قطعی بودن واقعه درخواست دوات و قلم توسط پیامبر (ص)

  • 1400/12/27 - 19:46
بخاری از ابن عباس نقل می کند که ابن عباس گفت: تمام مشکلات و بدبختیها از زمانی آغاز شد که پیامبر (ص) به خاطر نزاع و درگیری در محضرش، وصیت آخر را نکرد.
قطعی بودن واقعه درخواست دوات و قلم توسط پیامبر (ص)

امر وصایت علی (ع) و رهبری امت اسلامی، مسئله مهمی بود که لازم بود بارها و بارها پیامبر (ص) بر آن تأکید ورزد؛ به طوری که بر همگان حجت شرعی تمام شود؛ چه در واقعه غدیرخم و چه در آخرین لحظات عمر مبارک پیامبر اکرم (ص).

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدرعلی قلمدران یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی در ایران است که از اصول و مبانی شیعه فاصله گرفته و برخی از اعتقادات شیعه مانند امامت و خلافت بلافصل حضرت علی (علیه‌السلام) را مردود می‌ داند.

قلمداران در مورد حدیث دوات و قلم می‌ نویسد: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امی بود و خط نمی‌ نوشت و در اين روايت آمده است که (اكتب لكم) يعنی تا برای شما بنويسم و اگر هم که بگوییم مقصود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از این کلام آن بود كه به شخص ديگری بگویم که برای شما بنويسد، در این صورت باید می‌ فرمود (أملأ عليكم) يعنی برای شما املا كنم؛ اشکال دیگر اینکه امامیه از كجا می‌ دانند كه پيامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در صورتی كه نامه‌ ای می‌ نوشت، علی (علیه‌السلام) را به خلافت و امامت تعيين می‌‌ کرد.»[1]

در نقد این ادعای قلمداران باید گفت که:
اصل این واقعه از وقایع مشهور در متون فریقین است.
بخاری سرسلسله محدثان اهل سنت و صاحب صحیح بخاری، از ابن عباس چنین روایت می‌ کند: «نزدیک وفات رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود که عده‌ ای از جمله عمر بن خطاب در منزل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حاضر بودند، حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید، عمر بن خطاب گفت: "درد بر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) غلبه کرده است، نزد ما کتاب خداوند است که ما را کفایت می کند!" اهل بیت و افراد داخل خانه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اختلاف کردند؛ عده‌ ای هم نظر عمر و عده‌ ای مخالف وی بودند. چون اختلاف و نزاع زیاد شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: از بالین من دور شوید؛ شایسته نیست نزد من مشاجره و نزاع شود.»[2]

در مورد اشکال دوم قلمداران نیز باید گفت:
قرائنی بر این مطلب دلالت می‌ کند که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌ خواست مسئله جانشینی حضرت علی (علیه‌السلام) را در این کاغذ (قرطاس) مکتوب کند.

زیرا اولاً عمر گفت: "حسبنا کتاب الله" و این جمله در مقابل این تفکر قرار دارد که تنها کتاب خدا کافی نیست؛ باید مفسرانی برای این کتاب باشند که از تفسیر غلط و در نتیجه گمراهی انسان‌ ها جلوگیری کنند. اینان همان کسانی هستند که در حدیث ثقلین در کنار قرآن قرار داده شده‌ اند و از آنان به ثقل اصغر تعبیر شده است و بیانگر آن است که قرآن به تنهایی کفایت نمی‌ کند؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز در این حادثه فرمود: می‌ خواهم چیزی برای شما بنویسم که از گمراهی شما جلوگیری کند.

ثانیاً امر ولایت و جانشینی از مهمترین مسائل جامعه اسلامی است و معمولاً کسی که از دنیا می‌ رود نگران مهمترین چیزها برای بعد از خود است؛ همانگونه که خلیفه اول و خلیفه دوم هم  اینگونه بودند. اولی با نصب عمر و دومی با تشکیل شورا، به این دغدغه خود خاتمه دادند.

ثالثا افرادی مثل ابن عباس مشکلات بعدی را از ناحیه همین مسئله می‌ دانستند. آیا مشکلات بعدی دنیای اسلامی از ناحیه همین مسئله خلافت نبوده است؟
بخاری از ابن عباس نقل می‌ کند که گفت: تمام مشکلات و بدبختیها از زمانی آغاز شد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به خاطر نزاع و درگیری در خانه‌اش، آن وصیت آخر را نکرد.[3]

پی‌نوشت:
[1]. قلمداران، حیدر علی، خلافت و امامت، ص26-27.
[2]. محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، کتاب العلم، باب کتابة العلم، ج1، ص22-23، چاپ اول، دارالقلم، بیروت، 1407 هـ ق.‏
عسکری، سیدمرتضی، معالم المدرستین، ج1، ص140. مرکز الطباعة و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت، 1426 هـ ق.‏
[3].  محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، کتاب الاعتصام بالکتاب والسنة، باب کراهیة الخلاف و باب قول مریض: قوموا عنی از کتاب مرضی؛ معالم المدرستین، علامه عسکری، ج1، ص140.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.