تفسیر خود رأی بهائیت از حجاب اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مبلّغان بهائی در کانال تبلیغی خود، ضمن انکار حجاب در منابع اسلامی، مدعی شد: «هیچ آیهای در قرآن وجود ندارد که به زنان بگوید موی سرتان را بپوشانید یا بگوید سرهایتان را بپوشانید... بلکه تفکرات حزبی و گروهی و فرقهای است که برگرفته از احادیثی است که بر خلاف احکام خدا در قرآن، از پیامبر به دروغ روایت میشود».[به نقل کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت]
در پاسخ به این مبلّغ بهائی میبایست گفت: حجابِ اصطلاحیِ دینی (به معنای پوشاندن برخی از نقاط بدن)، پیش از شریعت اسلام نیز در ادیان و اقوام پیشین وجود داشته است.[ر.ک: تاریخ تمدن، ج 12، ص 62] بعلاوه آنکه آیاتی از قرآن کریم (نظیر: احزاب/59 و 53، نور 31) سخن از لزوم حفظ آن به میان آوردهاند. همچنین روایات بسیاری در لزوم حفظ حجاب، از طریق معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده است.[ر.ک: فروع کافی، ج 5، ص 520] لذاست که علمای اسلام که وظیفهی بیان احکام را به عهده دارند، همگی بر لزوم حفظ آن تأکید میکنند.[ر.ک: المسائل الشرعیة: استفتاءات، ج۲، صص ۱۹۷، ۱۹۹]
اینک این سؤال مطرح میشود که چگونه واجبی به محکمی حجاب را میتوان با صرف ادعای یک مبلّغ بهائی زیر پای نهاد و اساساً چگونه میتوان تأویل و تفسیر آیات و روایات حجاب را به زبان مبلّغان بهائی سپرد؛ در حالی که پیشوای بهائیان از تأویل نصوص الهی نهی کرده است: «إنَّ الَّذی یأَوّلُ مَا نُزِّلُ مِن سَماءِ الوَحی و یخرُجُه عَن الظاهِر إنَّهُ مِمَّن حَرَّف کلمةالله و کانَ مِن الأخسَرین فِی کِتابٍ مُبین [ اقدس، ص102]؛ هرکس که آنچه از آسمان وحی نازل شده را تأویل کند و از معنای ظاهری آنها بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».
پینوشت:
ویل دورانت، تاریخ تمدن، بیجا: بینا، بیتا، ج 12، ص 62.
ثقة الاسلام الكليني، فروع کافی، تهران: دار الكتب الاسلامية، 1367، ج 5، ص 520.
ر.ک: ابوالقاسم خوئی، المسائل الشرعیة: استفتاءات، قم: المعاملات، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۱۹۷، ۱۹۹.
حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 102.
افزودن نظر جدید