توطئه های ﻓﺮهنگی ﻳﻬﻮدیان در دوران ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ص)
ﻳﻬﻮدﻳﺎن در ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻓﺮهنگی زﻣﺎن ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ (ص) همانند دیگر مسائل، دﺧﺎﻟﺖ جدی داشته اند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی دیگر از حربه های اساسی یهود از صدر اسلام، مبارزه با فرهنگ اسلامی بوده است. آنان فعالیت های زیادی در این زمینه انجام داده اند که ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ آنها به شرح زیر است:
1. اصیل نشان دادن دین خود
یهودیان دائماً مسلمانان را سرزنش کرده و اظهار می کردند شما استقلالى از خود ندارید. سخن آنان برای اصیل نشان دادن دین یهود نسبت به دین اسلام این بود که پیامبر شما با این که مخالف دین ماست اما به سوی قبله ما نماز می خواند. همین امر دلیل بر قبول مذهب ما است! این توطئه یهود، با رویداد تغییر قبله در نیمهی ماه رجبِ سال دوم هجرت، خنثی شد: «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِی السَّماءِ، فَلَنُوَلِّینَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها، فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ، وَ حَیثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ(بقره، 144)؛ نگاه هاى انتظارآمیز تو را به سوى آسمان (براى تعیین قبله نهایى) مى بینیم! اكنون تو را به سوى قبله اى كه از آن خشنود باشى، باز مى گردانیم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشید، روى خود را به سوى آن بگردانید»
اساساً ﻳﻬﻮد ﺑﺮای ﻣﺤﻮ اﺳﻼم ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎن ﻫﻢ ﻗﺴﻢ ﺷﺪه، ﻋﻠﻴﻪ اﺳﻼم ﻗﺪرتی ﺗﺸﻜﻴﻞ دادﻧﺪ.[1]
2. بازداشتن مردم از پذیرش اسلام
یهودیان، مؤمنان را با القای شبهات، طرح ایرادها و سؤال های انحرافی از راه ﺧﺪا ﺑﺎز می داشتند.(ﺗﻮﺑﻪ، 34؛ آلﻋﻤﺮان، 99) خداوند در این زمینه به آنان می فرماید: «یا أهل الکتابِ لِمَ تَلبِسونَ الحقَّ بالباطلِ و تَکتُمونَ الحقَّ و أَنتم تَعلَمونَ( آل عمران، 69- 71)؛ ای اهل کتاب! چرا حق را به باطل درمی آمیزید و حقیقت را کتمان می کنید با اینکه خود می دانید؟»
برای مثال يهود، قبیله اوس و خزرج را با یادآوری گذشته ها، مفاخر و جنگ هاى جاهلى آنان، غرورشان را بر می انگيختند تا آنها را به تعصب در جاهليت برگردانند. انگیزه آنان از این مسأله، حسادت نسبت به مسلمین بود كه خداوند پیامبرى را از بین آنان برانگیخت و ریاست و حكومت را از یهود زائل كرد.[2] یهود به همین خاطر تلاش می کردند مسلمانان را به کفر برگردانند.( ﺑﻘﺮه، 109)
3. تلاش برای ارتداد مسلمانان
یکی دیگر از توطئه های فرهنگی یهود، تلاش برای تضعیف پایه های ایمان(باورهای) مسلمانان و برگرداندن تعدادی از مسلمانان از اسلام بود. خداوند در این باره به مسلمانان هشدار می دهد: «ودَّت طائِفَةٌ مِن اَهلِ الکِتابِ لَو یضِلُّونَکُم و ما یُضِلُّونَ الاّ اَنفُسَهُم وَ ما یَشعُرُون(آل عمران، 69)؛ جمعی از اهل کتاب (از یهود) دوست داشتند (و آرزو می کردند) شما را گمراه کنند، اما آن ها باید بدانند که نمی توانند شما را گمراه سازند، آن ها گمراه نمی کنند مگر خودشان را و نمی فهمند.»
