سیاست تفرقه بیانداز، توسط بهائیت!

  • 1395/11/27 - 15:47

تشکیلات بهائیت توسط استعمار و با هدف تفرقه‌افکنی مذهبی میان مسلمانان ایران شکل گرفته است. تشکیلات این فرقه در یکی از اقدامات اخیر خود، نشست و برخاست‌های علمی مؤسسه‌ی امام خمینی (ره) با سایر ادیان و مذاهب را به باد انتقاد گرفته و با طرح ادعاهای واهی و بی‌اساس، سعی در بیزار کردن اهل‌سنت ایران از این مؤسسه‌ی علمی آموزشی داشته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیدایش فرقه‌ها در جوامع، همواره معلول شرایط خاص آن دوره‌ی تاریخی بوده است. با حضور پدیده‌ی استعمار در دوران معاصر، دلایل سیاسی، بیشترین نقش را در پیدایش اکثر فرقه‌ها در جوامع اسلامی داشته است. در این میان فرقه‌ی بهائیت، جلوه‌گر بارز دخالت مستقیم استعمار در تولد و پرورش تفکری ضداسلامی، به حساب می‌آید. شکل‌گیری این فرقه و دادن رنگ و بویی دینی به آن، با اهداف خاصی از جمله: «سنت‌زدایی و عرفی‌سازی مناسبات و پیوندهای اجتماعی و فرهنگی، خنثی کردن عوامل و عناصر پایداری در برابر فرهنگ بیگانه، دست زدن به تعریف‌هایی تازه از دین‌داری و دین‌مداری، جانشین‌سازی برای نهادهای مذهبی و در نهایت سیطره اقتصادی و فرهنگی بر ایران...»[1] دنبال می‌شد.
اما شاید یکی از مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری فرقه‌ی بهائیت، ایجاد تفرقه و نفاق درونی میان ملّت ایران، با هدف تسلط و اعمال فشار بیشتر از جانب کشورهای سلطه‌طلب بوده است. استعمار، در تحليل‌های خود به این باور رسید كه تا انسجام و هم بستگی میان مسلمانان وجود دارد، نمی‌توان بر آن‌ها مسلط شد. از این‌روست که حضرت علی (علیه السلام)، جایگاه و منزلتی بس والا برای «وحدت امت اسلامی» قائل بوده‌اند؛ به گونه‌ای که آن را منّت و موهبتی بی‌بدیل از جانب خداوند متعال برشمرده و در نکوهش کوفیان (که قدردان این نعمت نبودند)، فرموده‌اند: «آگاه باشید! که شما دست از رشته اطاعت کشیده و با زنده کردن ارزش‌های عصر جاهلیت، دِژ محکم الهی را در هم شکسته‌اید؛ در حالی که خداوند بر این اُمت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود که در سایه آن زندگی کنند؛ نعمتی که هیچ کس نمی‌تواند بهای آن را تعیین نماید؛ زیرا از هر ارزشی برتر و از هر کرامتی والاتر است».[2]
لذا بهائیت از بدو پیدایش خود، برای شکستن کیان اسلامی و وحدت ملّی در کشور ایران، پروژه‌ی تفرقه و اختلاف‌افکنی که از جانب استعمار به او دیکته شده بود را دنبال کرد. جالب است بدانیم پروژه‌ی تفرقه‌افکنانه‌ی بهائیت میان مسلمانان که از قرن نوزدهم میلادی شروع شده، فی الحال نیز ادامه دارد. تشکیلات بهائیت، در یکی از جدیدترین اقدامات تفرقه‌افکنانه‌ی خود، مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) را به باد انتقادات بی‌اساس، بی‌سند و مضحک خود گرفته است. در مقاله‌ای که در شبکه‌های مجازی بهائیت انتشار یافت، نویسنده، به زعم خود تلاش نمود تا اهل‌سنت ایران را از این مؤسسه‌ی علمی آموزشی، بیزار کند.
