علت تکریم عبدالبهاء در فلسطین
تزویر و دورویی عبدالبهاء در فلسطین باعث شد تا در کنار عوامل استعمار، فلسطینی ها نیز در مراسم تشییع و تکریم او حضور یابند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از رسانه های برانداز وابسته به تشکیلات بهائیت در مصاحبه با حسین امانت معمار معروف بهائی ایرانی –کانادایی، به موضوع ساخت مقبره جدید عبدالبهاء (جانشین پیامبرخوانده بهائیت) در شهر عکا و همچنین علت تکریم او در این شهر پرداخت. امانت در بخشی از مصاحبه خود، علت تکریم عبدالبهاء و حضور پررنگ تمام اقشار در تشییع او را بی تعصبی و برخورد مساوی او با تمامی افراد و ادیان عنوان کرد:
«در تشیع جنازه عبدالبها از شخصیت های مختلف فلسطین از همه مذاهب سخنرانی کرده اند. اصلا دین مطرح نبود. چنانکه برای خود عبدالبهاء هم مطرح نبود و او تعصبی نداشت که مثلا بگوید بهاییان از بقیه بهترند. همه را از یک دید میدید و از یک زاویه به آنها محبت میورزید. اسناد تاریخی، تشییعجنازه عبدالبها را ثبت کردهاند؛ مثلا سر هربرت ساموئل، کمیسیونر عالی وقت بریتانیا در فلسطین، به حضور بیش از ده هزار نفر در تشییع جنازه عبدالبهاء از تمام طبقات و مذاهب و نژادهای کشور اشاره میکند. این در حالی است که کل جمعیت حیفا در آن روزها حدود 20 هزار نفر بود. فرماندار وقت اورشلیم نیز مینویسد: هرگز جلوهای به این متحدی از ابراز تاسف و احترام را ندیدهام.»[1]
اما در نقد و بررسی ادعای حسین امانت در خصوص علت تکریم عبدالبهاء در فلسطین لازم است تا به نکاتی اشاره کنیم:
اول: امانت و بهائیان چگونه بی تعصبی، برخورد مساوی و فرق نداشتن بهائی و غیربهائی در نظر عبدالبهاء را علت تکریم او در فلسطین میدانند در حالی که او، وصی پیامبرخوانده ای بود که اساساً غیربهائیان را انسان نمی دانست [2] و اصل و محور را همیشه و همه جا در برتری بهائیان در نظر می گرفت: «حضرت عبدالبهاء میفرمودند: یک كاكاسياه احباب (بهائی) بهتر از یک حوریه اغيار (غير بهائی) است. و نيز میفرمودند: بدِ بدِ احباء، بهتر از خوبِ خوبِ اغيار است.»[3]
دوم: این عضو تشکیلات بهائیت در حالی قول سر هربرت ساموئل (نماینده انگلیس اشغالگر در نواحی فلسطین و این صهیونیستِ با اصالت) را در خصوص تشییع پرجمعیت عبدالبهاء، سند محبوبیت او معرفی کرد که حضور عوامل استعمار در تشییع و تکریم عبدالبهاء، به جهت خدمت او در تأمین آذوقه ارتش انگلیس برای اشغال نواحی فلسطین بوده است.[4] اما عاملی که باعث شد تا مسلمانان (که اکثریت جمعیت فلسطین را تشکیل می دادند) و حتی روحانیون مسلمان، در تشییع جنازه شخصی که مدعی نسخ اسلام بود و در آثار خود، دست به تحریف آیات الهی قرآن زد، شرکت کنند، رفتار توأم با تزویر و دورویی او بوده است.
چرا که عبدالبهاء در فلسطین و در حضور علمای مسلمان این شهر، عقایدش را کتمان و خود را زاهدی مسلمان جلوه می داد که در نماز جماعت مسلمانان شرکت می کرد و گاهی نیز به عنوان امامت جماعت مسلمین حاضر می شد. مبلّغ مشهور بهائی در کتاب خود به این موضوع اعتراف کرده و مینویسد: «دانست که حضرت غصن اعظم، یعنی عبدالبهاء، برای امامت صلوة حاضر شده و عدّهای از اصحاب به آن حضرت اقتدا میکنند...»[5]
لذا اگر تزویر و دورویی عبدالبهاء در فلسطین نبود، عقایدش را آشکار و آنچه نسبت به غیربهائیان در دل داشت، علناً اظهار می کرد که جز پیروانش تکریم کننده ی دیگری نداشت.
پینوشت:
[1]. رسانه برانداز ایران وایر، مصاحبه با حسین امانت، مورخ: 31 شهریور 98.
[2]. چنان که پیامبرخوانده بهائی گفته است: «نفوسی که از این أمر بدیع معرضند، از راء اسمیه وصفیه، محروم و کل آن بهائم (حیوان)، بین ید الله محشور و مذکور»: حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخهی خطی، کاتب: حرف الزاء، ربیع الاول، ص 140.
[3]. خلیل شهیدی، خاطرات خلیل شهیدی، بیجا: بینا، بیتا، ص 152.
[4]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: روایت لیدی بلامفیلد از نقش عبدالبهاء در شکست عثمانی
[5]. ر.ک: اشراق خاوری، رحیق مختوم، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 131 بدیع، ج 2، ص 171.
افزودن نظر جدید