آنان با ترفند های مختلف در کمین مسلمانان بودند تا بتوانند آنان را از مسیر حق منحرف سازند، اما نمی دانستند اگر انسان به چیزی با تمام وجود ایمان داشته باشد و بپذیرد هرگز از آن بر نمی گردد، هر چند هستی خود را در معرض خطر ببیند.[3] برای مثال گروهی از آنان تلاش کردند «معاذ بن جبل» و «عمار بن یاسر» را با وسوسه های شیطانی از اسلام برگردانند اما لطف الهی مشمول آنان شد و بر ایمان خود ثابت قدم ماندند.[4]
برخی از یهودیان برای متزلزل ساختن جامعه مدینه، با افرادی که در ایمان خود به پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) محکم و استوار نبودند، طرح دوستی ریخته و ضمن تظاهر به خیر خواهی، آنان را نسبت به دین اسلام و رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) بدبین می ساختند: «وَ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِن أَهلِ الکِتَابِ ءَامِنُوا بِالَّذِی أُنزِلَ عَلَی الَّذِینَ ءَامَنُوا وَجهَ النَّهارِ وَاکْفُرُوا ءَاخِرَهُ لَعَلَّهُم یَرجِعُونَ»(آل عمران، 72)؛ جماعتی از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد، ایمان بیاورید و در پایان [روز] انکار کنید، شاید آنان [از اسلام] برگردند.»
4. کتمان حقایق موجود
یهودیان، حقایق موجود در تورات را کتمان و مخفی می کردند.(بقره، 146) در جایی دیگر قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُون(بقره، 159)، كسانى كه دلايل روشن، و وسيله هدايتى را كه نازل كرده ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى كند و همه لعن كنندگان نيز، آنها را لعن مى كنند.» آیه شریفه بیانگر آن است که علماى يهود آياتى از تورات را كه یکی از مصادیق آن بشارت به بعثت پيامبر اسلام بود، تأويل و يا از عوام مردم، پنهان می كردند، بطورى كه مردم يا اصلاً آن آيات را نديدند و يا اگر ديدند تاويل شده اش را ديدند.[5]
آنان كلمات كتاب خدا را تحریف مى كردند، به این صورت که كلمه اى را در غیر آنجایى كه باید به كار رود، استعمال می كردند. آنان دستورهاى خداوند را تغییر می دادند. رأی و سخن باطل خود را به صورت حق جلوه می دادند(نساء، 46).[6] ﻳﻬﻮدﻳﺎن ﺗﻮﻃﺌﻪ ﮔﺮانی هستند ﻛﻪ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺧﻮد را ﭘﻨﻬﺎن و ﻫﺮ سخنی را ﺑﻌﺪ از ﻋﻠﻢ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺘﺶ ﺗﺤﺮﻳﻒ می ﻛﻨﻨﺪ(ﻣﺎﺋﺪه، 42؛ آل عمران، 118).
5. انتشار اسرائیلیات و مجعولات
پس از ظهور اسلام در مدینه گاهی برخی از مسلمانان به یهودیان مراجعه کرده، پرسش هایی از آن ها می نمودند. آنان از فرصت استفاده کرده، تورات را به زبان عربی برای مسلمانان تفسیر می کردند، در حالی که مطالب آن ها آمیخته با خرافات، افسانه ها و مجعولات بود. از این نظر، پیامبر اسلام مسلمانان را از این کار نهی می فرمود و به آنان هشدار می داد که در عصر ظهور آیین اسلام و تعالیم حیات بخش آن، زمان گوش سپردن به این گونه مطالبِ سست و آشفته سپری شده است(عنکبوت، 46).[7]
پی نوشت:
[1]. ﺳﻴﺪرﺿﺎ ﭘﺎكﻧﮋاد، ﻳﻬﻮد و ﻗﺮﻳﺶ، ﻳﺰد: ﻣﻮﺳﺴﺔ ﺧﻴﺮﻳﺔ ﻣﻬﺪﻳﻪ، ﺑﻲ ﺗﺎ، ص 36
[2]. فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران: ناصر خسرو، 1372ش، ج 1، ص 353 و ج 2، ص 801
[3]. عفیف عبد الفتاح طیاره، چهره یهود در قرآن، بی جا، انتشارات جهان آرا، بی تا، ص 31
[4]. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، ج2، ص 609 .
[5]. سيد محمد حسين طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، چاپ پنجم، قم: جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق، ج1، ص: 389
[6]. همان، ج 4، ص 365
[7]. ر.ک: صحیح بخاری، بیروت: دارالقلم، 1407ه.ق، ج 9 ، کتاب الاعتصام، باب 1190، ح 2165 ، ص 773؛ عز الدین ابن أثیر، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، بیروت: دار الفكر، 1409/1989، ج 3، ص 84
افزودن نظر جدید