پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه صوفیه سلطان علیشاهی از پرادعاترین فرقه‌های صوفیه هستند که مدعی‌اند اصل دین و روح اسلام را باید نزد آن‌ها جست. آن‌ها معتقدند که سخنان قطب و دیگر اقطاب سلف این فرقه بر اساس باطن اسلام و قرآن است ولی علما و فقها را ظاهربین و قشری می‌دانند.
این ادعاها را فقط باید لاف بزرگ نامید، زیرا که با واقعیت فاصله‌ای نجومی دارد. کسانی باید این‌چنین ادعایی را کنند که حدأقل از کج‌روی و انحراف مبرا باشند نه قطب و مشایخ این فرقه که سخنان و آموزه‌های آن‌ها ملامال از انحراف و بدعت است. به‌عنوان مثال یکی از انحرفات این فرقه، تفسیر به رأی آیات قرآن کریم است که از بزرگان سلف خود به ارث برده‌اند. نورعلی تابنده قطب فعلی فرقه صوفیه سلطان علیشاهی در توجیه اعمال روز چهارشنبه سوری در سخنان خود، ابتدا به آیه‌ای از قرآن استناد می‌کند و سپس می‌گوید: «حتی پرسیدند از پیغمبر که تو هم وارد می‌شوی، پیغمبر فرمود: بله من هم وارد می‌شوم، منتهی من روی آن می‌پرم یعنی آتش اول سرد می‌شه بعد می‌پرم...  اینه که این جزء آیه قرآنه، منتهی رسم بوده که قبل از اسلام هم در ایران بوده است، اگر خلاف اسلام می‌دیدند حذف می‌کردند و این کار را نکردند و تا حالا مانده است.» [1] از جناب تابنده باید پرسید که پریدن از روی آتش کجای دین است که تا به حال کسی از آن سخن نگفته است؟!
از دیگر انحرافات بزرگان این فرقه این است که یوسف مردانی شیخ المشایخ این فرقه، مریدان خود را از خواندن قرآن نهی می‌کند و در سخنرانی خود درباره تلاوت قرآن می‌گوید: « قرآن باید بر وجود خود شخص، نازل بشه نه اینکه کتاب و کاغذ را بخوانیم و چیزی بفهمیم نه خیر، از خواندن قرآن به این ترتیب چیزی نمی‌فهمیم.» [2] یوسف مردانی با این ادعا که قرآن باید بر وجود هر شخص نازل بشه، خواسته یا ناخواسته رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را زیر سوال برده است.
این تنها اعتقاد انحرافی و عجیب یوسف مردانی نیست او درباره حاکمان غاصب بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز عقیده عجیبی دارد و حکومت ایشان را بر اساس اسلام و منصوب از طرف خداوند دانسته و به تعریف و تمجید از ایشان پرداخته است و در سخنانش می‌گوید: « بنی‌عباس همگی شیعه بودند ... خدا تمام خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس را که انتخاب کرد، اهل علم، فضل وحدیث و آیات و اخبار بودند، چون بر محور اسلام حکومت می‌کردند.» [3]
یوسف مردانی درباره امام خمینی (ره) نیز نظر گستاخانه‌ای دارد و بارها و بارها در سخنانی خود به ساحت مقدس ایشان جسارت کرده و می‌گوید: «شما آثار آقای خمینی رو بخوانید ببینید چه جور اظهار کوچکی، بندگی و ارادت می‌کند نسبت به این سلسله. در تفسیر سوره حمدش ببینید از کی نام می‌برد. میلیون‌ها عالم از صدر اسلام تا به حال آمدند. ایشون فقط از سه نفر نام می‌برد؛ محی‌الدین عربی، ملاعبدالرزاق کاشانی که از مشایخ بودند و ملاسلطان علی گنابادی حضرت شاه شهید! می‌گوید این‌ها که اهل معارف بودند.» [4] اما یوسف مردانی در سخنان خود به این نکته اشاره نمی‌کند که چطور سخنان امام خمینی (ره) را ناقص بیان کرده و باعث تحریف سخنان ایشان می‌شود. در واقع حضرت امام (ره) در ادامه همین سخنان می‌فرمایند: «لکن قرآن، عبارت از آن نیست که آن‌ها نوشته‌اند!» [5] درواقع یوسف مردانی در پی این است که نشان دهد حضرت امام (ره) با تعریف از تفسیر ملاسلطان گنابادی به این فرقه و مؤسس آن ارادت دارد و این فرقه مورد تأیید حضرت امام (ره) است!
محجوبی نیز از مشایخ این فرقه در سخنانی عجیب، قطب این فرقه را نائب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی کرده و می‌گوید: « پیر زمان قطب بعد از غیبت آن اعقل و اکمل عالم، انسان کامل و قطب زمان است که از طرف امام مفترض الطاعه برای خلق خدا از طرف صاحب‌الزمان بیعت می‌گیرد.» [6] ایشان در ادامه سخنان خود مدعی می‌شود که ظهور حضرت از اتاق تشرف خواهد بود. [همان]
این‌ها تنها گوشه‌ای از انحرافات بزرگان این فرقه است که با مبانی قطعی و مسلم اسلام و شیعه در تضاد است ولی بزرگان فرقه سلطان علیشاهی این انحرافات را به‌عنوان اصول و مبانی اسلام با صد حیله و نیرنگ رنگ و بوی عرفانی زده و به خورد مریدان خود می‌دهند.

پی‌نوشت:
[1]. سخنرانی نورعلی تابنده، 25 /12/ 1394
[2]. سخنرانی یوسف مردانی / 26 10/ 1396
[3]. سخنرانی یوسف مردانی، 25/2/84
[4]. سخنرانی یوسف مردانی 17 / 10/ 1396
[5]. امام خمینی، روح‌الله، تفسیر سوره حمد، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ چهارم، ص 94
[6]. سخنرانی مرتضی محجوبی، 20 / 11 / 1396