برابری کفه عدالت پیامبر(ص) با علی (ع)

  • 1397/03/30 - 22:43
یامبر اکرم نوجوانی را تربیت کرد تا پس از ایشان ادامه دهنده‌ی راهش باشد؛ لذا در آغاز راه با جمع کردن خویشان خود و معرفی حضرت علی (علیه‌السلام) به دیگران و در آخرین حج، در غدیرخم، ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین را به مردم اعلام کرد و حجت را بر همگان تمام نمود.

خلاصه مقاله
پیامبر اکرم از زمانی که به رسالت مبعوث گردید، تا زمان رحلتش، نوجوانی را در کنار خود تربیت کرد تا در آینده نه چندان دور، آن زمانی که از جمع مسلمانان امتش به ملکوت اعلی پر بکشد، کسی را به جای خود و ادامه دهنده‌ی راهش قرار دهد، تا امت او دچار انحراف و سردرگمی قرار نگیرند؛ لذا در آغاز راه با جمع کردن خویشان خود و معرفی حضرت علی (علیه‌السلام) به دیگران حجت را بر همگان تمام کرد و در آخرین حج خود هم در منطقه غدیر خم، ولایت و جانشینی او را اعلام کرد تا همگان بدانند که او به مانند خودش ولی بر مردم است و از هر لحاظ ولایت دارد.

متن مقاله
از زمانی که پیامبر اکرم به رسالت مبعوث شد تا زمان رحلتش، در مناسبت‌های مختلف، همیشه نام علی (علیه‌السلام) را برای دیگران متذکر می‌شد، تا قدر و منزلتش برای همگان معلوم باشد. چرا که از زمان یوم الانذار تا واقعه غدیر خم این علی بود که قرین و هم‌سنگ با پیامبر به مردم معرفی شد و پیامبر اکرم او را به عنوان ولیّ و وصی خود برگزید تا مسلمانان بعد از پیامبر از او تبعیت کنند و منحرف نشوند. احادیثی که پیامبر درباره علی (علیه‌السلام) نقل فرمودند، از هر لحاظ در حقیقت مصداق بارز وجودی خودش بود و هیچ تفاوتی میان خود و علی قائل نبودند تا آن را همگان بدانند. از جمله حدیث منزلت که فرمودند: «انت منّی بمنزله هارون من موسی...[1] تو برای من همانند هارون نسبت به موسی هستی...» و یا فرمودند: «اما ترضی ان تکون منّی بمنزله هارون من موسی[2] آیا راضی نیستی که تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی باشی.» و هم‌چنین فرمودند: «علیّ منّی کمنزلتی من ربّی.[3] منزلت علی نسبت به من، همانند منزلت من نسبت به پروردگارم است.»
و احادیثی از این قبیل، فراوان وجود دارد که حضرت علی همانند و مثل پیامبر اکرم است و هیچ تفاوتی میان این دو نیست، الاّ در نبوّت (الاّ لانبّی بعدی) چیزی که به ذهن می‌آید این است که چرا این گونه احادیث نسبت به سایر مسلمانان و صحابه و قوم و خویشاوندان پیامبر وارد نشده و این نیست جز این‌که خداوند نمی‌خواهد کسی را هم‌طراز با پیامبرش به جز علی (علیه‌السلام) قرار دهد در تمام شئونات اسلامی.
ابن عساکر و دیگران از حبشی بن جناده نقل کرده‌اند که: نزد ابوبکر نشسته بودم، پس رو به حاضرین کرد و گفت: کیست که از ناحیه پیامبر به او وعده داده شد؟ مردی برخاست و گفت: ای خلیفه، پیامبر به من وعده سه مشت خرما داده، ابوبکر گفت، بفرستید به دنبال علی (علیه‌السلام) و چون حضرتش حاضر شد، گفت ای ابوالحسن! این مرد می‌گوید رسول خدا به وی، وعده سه مشت خرما داده، پس آن را به او بده. آن‌گاه علی (علیه‌السلام) سه مشت خرما به آن شخص داد، ابوبکر گفت: هر یک از سه مشت خرما را بشمارید، چون شمردند هر مشت بدون کم و زیاد شصت دانه بود. پس ابوبکر گفت: «صدق الله و رسوله، قال لی رسول الله لیله اللهجره، و نحن خارجون من الغار نرید المدینه- یا ابابکر کفّی و کفّ علی فی العدل سواء.[4] راست گفت خدا و رسولش. رسول خدا در شب هجرت که از غار بیرون آمده، به سمت مدینه می‌رفتیم، فرمود: ای ابوبکر کفّ عدالت من و علی در عدل مساوی است»، که علی سه مشت خرما را بدون شمردن به او داد و هر مشتی بدون کم و زیاد، شصت دانه بود. در برخی از روایات کلمه -فی العدد- به جای -فی العدل- آمده است.
و یا خطیب بغدادی به نقل از انس بن مالک از عمر بن خطاب از ابوبکر از ابوهریره آورده است که گفت بر پیامبر وارد شدم، در حالی‌که مقداری خرما مقابل آن حضرت بود. پس سلام کردم و بعد از جواب سلام، مشتی از آن را به من داد و چون شمردم هفتاد و سه دانه بود. آن‌گاه از نزد پیامبر به سراغ علی رفتم و نزد ایشان هم خرما بود، ... او هم مشتی خرما به من داد، شمردم دیدم، هفتاد و سه دانه بود، من از برابری خرماهای اعطایی پیامبر و علی متعجب شدم. ماجرا را وقتی به پیامبر گفتم، پیامبر تبسم کرد و فرمود: «یا اباهریره اما علمت انّ یدی و ید علیّ بن ابی‌طالب فی العدل سواء.[5] ای ابوهریره! مگر نمی‌دانی که دست من و دست علی بن ابی‌طالب در عدل یکسان است.»

پی‌نوشت:

[1]. مسند، احمد بن حنبل، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج1 ص179.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، المکتبه الاسلامیه للنشر و التوزیع، استانبول، ترکیه، کتاب فضائل، حدیث3503.
[3]. الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، مکتبه القاهره، قاهره، مصر، ج2 ص106.
[4]. مناقب، خوارزمی، مطبعه الحیدریه، نجف، عراق، فصل 19 ص211.
تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص438-439 شماره953.
[5]. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، دار المکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج8ص76.
فرائد السمطین، جوینی، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، ج1 ص50.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.