شريعت ستیزی در عرفان کیهانی (حلقه)

  • 1395/11/12 - 22:11

در عرفان حلقه داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقه به هیچ وجه لازم نیست. همچنین طاهری بر این باور است که انسان نمی‌تواند خدا را بفهمد و عباداتی که انسان در این راستا انجام می‌دهد بی‌نتیجه خواهد بود وی به پیروان خود می‌گوید، تا زمانی که به شناخت نرسیده‌اید ترمز دستی نماز را بکشید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قرآن کریم در آیات فراوانی بر عمل صالح، جهاد، استقامت، اطاعت از خدا و رسول، سرعت و سبقت در کار خیر، لزوم تسلیم کامل در برابر خواسته‌های حضرت حق و... تأکید می‌کند. توجه به این نکته و نیز توجه به آیات شریفه‌ای که اوصاف مؤمنان، پرهیزکاران و صالحان را بیان می‌کند، جای هیچ شکی باقی نمی‌گذارد که نه ایمان بدون عمل صالح مفید است و نه عبادت و عمل صالح بدون ایمان، لذا رعایت حدود و ثغور شرع مقدس و اطاعت از اوامر و نواهی الهی برای صعود به مقامات معنوی، امری اجتناب‌‏ناپذیر است و لزوم پایبندی به ظواهر شریعت برای دست‌‌یابی به باطن و حقیقت آن، هیچ جای تردیدی ندارد.
عرفان اسلامی شريعت محور است؛ یعنی راه رسيدن به خداوند را تنها از طريق عمل به همين احكام شرعی و فروعات فقهی معرفی می‌کند. شهيد مطهری در اين مورد می‌گوید: «عرفای اسلامی هرگز مدعی نيستند كه سخنی ماورای اسلام دارند و از چنين نسبتی سخت تبرّی می‌‏جويند. برعكس، آن‌ها مدعی هستند كه حقايق اسلامی را بهتر از ديگران كشف كرده‌‏اند و... چه در بخش عملی و چه در بخش نظری، همواره به كتاب و سنت و سيره‌ی نبوی و ائمه (علیهم‌السلام) و اكابر صحابه استناد می‌كنند.»[1]
ضمن اینکه در منطق اسلام «شریعت، طریقت و حقیقت» سه عنصر مستقل از هم نیستند، چه رسد متضاد با هم؛ بلکه سه‌بُعد از یک حقیقت و یک سلوک‌اند. از این‌رو، عارف الهی این‌هارا در برابر هم نمی‌نشاند و در تقابل با هم تفسیر نمی‌کند، به خلاف عارف‌‏نمایانی (همچون محمدعلی طاهری) که گاهی تأكيد بر التزام به شريعت دارند و گاهی تصريح به عدم مداخله عرفان کیهانی با روبنا (اعتقادات و شريعت) کرده و آن را غیر ضروری می‌دانند.
طاهری شرط رسیدن به خدا را پیروی از شریعت دینی نمی‌داند و گاهی پیروی از شریعت و عبادت خدا را اصلاً ممكن نمی‌داند و به زعم خود عبادت را فقط خدمت به خلق می‌داند.
در عرفان حلقه، از همان قدم اول، ظواهر شرعی تفسیر به رأی و تحریف معنوی می‌‏شوند، چنانچه طاهری نماز را اتصال معنا کرده و با توجیه تفاوت ميان اقامه نمودن نماز و خواندن آن، اتصال را بهتر از خواندن نماز بی‌کیفیت برای پیروان حلقه دانسته است و می‌گوید: «الصلوة را اتصالی يافتم بين خود و او كه می‌خواهم مقيم آن باشم و با آن ساكن سر كوی او شوم. می‌خواهم مقيم اتصالش باشم تا حضورش را دریابم. الصلوة اتصال با اوست و اتصال برقرار كردنی است، نه خواندنی.»[2]
