منظور باب از محمّد بن الحسن العسکری (علیه السلام)

  • 1397/02/11 - 09:41
یکی از مبلّغین بهائی در راستای توجیه اعتراف علی‌محمد شیرازی به وجود حضرت حجت بن الحسن العسکری (علیه السلام)، مدعی شده است که مقصود از محمّد بن الحسن (علیه السلام)، همان لطیفه‌ی غیبیه‌ی الهیه است که در همه‌ی انبیاء و اصفیاء و اولیاء متجلی بوده است. این در حالیست که با بررسی دقیق گفته‌های او، به واقیعتی خلاف این ادعا دست می‌یابیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علی‌محمد شیرازی به عنوان پیشوای بابیت و بهائیت، با اعتراف خود به وجود حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیه السلام) و زیر سؤال بردن اساس بهائیت؛ مبلّغان بهائی را به فکر چاره‌جویی و توجیه‌تراشی برای گفته‌هایش انداخته است. همچنان که اشراق خاوری در یکی از این توجیهات، مدعی شده است:
«و اما راجع به این‌که حضرت أعلی (علی‌محمد شیرازی) وجود محمد بن الحسن (علیه السلام) را اقرار فرموده‌اند، مسأله‌ای بسیار واضح است؛ زیرا مقصود از محمّد بن الحسن (علیه السلام)، همان لطیفه‌ی غیبیه‌ی الهیه است که در همه‌ی انبیاء و اصفیاء و اولیاء متجلی بوده است...».[1]
اما حقیقت آنست که با بررسی دقیق اعترافات علی‌محمد شیرازی، به حقیقتی خلاف ادعای مبلّغین بهائی دست خواهیم یافت. همچنان که علی‌محمد شیرازی در یکی از توبه‌نامه‌های خود، معروف به "ابلاغیه‌ی الف"؛ در ابتدا به لعن کسانی پرداخته که به او لقب بابیت داده‌اند: «إنّ بعض النّاس قد إفتروا علیَّ كلمة البابيّة المَنصوصَة و ادّعوا الرؤيةَ لِنَفسی لَعَنهُمُ الله بِما إفتَروا [2]؛ به درستی كه بعضی از مردم به من تهمت بابیت زدند و ادعای رؤیت ایشان را توسط من نمودند. خداوند به واسطه‌ی این تهمت‌شان لعنت‌شان کند».
او در ادامه، از نوّاب اربعه‌ی امام زمان (علیه السلام) سخن به میان آورده و بر لزوم قتل مدعی رؤیت بدون بیّنه‌ی حضرت صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تأکید کرده است: «ما كان لِبقيَّة الله صاحب الزمان بعد الأبواب الأربعة بابٌ منصوص و لا نائبٌ مخصوص و مَن إدّعی الرّؤيَةَ بدون بَيّنة فرضٌ عَلی الكُلّ بأن يكذّبوه و يقتلوه [3]؛ برای امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بابی بعد از نواب اربعه و نائبی خاص موجود نیست و هرکس بدون دلیل ادعای رؤیت ایشان را کند، بر همگی واجب است که او را تکذیب کنند و بکُشند».
این پیشوای بابیت و بهائیت در پایان، آب پاکی را روی دست پیروانش ریخته و نسخ دین مبین اسلام را غیرممکن برشمرده و از فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) به عنوان امام دوازدهم شیعیان یاد کرده است: «و أشهد أنَّ حلاله حلالٌ إلی یَوم القیامه و لَم ینسخ شریعتُهُ و لَم یبدل مِنهاجه عن زاد حَرفاً أو نقص... و أشهد انَّ الیوم کان حجَّتک محمّد بن الحَسن صلواتُکَ علیه و عَلی مَن اتَّبعه [4]؛ و شهادت می‌دهم که حلال حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) حلال است تا روز قیامت و شریعتش نسخ نمی‌گردد و راه روشنش به واسطه‌ی زیادی یا نقصانی، مبدل نمی‌گردد... و شهادت می‌دهم امروز حجّت تو محمد بن الحسن (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است که درود تو بر او و پیروانش باد».
اما به راستی که اگر عینک تعصب بهائی را کنار بگذاریم، خواهیم دید که به هیچ‌وجه از این گفتار باب، ادعای مبلّغین بهائی قابل برداشت نیست.

پی‌نوشت:
[1]. اشراق خاوری، اقداح الفلاح، ج 1، ص 297.
[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، صص 182-179.
[3]. همان.
[4]. همان.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.