در گزیده‌ای از این مقاله‌ی کوتاه، چنین می‌خوانیم: «بسیاری از مؤسسات پژوهشی حوزه‌ی علمیه‌ی قم، مراودات پر سر و صدایی با اَربابان دیگر ادیان و مذاهب دارند. برای مثال، می‌توان به «مؤسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی» متعلق به (آیت‌الله) محمدتقی مصباح یزدی اشاره کرد که علاقه‌ی وافری به حشر و نشر با کشیش‌های کاتولیک، در سراسر جهان دارد؛ اما تا کنون هرگز یک مُفتی سنی‌مذهب را به آن سرا دعوت نکرده‌اند... اهل‌سنت در ایران، مجموعه‌ی بزرگی از ناراضیان حکومت را تشکیل می‌دهند و زیر فشارند، زیرا روحانیون شیعه، اهل‌سنت را رقیب نزدیک خود می‌شمارند».[3]
جدا از آن حسّ حسادت درونی که در نویسنده‌ی این مقاله به وضوح نمایان بود، اعتراف او به یک نقطه برجسته که حکایت از پویایی حوزه‌ی علمیه‌ی و روحانیت شیعه دارد (و آن هم ارتباط و مراوده با سایر ادیان و مذاهب و نشست و برخاست‌های علمی) در نوع خود جالب است. البته تشکیلات بهائیت تلاش دارد این نقطه‌ی برجسته را بالعکس انعکاس داده و با ادعاهایی واهی و بی‌اساس، موجبات اختلاف و تفرقه را میان مسلمانان ایران، فراهم سازد!
در پایان این مقاله، ادعایی بسیار خنده‌آور توسط نویسنده‌ی این مقاله، با این مضمون مطرح شد که نقل آن خالی از لطف نیست: «اَربابان مذهب شیعه، بیش‌ از هر چیز از آیین بهائی احساس خطر می‌کنند و هرگز آن‌قدر شهامت، بزرگ‌منشی و اعتماد به نفس نداشته‌اند که یکی از پیروان آیین بهائی را به مناظره دعوت کنند...».[4]
در پاسخ به این ادعای مضحک نیز باید گفت:
اولاً: مبلّغان بهائی، بطور سیستماتیک، از مناظره با علمای اسلامی (به سبب جلوگیری از شکست اعتقادی) منع شده و این بهائیت است که از مناظره‌ی مستقیم با منتقدین خود، چه در رسانه‌های صوتی تصویری و چه در شبکه‌های مجازی؛ طفره رفته و اجازه‌ی صحبت به منتقدین و نقد عقاید باطل خود را نمی‌دهد.[5] به راستی که چند مرتبه روشنفکران بهائی و گلایه‌مند از فراهم نشدن فضای مناظره‌ی اعتقادی، منتقدین مطرح بهائیت را به شبکه‌های تلویزیونی وابسته به خود (نظیر: نوین تی‌وی و آیین بهایی) دعوت کرده و به مناظره‌ی علمی با آنان پرداختند که اینک علمای شیعه را متهم می‌کنند!
ثانیاً: باید پرسید که بهائیان در مناظرات علمی خود، قصد اثبات چه دارند که پیشوای آنان علی‌محمد شیرازی (در مناظره‌ی خود با علماء)، از پس آن برنیامد و سرانجام مناظره‌اش با علمای شیعه، به شکست و توبه‌نامه‌ی شرم‌آور کشید![6] 

پی‌نوشت:

[1]. سخن اول، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 17، ص 8.
[2]. الشریف الرضی، نهج البلاغه (گزیده‌ای از سخنان حضرت علی (علیه السلام))، ترجمه: محمد دشتی، قم: مشرقین، 1379، خطبه‌ی 192.
[3]. منبع: یکی از شبکه‌های مجازی وابسته به فرقه‌ی ضالّه‌ی بهائیت.
[4]. همان.
[5]. تجربه‌ی شخصی بسیاری از منتقدان بهائیت، که به صرف کوچک‌ترین افشاگری «مستند» از عقاید باطل بهائیت، از ادامه‌ی مناظره و ارتباط، منع شده‌اند.
[6]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: علت چاپ توبه نامه باب در کتاب بهائیان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.