آیا با آمدن امام زمان (عجّلالله) دین پایان میپذیرد؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علیمحمد شیرازی، مدعی قائمیتی است که بهائیان وی را منجی دوازدهم و ناسخ دین اسلام میپندارند.[1] از اینرو مبلّغان بهائی برای اثبات ادعای نسخ آیین اسلام به وسیلهی حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مدعی وجود روایتی به این مضمون در کتاب بحارالأنوار میشوند: «قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) أَ مِنَّا آلَ مُحَمَّدٍ الْمَهْدِيُّ أَمْ مِنْ غَيْرِنَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) لَا بَلْ مِنَّا يَخْتِمُ اللَّهُ بِهِ الدِّينَ كَمَا فَتَحَ بِنَا؛ از حضرت علی (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) پرسیدم یا رسول الله، آیا مهدی (علیه السلام) از ما اهلبیت است یا از غیر ما؟ پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: او از ماست، خداوند دین را به وسیله او ختم میکند چنان که توسط ما گشود».[2]
اما در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی میبایست گفت:
اولاً: چنین روایتی در کتاب بحارالأنوار وجود ندارد؛ بلکه متن این روایت در منابع اهلسنت ذکر شده است.[3]
ثانیاً: روایتی در منابع شیعه ذکر شده، بدین مضمون است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «بنا يختم الله الدين كما بنا فتحه [4]؛ خداوند بواسطهی ما (اهلبیت) دین را ختم میکند، همانگونه که آن را به واسطهی ما آغاز کرد». بنابراین با توجه به مضمون این روایت و روایات مشابه، درمییابیم مقصود اینست که پیشوا و متکفل دین در ابتدا پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بودند و در انتها، حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند بود.
ثالثاً: در ادامهی روایت مورد استناد مبلّغان بهائی، که آن را ذکر نکردند، آمده است که به واسطهی حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، مردم از شرک رهایی مییابند و خداوند پس از دشمنی و فتنه، میان آنان اُلفت و محبّت ایجاد میکند. این در حالیست که نه تنها با آمدن علیمحمد شیرازی چنین وعدهای محقق نشده است، بلکه وی عامل گسترش شرک و خونریزی بیگناهان بوده است.[5]
پینوشت:
[1]. ر.ک: ج ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: بشیرالهی، رحیمی، سلیمانی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه، 1988 م، صص 25-24.
[2]. به نقل از کانالهای تلگرامی تبلیغی بهائیت.
[3]. ر.ک: علاءالدین علی متقی هندی، کنزالعمال، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1409 ق، ج 14، ص 591، ح 39682.
[4]. شیخ طوسی، الأمالی، بیروت: دارالثقافة، 1414 ق، چاپ اول، ص 21.
[5]. ر.ک: علیمحمد شیرازی، لوح هیکل الدین، ص 5؛ میرزا کاشانی، نقطة الکاف، به سعی و اهتمام ادوارد براون، انتشارات مطبعه بریل در لیدن از بلاد هلاند، 1910، ص 101.
افزودن نظر جدید