استناد احمد الحسن به مرگ پادشاه عربستان برای اثبات حقانیت خود !

  • 1395/11/09 - 15:50

پیروان احمدالبصری در دعوت خود، به برخی روایات نشانه‌های ظهور استناد نموده که هیچ جایگاه علمی ندارد؛ به عنوان نمونه به روایتی که خبر از مرگ پادشاه عربستان می‌دهد استناد کرده؛ در حالی که اساسا این راویت از ریشه، دروغ بوده و علاوه بر بی سند و بی مدرک بودن روایت مورد استناد، متن و محتوای آن نیز ربطی به مدعای احمدالبصری ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بارزترین اشخاصی که در دهه‌ی حاضر در گردونه‌ی مدّعیان مهدویت قرار گرفته، شخصی است به نام «احمد اسماعیل گاطع الصیامری» که خود را با القاب فراوانی هم‌چون «سید یمانی، فرزند امام، وصی امام، فرستاده امام، امام سیزدهم، اول المهدیین و...» نامیده؛ مشهورترین نامی که هواداران وی برای او به کار می‌برند «احمد الحسن» می‌باشد، اما از آن‌جا که وی از اهالی بصره می‌باشد وی را با نام احمدالبصری می‌شناسند.

پیروان احمدالبصری در دعوت خود، به برخی روایات نشانه‌های ظهور استناد نموده، که هیچ جایگاه علمی ندارد؛ به‌عنوان نمونه به روایتی که خبر از مرگ پادشاه عربستان می‌دهد،[1] استناد کرده، یکی از ادله‌‌ای که در وب سایت «انصارالمهدی» (وابسته به جریان احمدالبصری) و یا برخی کتاب‌ها آمده، تصویری از «ملک فهد» و انحراف چشمان وی و عدم انحراف آن‌ها از نزدیک و سپس استناد به روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تعیین مصداق دقیق آن در این شخص و استفاده آن به نفع خود می‌‌باشد؛ اینان در استناد به روایتی دروغین، این‌چنین گفته‌اند: «در مسند احمد بن حنبل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده: بر حجاز (عربستان) مردی که نامش، نام حیوان است، (فهد)، حکومت می‌کند. اگر از دور به او نگاه کنی، در چشمش انحراف می‌بینی و چون نزدیک شوی، مشکلی نمی‌بینی. جانشین یا خلیفه‌اش برادر او می‌باشد که اسمش عبدالله است. وای بر شیعیان ما از دست او ـ این جمله را سه بار تکرار نمود ـ بشارت مرگش را به من بدهید، که شما را به ظهور حجت بشارت می‌دهم.»[2]

نقد و بررسی:
الف) اساساً این راویت از ریشه دروغ بوده و اثری از آن در منابع روایی شیعه و سنّی یافت نمی‌شود؛ چرا که از سوی هواداران احمدالبصری، نخستین منبع نقل این روایت، کتابی به نام «مأتان و خمسون علامة حتّی ظهور الإمام المهدی» از محمد علی طباطبایی حسنی یکی از هواداران احمدالبصری آمده که وی در کتاب خود، روایت را به کتاب «مسند» احمد بن حنبل ارجاع داده، در حالی‌که این راویت، دروغی بیش نبوده و نه در این کتاب و نه در هیچ کتاب روایی شیعه و سنّی، اثری از آن یافت نمی‌شود و تاکنون کسی آن را نیافته و از آن یادی نکرده است.
عجیب‌تر این‌که حتی خود نویسنده‌ی کتاب «250 علامة» نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده و در استناد آن به «مسند احمد» و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌گوید: «هذا الخبر نقله إلیّ أحد الفضلاء المطّلعین.[3] این خبر را یکی از فضلای مطّلع برای من نقل کرده است.» جالب است احمدالبصری ـ که ادعای علم امامت دارد ـ نتوانسته بفهمد که این روایت نه در «مسند احمد» و نه در هیچ منبع روایی دیگر، وجود خارجی نداشته و دروغی بیش به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست.

ب) علاوه بر بی‌سند و مدرک بودن روایت مورد استناد، متن و محتوای آن نیز ربطی به مدعای احمدالبصری ندارد، بلکه به‌طورکلی اشاره به ظهور حضرت حجت می‌کند، اما این‌که هواداران احمدالبصری با چه استدلالی «حجت» را به احمدالبصری تطبیق می‌دهند، مشخص نیست.

متأسفانه بسیاری از سایت‌های شیعه نیز بدون تحقیق و بررسی، همین روایت دروغین را به همراه تصویری از «ملک فهد»، پادشاه اسبق عربستان به نمایش گذارده و در حالی‌که اصل این روایت از ریشه دروغ است، تحلیل‌ها و تفسیرهای فراوانی پیرامون آن ارائه نموده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. تکلّمت الرّوایة الاولی عن علامة مهمّة و هی موت أحد ملوک الحجاز و قد قال السّید أحمد الحسن أنّها تخصّ فهد ملک السّعودیّة. دابة الأرض و طالع المشرق، ص 34، به نقل از کتاب ره افسانه، ص 33، اثر محمد شهبازیان.
[2]. عن مسند أحمد عن النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم): یحکم الحجاز رجل إسمه علی إسم حیوان إذا رأیته حسبت فی عینه الحول من البعید و إذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئا، یخلفه له أخ إسمه عبدالله، ویل لشیعتنا منه ـ أعادها ثلاثا ـ بشّرونی بموته ابشّرکم بظهور الحجّة. مأتان و خمسون علامة حتّی ظهور الإمام المهدی، محمد علی طباطبایی حسنی، ص 137.
[3]. مأتان و خمسون علامة حتّی ظهور الإمام المهدی، محمد علی طباطبایی حسنی، ص 137.

تولیدی

دیدگاه‌ها

حالا این بصری کثیف که یه دیوونس، خاک بر سر طرفداراش.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.