دوگانه بهائیت در حمایت مالی

  • 1400/12/22 - 08:10
بهائیتی که برای اموال و مردم ایران دلسوزی می‌ کند، چرا خود نه تنها در هیچ برهه‌ ای کمکی به مردم ایران نداشته، بلکه بیشترین کمک را از ایرانیان فریب‌ خورده دریافت می‌ کند و همواره برای تحریم ایران می‌ کوشند! اگر حمایت از مظلومان بر خلاف شعار وحدت عالم انسانی است، پس چرا بهائیت شعار آن را سر می‌ دهد؟!
پیام های بیت العدل اعظم, آرامگاه عبدالبهاء, بهائیت تحریم فشار حداکثری

رسانه‌ های معاند و همسو با بهائیت که به اسم مردم ایران از حمایت جمهوری اسلامی به جریان‌ های مقاومت خرده می‌ گیرند، چرا از تأمین مالی بیت العدل اسرائیل از بهائیان ایران و تلاش بهائیت برای افزایش و توجیه فشار حداکثری علیه مردم ایران، سخنی به میان نمی‌ آورند؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که رسانه‌ های معاند، ازجمله رسانه‌های وابسته و همسو با تشکیلات بهائیت نسبت به جمهوری اسلامی مطرح می‌ کنند، موضوع حمایت ایران از جریان‌ های مقاومت در منطقه است. البته همان گونه که می‌ دانیم دستیابی به بخشی از منافع کشورها در روابط بین الملل تأمین می‌ شود. این منافع ممکن است سیاسی، فرهنگی، امنیتی یا مادی باشند. همین‌ طور بخشی از امنیت ملی هر کشوری در خارج از مرزهای آن کشور تأمین می‌ شود. لذا حضور و حمایت ایران از جریان‌ های همسو در خارج از مرزها، جدای از مسائل انسانی و حمایت از مظلومان، از جهاتی حائز منافع نیز برای کشورمان است.

اما در پاسخ به جریان‌سازی‌ های رسانه‌ های وابسته به تشکیلات بهائیت در خصوص حمایت جمهوری اسلامی از جریان‌ های مقاومت می‌ گوییم:

اول: اگر منابع هر کشوری باید صَرف مردم همان کشور شود، پس چرا در فرقه‌ی بهائیت شعار وحدت عالم انسانی داده می‌ شود؟! مگر پیامبرخوانده بهائی نگفته است: «...همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار. به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید و بیگانگان را مانند آشنا معامله کنید و اغیار را به مثابه یار نوازش کنید...»[1] آیا حمایت جمهوری اسلامی از جریان‌ های مقاومت که همسویی با اسرائیل و بهائیت ندارد، خلاف شعار وحدت عالم انسانی است؟!

دوم: اگر تمام دارایی ملی مردم هر کشور باید صرف آبادانی همان کشور شود، پس چگونه تشکیلات بهائیت اموالی را به نام موقوفات، دیات، قسمتی از ارث بهائیان و... را از سراسر جهان جمع آوری کرده و به بیت العدل اسرائیل ارسال می‌ کند؟! تا جایی که مهناز رئوفی (نجات یافته از بهائیت) می‌ گوید: «همیشه از اسرائیل یعنی بیت‌العدل که مرکز امور تشکیلاتی و اداری بود، پیام می‌ آمد که بهائیان ایران بیش‌تر از همه‌ی کشورها پول می‌ دهند و از آنها تشکر می‌ کردند و وعده‌ی بهشت و تقرب به بهاء می‌ دادند.»[2]

یا آنجا که مهشید ضیایی (نجات یافته‌ی دیگری از بهائیت) در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته است: «یکی از برنامه‌های بهائیت در ایران، تشکیل NGO و نهادهای به ظاهر خیریه، صرفاً برای جمع‌ آوری پول و ارسال آن به بیت العدل بوده است.»[3]

سوم: جریان‌ های وابسته و همسو با تشکیلات بهائیتی که به ظاهر، برای اموال و مردم ایران دلسوزی می‌ کنند، چرا خود در راستای تحقق شعار وحدت عالم انسانی، در اوج تحریم‌ های ضد انسانی غرب، نه تنها حمایتی از مردم ایران نکردند، بلکه برای افزایش و توجیه فشار حداکثری غرب علیه مردم ایران کوشیده‌ اند؟! آیا این تشکیلات بهائیت نبود که خود با دروغ‌ پراکنی در خصوص بهائیان ایران، بر طبل تحریم‌ های حداکثری علیه مردم کشورمان می‌ کوبید؟!

البته رفتار خودخواهانه‌ی بهائیت از این حیث، مسبوق به سابقه است؛ چنان که صبحی (از مبلغان سرشناس پیشین و مستبصر بهائی)، در خصوص سیاست خودخواهانه‌ی بهائیان می‌ گوید: «در این سال‌ ها چندین بار مردم برخی از دِه‌ ها و شهرها دُچار زمین لرزه، سیلاب و دیگر آسیب‌ ها شدند و نیک‌ خواهان جهان کمک‌ هایی کردند، آیا شندید که شوقی (ولی امر بهائیت) دست‌ کم، دَه لیر هِبه (هدیه) دهد و با بینوایان همراهی کند؟ یکی نیست به این مرد بگوید تو که دم از این سخن (وحدت عالم انسانی) می‌ زنی...، چرا کوتاهی کردی و از پول گزافی که هرسال با نیرنگ و افسون از کیسه‌ی مردم نادان این آب و خاک (ایران) در می‌ آوری اندکی از آن را بخشش نکردی؟ اگر تو پابسته‌ی این آموزه‌ ای... پس چرا پول و خواسته‌ ای را که می‌ شود بینوایان و مستمندان را از آن به نوائی رساند، به هزینه طلا و سنگ مرمر می‌دهی و مردم ساده و بیچاره را سرگرم این اندیشه‌ها می‌نمایی؟»[4]

آری؛ از فرقه‌ای که حتی در زمان قحطی بزرگ ایران در جنگ جهانی دوم (که به قتل عام 9 میلیون ایرانی منجر شد)، تنها به فکر سفارش مرمرهای ایتالیایی و طلاکاری مرقد پیشوایانش بود،[5] چگونه شعار وحدت عالم انسانی پذیرفته است؟! و حال، چرا به کسانی که به این شعار پایبندند اعتراض می‌ کند؟!

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 160.
[2]. مهناز رئوفی، سایه‌ی شوم، تهران: عهد مانا، ۱۳۹۷ ش، ص ۳۱.
[3]. مهشید رضایی، مصاحبه با خبرگزاری فارس، ۱۳۹۹/۹/۱۱.
[4]. فضل‌الله صبحی مهتدی، پیام پدر، ص241.
[5]. ر.ک: شوقی روحانی، بهاءالله و کرمل، مترجم: هدیه خوش آئین، ص 196 به بعد.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.