سفیان ثوری در آیینه احادیث

  • 1395/11/07 - 23:06

به عقیده برخی اشخاصی همانند سفیان ثوری که از بزرگان صوفی قرن دوم می‌باشد، از جمله پاکانی هستند که مخالف سیاست‌های خلفا بوده و با گوشه‌گیری و زهدگرایی، قصد اعتراض به حاکمان را داشتند، در صورتی که همین افراد در روایات اهل‌بیت (علیهم السلام) مورد مذمت قرار گرفته و عامل انحراف جامعه معرفی شدند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی معتقدند که بزرگان صوفیه در قرن دوم، مؤسسین اهل حق بودند. می‌گویند که «پاکدلان خشمگین که از بین محدثان بیرون آمده و مخالف حکومت فئودالی و اشرافی بنی‌امیه بودند، نخستین بنیان‌گذاران تصوف گردیدند».[1] آنان، اشخاصی همانند حسن بصری، ابوهاشم کوفی، سفیان ثوری و ... را پاکدلانی معرفی کرده‌اند که در مقابله با خلفای وقت، گوشه‌نشینی و ترک دنیا را پیشه خود قرار داده و سیر و سلوک معنوی را بهانه‌ای برای اعتراض به سیاست خلفا قرار داده بودند.
اما باید دانست که این دسته از افراد غالبا رابطه خوبی با امامان معصوم (علیهم السلام) به عنوان خلفای الهی، نداشته و بعضاً با ایشان مخالفت می‌کردند. احادیث اهل بیت (علیهم السلام) -که در موضوعات مختلف مبین و فصل خطاب موضوعات اختلافی است- حقیقتی را درباره انحراف سفیان ثوری به ما گوشزد می‌کند که به واسطه آنها انحراف بزرگان جریان تصوف برای ما روشن می‌شود.
سدیر از امام باقر (علیه السلام) ضمن حدیثی، سفیان ثوری را گمراه کننده مردم از درگاه امامان قلمداد کرده و می‌گوید: «سَمِعْتُ‏ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام)‏ وَ هُوَ دَاخِلٌ وَ أَنَا خَارِجٌ‏ وَ أَخَذَ بِيَدِي ثُمَ‏ اِسْتَقْبَلَ‏ اَلْبَيْتَ‏ فَقَالَ يَا سَدِيرُ إِنَّمَا أُمِرَ اَلنَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ اَلْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلاَيَتَهُمْ لَنَا وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ‏ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ‏ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اِهْتَدى‏ََ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ إِلَى وَلاَيَتِنَا ثُمَّ قَالَ يَا سَدِيرُ فَأُرِيكَ اَلصَّادِّينَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى‏ أَبِي حَنِيفَةَ وَ سُفْيَانَ اَلثَّوْرِيِ‏ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ وَ هُمْ حَلَقٌ‏ فِي‏ اَلْمَسْجِدِ فَقَالَ هَؤُلاَءِ اَلصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ بِلاَ هُدًى مِنَ اَللَّهِ‏ وَ لاَ كِتَابٍ مُبِينٍ‏ إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلْأَخَابِثَ لَوْ جَلَسُوا فِي بُيُوتِهِمْ فَجَالَ اَلنَّاسُ فَلَمْ يَجِدُوا أَحَداً يُخْبِرُهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ‏ رَسُولِهِ ص‏ حَتَّى يَأْتُونَا فَنُخْبِرَهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ‏ رَسُولِهِ.[2] سدير گويد: از امام باقر (علیه السلام) شنيدم درحالى‌كه او وارد مسجدالحرام مى‏‌شد و من خارج مى‏‌شدم، دست مرا گرفت و برابر كعبه ايستاد و فرمود: اى سدير، همانا به مردم دستور داده شده كه بيايند به اين سنگ‌ها طواف كنند و سپس نزد ما آيند و ولايت خود را به ما اعلام دارند و اين است قول خدا (سوره طه، آیه 82): «و به راستى من بسيار آمرزنده‏‌ام براى كسى كه بازگردد و بگرود و كار خوب كند و سپس رهبرى شود.» پس از آن اشاره به سينه خود كرد و گفت: به سوى ولايت ما رهبرى شود. سپس فرمود: اى سدير، من كسانى را كه از دين خدا جلو گيرند به تو مى‏‌نمايم و نگاهى به ابى‌حنيفه و سفيان ثورى انداخت كه در آن روز حلقه‏‌هایى در ميان مسجد الحرام تشكيل داده بودند و فرمود: آنانند كه سد راه دين خدايند بى‏‌رهبرى از طرف خدا و بى‏‌دليل روشن بر پيشوائى و گفتار خود، اگر اين خبيث‌ها در خانه خود نشينند، مردم بگردند و كسى را نيابند كه به آن‌ها از طرف خدا و رسولش خبر دهد، آن وقت نزد ما آيند و از طرف خدای تبارك و تعالى و رسولش به آنها خبر دهيم.»
از این رو بیان حدیث فوق این‌گونه می‌نماید که عقیده کسانی که «تصوف را سقیفه بنی ساعده دوم[3] می‌نامند،[4] قوت بیشتری گرفته و می‌توان گفت: صوفیه جریانی است که در مقابله با معنویت صوفیه علم شده است و بزرگان صوفیه قصد داشتند تا مقام معنوی ائمه (علهیم السلام) را بعنوان سکان‌داران هدایت جامعه تصاحب کرده و خود هدایت مردم را بر عهده گیرند.

پی‌نوشت:

[1]. ادواردویچ برتلس یوگنی، تصوف و ادبیات تصوف، مترجم ایزدی سیروس، امیرکبیر، تهران، 2536، ص 8
[2]. کلینی محمد بن یعقوب، الكافي، اسلامیه، قم، ج‏1، ص 393
[3]. چرا که با تشکیل سقیفه بنی‌ساعده توانستند ولایت و زعامت را از اهل‌بیت (علیهم السلام) غصب کنند ولی در مقابل معنویت ائمه (علیهم السلام) ماندند و نتوانستند کاری از پیش برند. از این رو بهترین کار، ساخت جریان و شخصیت‌هایی بود که بتوان آن‌ها را جایگزین ائمه (علیهم السلام) کرد و ولایتی را تعریف کرد که در عین تبعیت مردم از آن، با حکومت‌های وقت کاری نداشته باشد، یعنی اسلام منهای سیاست.
[4]. نویسندگان، سراب تصوف، معاونت تبلیغ، قم، 1378، ص 3

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.