جذابیت تطبیق علائم ظهور
اگر «امید بستن به نشانههای ظهور» و دنبال کردن آن برای افراد به گونهی افراطی و غیرکارشناسی صورت گیرد، نقض غرض گردیده و انسان را از این هدف بزرگ، باز داشته و به وادی «انتظار نکوهیده» میکشاند. آموزههای اهلبیت (علیهم السّلام)، حاکی از آن است که وظیفه ما در دوران غیبت، «انتظار فرج» است نه «انتظار تاریخ فرج»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ موضوع مهدویت با نجات بشر درآمیخته و از آیندهای روشن سخن میگوید و این موضوع برای جوامع مختلف و با گرایشهای گوناگون، جذابیتی ویژه دارد؛ به همینرو، در موضوعات مهدویت شاید هیچ موضوعی به جذابیت نشانههای ظهور نباشد، چرا که این نشانهها با کنجکاوی انسان گره میخورد و آمدن موعود را عینیت میبخشد. تطبیق علائم ظهور، شوق ظهور را در جامعه افزایش میدهد و تحرک منتظران را برای خودسازی و جامعهسازی بیشتر از گذشته مینماید. انسانی که خود را منتظر میداند با تطبیق علائم ظهور، خود را در آستانه ظهور میبیند و شوقی وصفناپذیر یافته و انگیزهای فراوان مییابد. حال، متاسفانه برخی برای رسیدن به این مهم به هر قیمتی ولو توجیه هدف به هر وسیلهای دست مییازند. گرچه دوران غیبت امام عصر دوران انتظار است، اما بایست این انتظار، انتظاری عاشقانه، صبورانه، سازنده، پیشبرنده و در یک کلام، فعال و پرتحرک باشد، نه انتظاری راکد و بیتحرک باشد و قرار نیست جای خود بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و منتظر زمانی باشیم که امام عصر، ظهور کند و ما را از نکبت و بیچارگی برهاند، بلکه بناست تا در دوران غیبت، خود را برای حکومت عدل او آماده سازیم و جاده ظهور را هموار کنیم، تا شاید قسمتی از مقدمات آمدنش را فراهم کنیم، اما میان این دو نحوه از انتظار، تفاوت از زمین تا آسمان است، چرا که یکی در پی تلاش است و پرتحرک، و دیگری راکد است و بیتحرک.
سخن در این است که اگر «امید بستن به نشانههای ظهور» و دنبال کردن آن به گونهی افراطی و غیرکارشناسی صورت گیرد، نقض غرض گردیده و انسان را از این هدف بزرگ، باز داشته و به وادی «انتظار نکوهیده» میکشاند. آموزههای اهلبیت (علیهم السّلام)، حاکی از آن است که وظیفه ما در دوران غیبت، «انتظار فرج» است نه «انتظار تاریخ فرج». باید در «انتظار و آمادهی ظهور خود حضرت» بود، نه در «انتظار نشانههای ظهور»؛ چرا که «انتظار تاریخ فرج» خستهکننده، رکودآور، سست و کسالتآور است، اما در مقابل، «انتظار فرج» سرزندگی، طراوت و شادابی را به همراه دارد.
در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) به خوبی فرق میان این دو انتظار بیان شده: «عبدالرحمن بن کثیر گوید: در محضر ابیعبدالله (علیه السّلام) بودم که مهزم اسدی وارد شد و عرض کرد: جانم فدایت! انتظار به طول انجامید؛ آن وقت که ما منتظر آنیم، چه زمان خواهد آمد؟ حضرت فرمود: ای مهزم! کسانیکه زمان معیّن کردهاند، دروغ گفتند و کسانیکه عجله کردند نابود شدند، امّا کسانیکه تسلیم (اراده خداوند) هستند، نجات یافته و به سوی ما بازگردند.»[1] بنابراین همانگونه که اشاره شد، آنچه از ما خواستهاند انتظار فرج است. که این اصل (انتظار فرج) از اصول اسلامی و قرآنی است که از «حرمت یأس از رحمت خدا» استنتاج شده است، «وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ.[یوسف/87] از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند.»
پینوشت:
[1]. عن عبدالرّحمن بن کثیر قال: کنت عند أبیعبدالله (علیه السّلام) إذ دخل علیه مهزم فقال له جعلت فداک أخبرنی عن هذا الأمر الّذی ننتظر متی هو فقال یا مهزم کذب الوقّاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلّمون. کافی، شیخ کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج 1، ص 368.
افزودن نظر جدید