیز یک به یک پیش آید!

در حالی که در عرفان اسلامی، هدف سالک قرب الهی بوده و عارف می‌کوشد با نزدیک شدن به منبع لایزال الهی، به فانی شدن در خدا برسد. به همین خاطر بر خلاف مراقبه در معنویت های کاذب، که تاکید روی بی‌معنا بودن مانتراها و تکرار آن‌هاست، اما در عرفان و مراقبه اسلامی، به ذکرهای معنادار و اصیل پرداخته می‌شود.(2)

از طرفی مدیتیش نوعی دُور و تحصیل حاصل است؛ یعنی مدیتیشن سبب آرامش، و آرامش و تمرکز کردن هم سبب مدیتیش است. ولی در عرفان اسلامی مسیر آرامش و سیر و سلوک، با اختیار و انجام تکلیف الهی است که نهایت آن رسیدن به قرب الهی است. در مدیتیشن باید مانترا بی‌معنا باشد تا تفکری ایجاد نشود و ارتباط سریع انجام شود؛ حال آن‌‌که در عرفان اسلامی، ذکر باید از همان ابتدا با معنا، هدفدار و عمیق باشد.(3) بنابراین روش (مانترا) برای رسیدن به آرامش در مقایسه با مراقبه اسلامی، شیوه‌ای ناقص است.

همچنین آرامشی که در مدیتیشن و مانترا مطرح است از راه فراموشی و بی تفاوتی است؛ در حالی که در عرفان اسلامی، آرامش صرفاً از راه ایمان به خدا و منبع لایزال الهی قابلیت دستیابی دارد. نه‌تنها در عرفان اسلامی فراموشی جایگاهی ندارد، بلکه یک عارف از راه دور کردن و از بین بردن زمینه‌های غفلت و فراموشی است که مسیر قرب و آرامش الهی را طی کرده و به کمال حقیقی می‌رسد. در واقع در آموزه‌های عرفان اسلامی، عرفا و بزرگان طريقت، با درک عظمت و اهميت ذکر در سلوک الی‌الله، همواره در سخنان خود و يا در آثار منظوم و منثور خويش، مريدانشان را به تاکید بر مداومت بر ذکر و ياد حضرت حق فرا می‌خوانند.

شادی؛
در عرفان بودایی شادی به معنای فقدان رنج و اندوه است و آرامش به معنای نبودن اضطراب و نگرانی که به آن شادی و آرامش منفی گفته می شود. دالایی لاما می گوید: «وقتی در مورد شادی در مکتب بودا صحبت می کنیم درک ما از آن محدود به یک وضعیت از احساس می شود. یقیناً بازایستایی (بازایستایی کامل رنج) یک وضعیت حسی نیست. با این وجود می توانیم بگوییم این پدیده عالی ترین شکل شادی است.»(4)

در عرفان بودیسم کوشش بر این است که عوامل رنج آفرین و اضطراب زا، نگرانی بخش و اندوه آور حذف شود؛ که همه این ها به تصورات ذهنی و در نتیجه ناتوانی در مدیریت احساسات بر می گردد. بنابراین آرامش و شادمانی در بودیسم که درخشان ترین نقطه این آئین است، در نوع منفی و سلبی محدود است. دالایی لاما در پاسخ به این پرسش که بزرگترین آرزویتان چیست؟ می گوید: «غذای خوب و خواب راحت»(5) این کلام هر چند در ابتدا فریبنده به نظر می رسد، اما با اندک تاملی معلوم می شود که در اندیشه او، پیمودن قله های معرفت و زنده کردن ظرفیت های وجودی انسان، جایگاهی ندارد.

همچنین دالایی لاما در جایی دیگر می گوید: «امکان دارد کسی با پذیرش خدا به آرامش برسد و دیگری با انکار خدا؛ هر کسی باید به دنبال داروی مناسب خود باشد.»(6) بنابراین در معنویت های کاذب هدف از زندگی، رسیدن به آرامشی است که هیچ گونه ارتباطی با فطرت، دین و باورهای دینی ندارد. بلکه در معنویت های کاذب آرامشی ملاک است که انسان را موقتاً و به صورت گذرا به نشاط و شادی برساند، حال وسیله و لوازم آن هر چه باشد تفاوتی نمی کند.

پی‌نوشت:
1. relaxation.
2. موسوی گرمارودی، رویا، مقاله مدیتیشن یا آرامش کاذب، کتاب نقد، زمستان 1386، شماره 45.
3.  فصلنامه فِرَق، شماره76، ص100.
4. دالایی لاما. کتاب بیداری. ترجمه میترا کیوان مهر. تهران نشر علم 1384. ص 59.
5. دالایی لاما، زندگی در راهی بهتر، ترجمه فرامرز جواهری نیا، تهران، نشر ماهی، 1381، ص155.
6. دالایی لاما. کتاب بیداری. ترجمه میترا کیوان مهر. تهران نشر علم 1384. ص 7.

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.