آداب زائرین زیارت قبور، نزد اهل سنت

  • 1396/08/06 - 19:04
مخافین مذهب تشیع خصوصاً وهابیت خبیث و همقطارانشان زیارت قبور را نوعی بدعت و شرک میدانند و مذهب تشیع را مورد آماج طعنه و ناسزا قرار میدهند که اینان به جای خداوند عالم قبر می پرستند و کافر و مشرک هستند لذا خون آنها مباح است و این در حالی است که بزرگان سلف ایشان و همچنین از تابعین و صحابه و شخص پیامبر به این عمل مشروع شرعی مبادرت می ورزیدند

از آنجایی که اهل سنت زیارت قبور را بدعت و نوعی شرک می­ دانند، اما جای تعجب است که بزرگان ایشان با استناد به برخی از اعمال صحابه و تابعین و پیشوایان مذاهب خود آن را مباح و مستحب می‌دانند و این عمل را چنان دقیق انجام می­‌دهند که حتی از ما شیعیان جلوتر هستند، چرا که برای زیارت مشاهد مشرفه و قبور اموات آداب و اعمال خاصی را مدّ نظر دارند، مثلاً این عالم اهل سنت، فاکهی مکی شافعی(متوفای972هجری) کتابی در آداب زیارت قبور خصوصاً زیارت قبر پیامبر دارد و نام آن را –حسن التوسل فی آداب زیاره افضل الرسل- نامیده است و در آن نزدیک به 50 ادب و عمل از آداب زائرین قبور را از کتب علمای خودشان را جمع کرده که به تعدادی از آن اشاره می­ کنیم.
1- زائر باید اخلاص نیت و صفای باطنی داشته باشد، چرا که براساس نیت­ ها پاداش داده می­ شود«انما الاعمال بالنیات» لذا زائر با زیارت قبر رسول خدا تقرب به پروردگار عالم پیدا می­ کند و مستحب است که نیت کند و به مسجد النبی مسافرت کند و در آن جا نماز بخواند قربه الی االله.[1]
2- پیوسته شوق زیارت رسول خدا را داشته باشد و در طول مسیر تا کنار قبر پیامبر سلام و صلوات بفرستد و عطر بزند و بهترین لباس­ های خود را بپوشد و چون قبر رسول خدا را مشاهده نمود خاضع و خاشع باشد و عظمت آن را به یاد آورد و از درب باب جبرئیل وارد شود، هر چند که عادت سلف این بود که از درب باب السلام وارد می­ شدند...[2]
3- نزدیک درب ورودی، کمی بایستد مانند کسی که می­ خواهد بر بزرگی داخل شود، لذا مکث می کند تا اذن بگیرد...[3]
4- وقتی بارگاه مشاهد مشرفه را دید، خصوصاً قبر پیامبر اسلام را ، در ذهن خود جای پاهای رسول خدا را مجسم کند و بر جای پای آن حضرت، با هیبت و سکینه و وقار قدم گذارد...[4]
5- صدایش را هنگام زیارت خیلی بلند و خیلی آهسته نکند، بلکه متعادل باشد و آهسته سخن گفتن نزد قبر پیامبر اکرم ادب و احترامی است برای همگان نسبت به قبر آن حضرت، لذا قاضی عیاض با سند خود از ابن حمید نقل می­ کند که: ابوجعفر منصور عباسی با مالک در مسجد النبی مناظره می­ کرد، مالک گفت ای امیرالمومنین، صدایت را در این مسجد بالا نبر. چرا که خداوند گروهی را تادیب نموده و در قرآن می­ فرماید: «لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ...[حجرات/7] صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید...» و همچنین گروهی را مدح نموده و فرمود: «إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ...[حجرات/3] آنها که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می­ کنند...» و همچنین گروهی را سرزنش کرد و فرمود: «إِنَّ الَّذينَ يُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ ...[حجرات/9] کسانی که تو را پشت حجره­ ها بلند صدا می­ زنند...» حرمت پیامبر پس از مرگ به مانند حرمت او در حال حیات است. پس منصور عباسی منقلب گردید و خاضع و فروتن شد و گفت رو به قبله کنم و دعا بخوانم یا به طرف رسول خدا؟ مالک گفت: چرا صورتت را از او برگردانی در حالی که او وسیله­ ی تو و وسیله­ ی پدرت آدم به سوی خدا در روز قیامت است؟ به طرف او رو کن و او را شفیع قرار بده تا خداوند تو را بپذیرد و توجه کند...[5]
در نتیجه در طول تاریخ اسلام میان طوائف مختلف مسلمین، درباره­ ی زیارت قبور و توسل و استشفاء به قبور پیامبر و امامان و صلحاء و اولیاء و پیشوایان مذاهب اجماع بوده، چون که ناقلان این مطالب و اقوال، خود دانشمندان و پیشوایانی بودند که با نقل آنها به عنوان فضیلت برای صاحبان قبور و ارباب مشاهد، آن حقائق را پذیرفته و پسندیده­ اند و سخنان مغرضینی به مانند ابن تیمیه و... فقط به خاطر تحریک احساسات و شعله ور ساختن اختلاف و تفرقه میان مذاهب اسلامی است و بس.

پی­نوشت:
[1]. شرح صحیح مسلم، نووی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، لبنان، ج9 ص168.
[2]. الاتحاف بحب الاشراف، شبراوی، چاپخانه ادبیه مصری، قاهره، مصر، ص29.
[3]. حسن الادب...، فاکهی مکی شافعی، مکتبه الثقافه الدینیه، قاهره، مصر، ص56.
[4]. الارشادات السنیه، عبدالمعطی سقا، ص26. (چاپ در حاشیه کتاب الاتحاف شبراوی ص29 در مصر-1318هجری)
[5]. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض، موسسه علوم القرآن دار الفیحاء، عمان، (1407)، ج2 ص92.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.