فتاوای عجیب غلات در احکام فقهی
غلات با آن عقائد پوچ و باطل خود، به خاطر همنشینی با اصحاب خاص ائمه و خود ائمه دستی هم در احکام فقهی داشتند، اما به خاطر مطامع دنیایی خود به مرور زمان در میان مردم علاوه بر داشتن جایگاه دروغین در میان امامان شیعه به نقل قول و روایات از طرف ائمه خود را به آنان منتسب کرده و از ره آورد آن انحراف را در پیش گرفتند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_غالیان بیبند و بار، با توجه به عقاید و افکار باطل خود در ابتدای امر بهنظر میرسیدند که فقهی نداشته باشند، اما تأثیرات خود را در احکام فقهی به مرور زمان پیاده کردند و سنگ بنای انحراف را در این زمینه هم گذاشتند، چرا که از همان ابتدا شروع به اباحیگری مطلق نکردند، بلکه آرام آرام پیش آمدند و وقتی از سادهدلی مردم و جلب اطمینان آنان نسبت به خود یقین پیدا کردند، بعضی از نظریات فقهی خود را هم در لابلای عقاید و افکار باطل خود مطرح کردند و در بین مردم، خصوصاً شیعیان محب اهل بیت پیامبر رواج دادند. از طرف دیگر فقهای شیعه هم با همان آگاهی به موقع ائمه (علیهم السلام) چنان حساسیت فوق العادهای نسبت به روایات حاوی احکام فقهی از خود بروز میدادند و در هر مورد تا به صحت روایتی اطمینان نمیکردند، هیچگاه به مضمون آن عمل نمیکردند و حتی فتوا هم نمیدادند و با تلاش و بررسی خود، حال راویان در حدیث را مشخص میکردند و بعد آن روایات را ردّ یا قبول میکردند و طبق آن به احکام فقهی عمل و بعضاً فتوا میدادند.
ما در این نوشتار مختصر به برخی از احکام فقهی غلات اشارهای گذرا میکنیم و دیدگاه فقهی مخالف اینان را در چند مورد، به جهت اطلاع و آگاهی بیان میکنیم.
مثلاً فردی از امام صادق (علیه السلام) سؤال کرد که: آیا خون آمدن از بینی و استفراغ کردن و کندن موی زیر بغل وضو را باطل میکند؟ در جواب امام فرمودند: تو را چه به این گفتار و سخن؟ این عقیدهی مغیرة بن سعید (رهبر فرقه مغیریه) است که خدا او را لعنت کند، در هنگام خون آمدن بینی و استفراغ کافی است که محل آلوده را شستشو کنی و احتیاجی به وضو گرفتن مجدد نیست.[1]
و یا مثلاً غلات قائل به تحریم نوشیدن آب فرات و نیز هر نهر و چشمهای که در آن نجاست واقع شود بودند.[2]
و یا همچنین به دروغ به امام باقر (علیه السلام) نسبت میدادند که امام میفرمودند: زنان آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نمازهایی را که در حال حیض از آنها فوت شده است را قضا میکنند.[3]
و یا مثلاً یکی از فتاوای ابوالخطاب این بود که میگفت: واجب است نماز مغرب را تا هنگام غایب شدن شفق و پدیدار شدن تمامی ستارگان در آسمان تاخیر انداخت.[4]
پس نتیجه اینکه از بعضی از این احادیث فقهی این چنین بر میآید که رهبران غلات این فتاوا را به ائمه معصومین (علیهم السلام) نسبت میدادند و از طرف دیگر خود را صاحب فتاوای مخصوص فقهی میدانستند و این احکام را در میان مردم رواج میدادند، هر چند که ائمه (علیهم السلام) با شدت هر چه تمامتر با این فتاوای انحرافی و باطل برخورد میکردند و مردم را از اطراف اینان دور مینمودند، اما در هر حال باز هم اثرات خود را میگذاشتند و احکام فقهی خود را به نام امامان معصوم (علیهم السلام) نشر میدادند.
پینوشت:
[1]. تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ایران، (1390ق)، ج1 ص349 حدیث1026.
[2]. المقالات و الفرق، ابی خلف اشعری قمی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ایران، (1361ش)، ص184.
[3]. معجم رجال الحدیث، مرحوم خویی، مرکز نشر آثار الشیعه، قم، ایران، (1410ق)، ج18 ص278.
[4]. تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ایران، (1390ق)، ج2 ص33 حدیث99.
دیدگاهها
ناشناس
1396/01/06 - 12:07
لینک ثابت
خب اینجا هم بهتر است دقت کنید
asadi
1396/01/07 - 21:59
لینک ثابت
با سلام خدمت خواننده محترم-
افزودن نظر جدید