این در حالی است که نماز يكی از اصلی‌‏ترين و مهم‏‌ترين اركان عبادی دين اسلام به شمار می‌آيد و در قرآن كريم از آن به صراحت به عنوان عبادت جوارحی بحث می‌‏شود و بارها افعال آن از قبيل سجده، ركوع و... و همچنين مقدمات آن از قبيل وضو و غسل مطرح شده است و حضرات معصومين (علیه‌السلام) به خواندن با توجه و با حضور قلب آن تأكيد فراوانی داشته‌‏اند و خود نیز در خلوت و جلوت نماز را اقامه می‌كردند و نحوه‌ی انجام صحیح آن را به صورت دستورات عملی و مسائل فقهی به مردم بيان می‌فرمودند، تا جای كه در روايات فقهی بيش از هزار مسئله در باب احكام نماز مطرح شده است كه اين خود به افعالی بودن نماز جلوه‌ی خاصی می‌دهد.
اما نماز با تعريف فقهی (عملی که با شرايط و اجزای خاص انجام می‌‏پذيرد)، هرگز در دوره‌‏های عرفان حلقه مورد توصيه و تأکيد قرار نمی‌‏گيرد؛ بلکه يک خانم مسلمان می‌‏تواند با توجه درونی و اتصال قلبی، نمازش را در حال آشپزی نيز ادا نمايد!
در عرفان حلقه - بر خلاف روش اسلام - برای ایجاد حضور قلب در نماز یا کیفیت بخشیدن به عرفان، به ترک نماز دستور داده می‌شود. طاهری در ترم دوم كلاس‌های عرفان حلقه توصیه به کشیدن ترمز دستی و ترک نماز کرده و چنین می‌گوید: «اگر نمازتان از سر عشق و عاشقی و معرفت نيست، بهتر است تا مدتی نخوانيد و مقیم کوی دوست بمانید و به اصطلاح ترمزدستی نماز را بكشيد؛ بلكه بگذاريد تا عاشق شويد و بعد نماز بخوانيد تا در ترم هشت مفصلاً به آن بپردازيم؛ چرا که نماز بدون عشق، نماز نیست و خم و راست شدنی بيش نيست، پس بهتر كه خوانده نشود؛ چون از سر عشق و كيفيت نيست. آن‌هایی هم که این ترمزدستی را نمی‌کشند، هنوز توجیه نشده‌اند؛ چراکه وقتی هوشمندی، ترمزدستی را می‌کشاند بر سر عبادات ما یکی از دلایلش این است که ما رسم بجا نمی‌‏آوریم؛ بلکه درک است که بجا می‌آوریم. این رسم که یک کار مکانیکی و خم و راست شدن است نیست، معرفت است که نسبت به هر موضوعی برای ما در اولویت قرار دارد.»
طاهری به اسم اتصال با حضرت روح‌القدس و تشعشع دفاعی، با زنان نامحرم کُشتی می‌گیرد! با اين وصف واژه شريعت در کتب عرفان حلقه، يک اصطلاح جديد است که هيچ اشتراک معنايی با اصطلاح رايج در منابع اسلامی ندارد.
وی گاهی جایگاه شریعت را انگیزه‌ای برای قدم گذاشتن به عرفان (بدون تأکید بر لزوم) دانسته است و می‌‏نويسد: «شریعت می‌تواند انگیزه‌ای برای راه‌یابی به باطن دین باشد.» و «ممکن است کسی که از دین خاصی تبعیت نمی‌کند، در مواجهه با یک مراسم مذهبی، به یک بیداری معنوی برسد.»[3] و گاهی ورود به عرفان حلقه را نیز وابسته به داشتن شریعت نمی‌داند.
معرفی این گونه شریعت در عرفان حلقه منجر به دوگانگی ميان گفتار و رفتار مریدان، مسترها و مربیان شده و عملاً بسياری از مربيان و مریدان چندان پايبند به شریعت نيستند و حتی بعد از آشنا شدن با عرفان حلقه، دل‌بستگی و پايبندی قبلی آن‌ها به شريعت نیز كاهش می‌يابد.[4]

پی‌نوشت:

[1]. آشنایی با علوم اسلامی (کلام - عرفان - حکمت عملی)‏، مرتضی مطهری، جلد دوم، ص 161.
[2]. محمدعلی طاهری، چند مقاله، تأملی درباره الصلوة، بی‌تا، بی‌جا، ص 21.
[3]. محمدعلی طاهری، انسان و معرفت، مقاله عرفان و شریعت، بی‌جا، 1390، ص 59.
[4]. سعید صدری، رهزن عرفان، نشر ذکری، 1395، ص 56.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.