تاکتیک شیعه در برخورد با حدیث سازی غلات
عالمان و فقیهان بزرگ شیعه در جریان حدیث سازی غلات به مانند ائمه (علیهم السلام) خیلی تلاش کردند و بعضاً در جستجوی راههای عملی برای مبارزه با آنان بر میآمدند. پس برای مبارزهی همه جانبه در جعل و ساختن حدیث، شروع به تالیف و نگارش کتب رجالی کردند که در آن به معرفی راویان مورد وثوق و یا کذّاب و وضّاع میپرداختند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجایی که غلات از سادهدلی مردم، خصوصاً شیعیان سوء استفاده میکردند، لذا ائمه (علیهم السلام) بهوسیله آگاهی دادن، مردم را متوجه توطئه و دسیسههای خطرناک غلات میکردند، در کنار امامان معصوم شیعه، عالمان وارسته و فقیهان بزرگ هم، همگام با ائمه شیعه جریان حدیثسازی غلات را گوشزد میکردند و بعضاً برخی از اینان در جستجوی راههای عملی برای مبارزه با آنان بر میآمدند. پس برای مبارزهی همهجانبه در جعل حدیث، شروع به تالیف و نگارش کتب رجالی کردند، که در آن به معرفی راویان مورد وثوق و یا کذّاب و وضاع میپرداختند. لذا در اینباره میتوان به برخی از کتب رجالی که تا قرن چهارم هجری تالیف شده پرداخت و نام برد، از جمله این کتابها عبارتند از: کتاب الرجال عبدالله کنانی، حسن بن فضال، خالد برقی، احمد حقیقی، مرحوم کشی، مرحوم کلینی، ابن عقده، کتاب مشیخه حسن بن محبوب و ... که در تمام این کتب، مولفین آن به بررسی چندین هزار راوی پرداختهاند.[1]
اما با اینوجود باز چه بسا احادیثی که دارای سلسله سند معتبر بود، ولی از نظر محتوا و متن حدیث مخالف با اصول اسلام بودند. پس در اینجاست که ائمه (علیهم السلام) برای آنان ملاکهایی کلی را معین میکردند که آن ملاکها، نه در مورد اسناد احادیث بلکه دربارهی محتوا و متن احادیث هم باید دقت بیشتر و عمیقیتری میکردند و نهایتاً آن را ردّ یا قبول کنند. این ملاکها عبارتند از:
موافقت با قرآن و عدم مخالفت با آن؛[2] موافقت با سنت پیامبر و عدم مخالفت با آن؛[3] شاهد و تأیید داشتن از احادیث ثابت شدهی ائمه (علیهم السلام).[4]
اگر چه احادیث و روایات فراوانی دربارهی این ملاکها نقل شده است، اما از باب نمونه به دو مورد بسنده میکنیم:
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که میفرماید: هیچ روایتی را از قول ما قبول نکنید، مگر آنکه آن حدیث موافق با قرآن و سنت پیامبر باشد، یا اینکه با آن حدیث، شاهدی از احادیث سابق ما را یافت کنید، ... از خداوند حیا و پروا کنید و از قول ما حدیثی را که مخالف با گفتار پروردگارمان و سنت پیامبر میباشد را قبول نکنید، چرا که هر وقتی ما حدیثی بگوییم، میگوییم که خداوند چنین میفرماید و پیامبر خدا چنان فرموده است.[5]
و یا در روایتی دیگر از امام رضا (علیه السلام) دربارهی جعل حدیث از سوی برخی از افراد مثل «ابوالخطاب» چنین میفرماید: آنچه که از قول ما نقل میشود و مخالف قرآن است را نپذیرید، چرا که هرگاه سخن بگوییم موافق قرآن و سنت پیامبر میگوییم. سخن ما یا از خداست و یا از پیامبر؛ ... لذا حرفی نمیگوییم که موجب تناقض باشد، کلام آخرین نفر ما سخن اولین نفر از ما اهل بیت است و کلام اولین نفر از ما گفتار آخرین نفر از ماست. سخنان ما نور است و آنچه نور و حقیقت ندارد، گفتار شیطان است و آن را ردّ کنید.[6]
نتیجه اینکه اصحاب و عالمان شیعه و پیروان ائمه (علیهم السلام) بهوسیلهی راهنماییهای به موقع و ملاکهای کلی ائمه (علیهم السلام) توانستند به نقّادی در سند و محتوا و متن حدیث با معیارهایی که گفتهاند، بنمایند و بسیاری از احادیث جعلی را که غلات با زیرکی خاص آن را در درون کتب وارد کرده بودند را از آنها خارج کنند. البته این به آن معنا نیست که صد در صد احادیث وارده در کتب روایی شیعه مثل کتب اربعه صحیح باشد، اما در هر حال جمع کثیری از این روایات با دقت عالمان شیعه و به صورت موشکافانه مورد تأیید قرار گرفت و فقط تعداد معدودی وجود دارد که در صحت و سقم آن شک و تردید وجود دارد و کسی هم به صحت همهی احادیث کتب اربعه شیعه معتقد نیست.[7]
پینوشت:
[1]. الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، دارالاضواء، بیروت، لبنان،(1403ق)، ج2 ص123.
[2]. اختیار معرفه الرجال، مرحوم کشی، موسسه آل البیت، قم، ایران، تحقیق مهدی رجایی، ص146.
[3]. التهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ایران، چاپ سوم، (1390ق)، ج8 ص55.
[4]. اصول کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ایران، چاپ چهارم، ج1 ص69.
[5]. اختیار معرفه الرجال، مرحوم کشی، موسسه آل البیت، قم، ایران، تحقیق مهدی رجایی، ص146.
[6]. همان، ص147.
[7]. معجم رجال الحدیث، مرحوم خویی، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ایران، (1410ق)، ج1 ص36.
افزودن نظر جدید