امکان نزول وحی بر غیر انبیا
مصحف فاطمه (علیهاالسّلام) کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان (علیهالسّلام) که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده[1] و چیزی درباره حلال و حرام در آن وجود ندارد. وهابیون که چشم دیدن این فضائل را ندارند به میدان میآیند و این موضوع را دستاویزی برای حمله به عقاید شیعیان قرار داده و با تمسک به این نکته که پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) باب وحی بسته شده و کسی نباید معتقد به چنین عقیدهای باشد، میگویند شیعیان دربارهی بزرگان خود غلو و مبالغه میکنند.
در پاسخ میگوییم قرآن کریم در امکان نزول وحی بر غیر انبیا و حتی بر غیر انسانها تصریح کرده که از باب نمونه به دو مورد از آنها اشاره مینماییم:
وحی به مادر حضرت موسی (علیهالسّلام)؛
در داستان به نیل انداختن حضرت موسی (علیهالسّلام) توسط مادرش با وجود آنکه او از انبیای الهی نیست، وحی میشود: «وَ اذْکُرْ فِي الْکِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِيًّا * فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا * قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِيًّا * قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِيًّا * قالَتْ أَنَّي يَکُونُ لي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْني بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِيًّا * قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ کانَ أَمْراً مَقْضِيًّا.[مریم/16 ـ 21] و در این کتاب از مریم یاد کن، هنگامیکه از کسان خود در مکانی از شرق (بیت المقدس یا خانه خود) کنارهگیری کرد* پس در برابر آنها برای خود پردهای قرار داد (که خلوتگه راز سازد و به عبادت حق پردازد)* مریم گفت: همانا من از تو به خدای رحمان پناه میبرم اگر پرهیزگاری* گفت: جز این نیست که من فرستاده پروردگار تو هستم تا تو را (همین حال) پسری پاکیزه ببخشم* گفت: چگونه مرا پسری باشد با آنکه بشری به من دست نزده و هرگز بدکاره هم نبودهام* گفت: همین طور است، پروردگارت گفته: این کار بر من آسان است، (میخواهیم تا مصالحی را تحقق بخشیم) و تا او را نشانهای (از قدرت خود) برای مردم و رحمتی از جانب خود قرار دهیم، و (این ابداع در خلقت) امری است که (در لوح محفوظ) دستور قطعی آن صادر گردیده است.»
وحی به برخی حیوانات؛
جالبتر اینکه حتی گاهی بر اساس حکمت الهی به برخی از حیوانات همچون «زنبور عسل» نیز وحی میگردد: «وَ أَوْحي رَبُّکَ إِلَي النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ.[نحل/68] و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین.» به خوبی روشن است که اینگونه وحیها، وحی رسالی و بدان معنا نیست که بر خلاف آیه «اکمال» دین کامل نگردیده و آن شخص به مقام نبوت رسیده و به او وحی نازل گردیده و این موضوع با خاتمیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در تعارض است و... .
از طرفی بسیاری از علمای اهلسنت یکی از فضائل عمر بن خطاب را شنیدن اذان از جبرئیل (علیهالسّلام) ذکر و آن را با آب و تاب فراوان نقل کردهاند. حارث بن ابی اسامه در مسندش مینویسد: «نخستین کسیکه در آسمان دنیا اذان گفت، جبرئیل بود و عمر بن خطاب و بلال آن را شنیدند! عمر پیشدستی کرد و زودتر به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خبر داد، پس از او بلال آمد، پیامبر فرمود: عمر زودتر از شما خبر داده است.»[2]
پینوشت:
[1]. «عن فضیل بن سکّرة قال دخلت علی أبی عبدالله (علیه السّلام) فقال یا فضیل أتدری فی أیّ شیء... .» الکافی، شیخ الکلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج 1، ص 242.
[2]. «أوّل من أذن بالصلاة جبریل فی سماء الدّنیا فسمعه عمر و بلال فسبق عمر بلالا... .» مسندالحارث، الحارث بن أبی أسامة، مرکز خدمة السنة و السیرة النبویة، المدینة المنورة، ج 1، ص 245.
افزودن نظر جدید