اقطاب گنابادی و تشبیه و مقایسه خود با معصومین (ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقههای صوفیه برای جذب مردم از روشهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از این روشها، بالا بردن مقام و جایگاه بزرگان صوفیه است. متصوفه همواره بزرگان خود را انسانهای الهی و بزرگترین افراد از حیث معنوی و عرفانی در زمانه خویش میدانند و ایشان را با القابی عجیب و بزرگ، معرفی میکنند. دراویش گنابادی هم همواره از اقطاب خود بهعنوان ولیالله و خلیفهالله یاد میکنند. دراویش گنابادی بزرگان خود و حالات و رفتار آنها را با حضرات معصومین (علیهم السلام) مقایسه کرده و ایشان را همشأن و رتبه حضرات معصومین (علیهم السلام) میدانند.
همانگونه که شیعه به عصمت ائمه (علیهم السلام) قائل بوده و معتقد به الهام و تحدیث بر ائمه از سوی ملک الهی است، دراویش نیز چنین ادعاهایی را برای بزرگان خود مطرح کرده و میگویند: «در حضوروغیاب، زبان سر و سر را از اعتراض بر گفت و فعل شیخ ببندد که آنچه او کند، به تحدیث مَلَک و الهام دل کند... زیرا که اگر شیخ منصوب از طرف خدا باشد، یقین داند که او آنچه کند و گوید، موافق شرع و مخالف هوا باشد، اگرچه در نظر او مخالف نماید...!!!». [1]
فرقه دراویش گنابادی حتی به قطبیت رسیدن مشایخ خود را همانند به امامت رسیدن حضرات معصومین (علیهم السلام) شبیه سازی کرده و معتقدند که همانطور که ائمه اطهار (علیهم السلام) از طرف خداوند متعال منصوب به امامت شدهاند، حکم قطبیت بزرگان ما نیز من الله است، که بهوسیله اشاره غیبیه بر آخرین قطب الهام میشود. لذا در فرمان قطبیت اقطاب خویش معمولاً از آیه " یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ" استفاده میکنند و خود و جانشین خود را با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) مقایسه و تشبیه کرده و خود را همشأن و رتبه ایشان میدانند.
محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی نیز چندین بار خود و اقطاب سلف خویش را با حضرات معصومین (علیهم السلام) تشبیه و مقایسه کرده است. صلاحی در یکی از صحبتهای خود، حالات محبوب علیشاه را به حالات حضرت امام حسین (علیه السلام) در گودال قتلگاه تشبیه کرده و میگوید: «یک روز از آقا رضا در مورد ایشان سؤال کردم که شما حالتی از ایشان دیدید؟ ایشان گفتند: «گاهی در یک حالتی فرو میرفتند و متوجه خودشان میشدند و تمام بدنشان عرق میکرد و وقتی به ایشان دست میزدم، گویا تب 40 درجه داشتند. بعد که میترسیدم و ایشان را کاری میکردم که به حال خودشان برگردند و متوجه میشدند، دمای بدن طبیعی میشد. همه اینها حالتی است که حضرت حسین بن علی (علیه السلام) در گودال قتلگاه برایشان ایجاد شده که آن حالت معنوی دست داد. از حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) هم این حالات، گفته شده.»
صلاحی درجایی دیگر، خود و نورعلی تابنده را با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) تشبیه کرده و خود را همشأن و رتبه ایشان دانسته و به طرزی عجیب، اتفاقات رخ داده در فرقه خویش را با اتفاقات رخ داده برای حضرت علی (علیه السلام) مقایسه کرده و خود را علی زمان خوانده و میگوید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) ابوبکر و عمر را تعیین کرد به شیخیت، درحالیکه این دو باعث شدند علی (علیه السلام) خانهنشین و حق شیعیان ضایع شود. همچنین اقطاب نیز ممکن است همین این اشتباه را بکنند. همین اشتباه را حضرت مجذوب علیشاه هم کردند و تقریباً حالات ایشان و حالات پیامبر (صلی الله علیه و آله) یکی است. همانطور که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شیخین اجازه دادند و بعد از سر همان اجازه، باعث شد که علی (علیه السلام) خانهنشین شود، ایشان هم نصبهایی داشتند که علی زمان خانهنشین شود».
تمام این توهمات و سخنان متکبرانه آنقدر بر مریدان سادهدل، تکرار و تکرار میشود تا اینکه بر اعماق وجود آنها رسوخ کرده و باور کنند که اقطاب، دارای مقامی الهی و عرشی هستند و از این طریق عوام را بهسوی خود جذب میکنند.
پینوشت:
[1]. گنابادی، سلطان محمد، سعادتنامه، تصحیح و تعلیقات حسینعلی کاشانی بیدختی، حقیقت، تهران ۱۳۷۹، ص 111
افزودن نظر جدید