اقدامات سیاسی حضرت فاطمه (س)
حضرت فاطمه (س) همچون سیاستمدار قهرمان به تکلیف و رسالت الهی خویش در جهت آگاه کردن افکار عمومی مسلمانان از راه اشتباهشان در مسئله امامت و خلافت عمل کرد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) همچون سیاستمداری قهرمان به تکلیف و رسالت الهی خویش در جهت آگاه کردن افکار عمومی مسلمانان از راه اشتباهی که پیمودهاند، عمل کرد و برای روشن ساختن افکار عمومی از انحراف مسیر در مسئله امامت، چند شب دست حسن و حسین (علیهماالسلام) را میگرفت و سوار بر مرکبی میشد و همراه با حضرت علی (علیهالسلام) به درِ خانه مهاجر و انصار میرفت تا آنها را نسبت به خطایی که مرتکب آن شدهاند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و خواب زدگان را هوشیار سازد.[1]
ایشان در حقیقت، با اقدامات خود، بر دیگران اتمام حجت میکرد و همچون سیاستمداری آگاه با حضور خویش سعی میکرد مسیر واقعی را که همان امامت و ولایت حضرت علی (علیهالسلام) است را روشن سازد تا فردای قیامت، برای صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت طلبانی که فریب خوردهاند، بهانهای وجود نداشته باشد.
یکی دیگر از اقدامات کوبنده که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) اتخاذ کرد و ضربه سهمگینی بر حکومت وقت وارد آورد، وصیتنامه سیاسی آن حضرت است؛ وصیتنامهای که برای بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومی و عدم بهرهبردای حاکمان سیاسی وقت از مراسم سوگواری و دفن آن حضرت نگاشته شد.[2] مؤید این کلام روایتی است که از عایشه در مورد حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نقل کردهاند که بر ابوبکر غضب کرد و با او سخن نگفت و همچنان بر این حال بود تا از دنیا رفت.[3]
این اقدام حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) خود شیوهای نو و تازه بود که از سوی سیاستمداری مدبر به خاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسی خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
یکی دیگر از اقدامات سیاسی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) سخنرانی آن حضرت با تکیه بر غصب «فدک»[4] توسط خلیفه وقت بود. در حقیقت، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسی و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.[5]
در این خطبه، چند فراز ویژه وجود دارد. حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در ابتدا، با یادآوری رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و دفاع از رهبری و امامت بر حق حضرت علی (علیهالسلام) و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسی اتمام حجت کرد.
ایشان در فرازی از آن خطبه میفرماید: «هان ای مردم! بدانید من فاطمهام و پدرم محمّد (صلیاللهعلیهوآله) انتها و ابتدای کلامم یکی است؛ هرگز آنچه میگویم غلط نبوده و آنچه انجام میدهم ظلم نیست.»[6]
نکته ویژهای که در خطبه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) وجود دارد این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصی به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت علی (علیهالسلام) میپردازد.
حضرت در فرازی از این خطبه میفرماید: «... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیاء فرا خواند، جایی که برگزیدگانش زندگی میکنند، خارهای نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صدای سرکرده گمراهان درآمد و و پستی ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دلها و زندگیتان سوار شد ... و شما بر حق غضب کردید...»[7]
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذری که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقی خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت علی (علیهالسلام) به ثمر نشست.
پینوشت:
[1]. دینوری، ابن قتیبه، «الامامة والسیاسة»، ترجمه ناصر طباطبائی، تهران، ققنوس، 1380، ج1، ص12.
[2]. بخاری، محمّد بن اسماعیل، صحیح البخاری، استانبول، ج5، ص139.
[3]. صحیح بخاری، ج4، ص63.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، زندگانی حضرت فاطمه (س)، ص18.
[5]. سپهر، میرزا محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج1، ص144.
[6]. آوای کوثر، خطبه حضرت زهرا (س)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ص49.
[7]. همان، ص56-57.
افزودن نظر جدید