آیا استغاثه کردن شیعیان با سیره صحابه منافات دارد؟
خلاصه
استغاثه و طلب کمک از اولیاء الهی، مخصوصاً پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، امری شایع بین مسلمانان است که شیعیان و اهل سنت به آن معتقد و پایبند هستند؛ اما وهابیها که همواره مسبب تفرقه بین مسلمانان هستند، این عمل را شرک میدانند. ایشان معتقدند که صحابه و بزرگان صدر اسلام، این عمل را انجام نمیدادند. این در حالی است که با مراجعه به منابع اصیل فریقین، موارد متعددی از اهتمام بزرگان و صحابه در این مساله مشاهده میشود که مهمترین آنها که در منابع متعدد اهل سنت نیز وارد شده است، روایت معروف استغاثه یک صحابی کنار قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای طلب باران، همچنین استغاثه عبدالله بن عمر به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، هنگام درد شدید پا است.
سؤال) آیا استغاثه کردن شیعیان با سیره صحابه منافات دارد؟
یکی از مسائلی که در اسلام جایز است و همواره مسلمانان به آن پایبند هستند، مددخواهی و طلب حاجت از اولیاء الهی (استغاثه)، مخصوصاً پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است، این در حالی است که وهابیت این اقدام مسلمانان را برنتابیده و ایشان را در مقابل این عمل مشرک خواندهاند؛ وهابیها در این مسأله بیشترین حمله را به شیعیان دارند و میگویند این عمل شیعیان، مخالف با سیره صحابه است، چراکه ایشان اصلاً استغاثه نداشتهاند.
وهابیها با این شبهات که معمولا خطاب به شیعیان مطرح میکنند؛ در صدد هستند تا خود را در صف اهل سنت قرار داده و اندیشه باطل خود را به اهل سنت تحمیل کنند و چنین وانمود کنند که شیعه و اهل سنت در این مسائل، در تقابل با یکدیگر هستند.
در پاسخ میگوییم با مراجعه به منابع، فتاوا، و عملکرد عموم اهل سنت، به خوبی میتوان دریافت که ایشان از وهابیت جدا بوده و این مسأله را قبول دارند. نکته دیگر اینکه با مراجعه به منابع تاریخی و همچنین سیره مسلمانان در طول تاریخ از صدر تاکنون، به خوبی میتوان دریافت که استغاثه به اولیاء الهی، مخصوصاً پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) امری بدیهی است که در بین صحابه، تابعین و سایر مسلمانان رایج بوده و ایشان در مشکلات و سختیها از اولیاء الهی مخصوصاً رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) طلب کمک میکردند، در منابع، موارد بسیار زیادی بیان شده است که برای نمونه به دو مورد از این موارد اشاره میگردد:
1. روایت خزانهدار عمر بن خطاب: «از مالکالدار روایت است که گفت: خزانهدار عمر بن خطاب گفت: در زمان عمر بر مردم قحطی وارد شد، مردی نزد قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد و گفت: ای رسول خدا! آب بده به امتت، پس ایشان در حال هلاک شدن هستند؛ پس مرد به خواب رفت و در حالت خواب، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را دید که به وی فرمودند: نزد عمر برو، پس به او سلام برسان و بگو مردم آب میخواهند.»[1]
2. استغاثه عبدالله بن عمر به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله): «از ابواسحاق از عبدالرحمن بن سعد روایت است که گفت: پای عبدالله بن عمر بیحس شد؛ پس شخصی به وی گفت: ذکر کن محبوبترین مردم نزد خودت را؛ پس عبدالله بن عمرگفت: یا محمد!»[2]
علمای بسیاری از اهل سنت بر این روایت نظر داشته و به آن استناد کردهاند، از جمله: بخاری، سخاوی، ابن جزری، نووی، قاضی عیاض، صدیق حسن خان و ...؛ حتی شخصیتی همچون ابن تیمیه حرانی و شاگردش ابن قیمجوزیه که خود از سردمداران سلفیه بوده، این روایت را ذکر کردهاند و ردی بر آن ندارند؛ با این وجود، وهابیت از حسننظر و توجه تمامی بزرگان چشمپوشی کرده و مدعی هستند صحابه و بزرگان اصلاً استغاثه نداشتهاند.
پی نوشت:
[1]. ابن ابی شیبة، عبدالله، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقيق: كمال يوسف الحوت، مكتبة الرشد، چاپ اوّل، رياض، 1409ق، ج6، ص356؛ «عَنْ مَالِكِ الدَّارِ، قَالَ: وَكَانَ خَازِنَ عُمَرَ عَلَى الطَّعَامِ، قَالَ: أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إِلَى قَبْرِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: يَا رَسُولَاللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ فَقِيلَ لَهُ: " ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّكُمْ مُسْتَقِيمُونَ»
[2]. بخاری، محمد، الادبالمفرد، دارالبشائر الإسلامية – بيروت، چاپ سوم، 1409ق، ص335. «عن أبي إسحاق عن عبد الرحمن بن سعد قال : خدرت رجل بن عمر فقال له رجل اذكر أحب الناس إليك فقال محمد.»
نویسنده: علی اکبر لطفی
افزودن نظر جدید