ادعای وجود معجزات احمدالبصری
معجزه یکی از ابزارهایی است که خداوند آن را مخصوص پیامبران قرار داده تا به واسطه آن، صدق گفتارشان در جهت ارشاد مردم به سمت خدامحوری باشد. از این رو معجزه دارای شرایطی است که باید حصول همه آن شرایط با هم اتفاق بیفتد. حصول شرایط ویژه در معجزه، علامتی است برای صدق کلام پیامبران و افشای حیله مکارانی مانند احمدالبصری و غیره.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بارزترین اشخاصی که در دههی حاضر در گردونهی مدّعیان مهدویت قرار گرفته، شخصی است به نام «احمد اسماعیل گاطع الصیامری» که خود را با القاب فراوانی همچون «سید یمانی، فرزند امام، وصی امام، فرستاده امام، امام سیزدهم، اول المهدیین و...» نامیده؛ مشهورترین نامی که هواداران وی برای او به کار میبرند «احمد الحسن» میباشد، اما از آنجا که وی از اهالی بصره میباشد وی را با نام احمدالبصری میشناسند.
از ادعاهای مطرح شده برای حقانیت احمدالبصری وجود معجزاتی برای این شخص است؛ این در حالی است که ادعاهای وی در وجود معجزات به قدری مضحک است، که بهترین دلیل برای رد آنها همان ادعاهاست، معجزاتی همچون: نوشته شدن نام احمد روی یک شمع و نقش نام او روی خطوط کف دست یکی از پیروان وی؛ چنانکه مهمترین ادّعای معجزهی او در بیانیهی شوال 1424 هجری چنین بیان شده است: «نخستین معجزاتی که برای مسلمانان و همهی جهانیان آشکار میسازم، محل دفن حضرت فاطمه (علیها السّلام) پاره تن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ در حالیکه همهی مسلمانان بر این نکته اجماع دارند، که قبر آن حضرت مخفی است و جز امام مهدی از آن آگاهی ندارد؛ از اینرو امام مهدی به من خبر داده است که قبر مادرم زهرا (علیها السّلام) کنار قبر امام حسین (علیه السّلام) و چسبیده به اوست، به گونهای که گویا فرزند در آغوش مادر آرمیده است.»[1]
نقد و بررسی: معجره از ماده «عجز» به معنای ناتوانی یعنی کاری که دیگران از انجام آن ناتوان باشند، همچون تبدیل عصای چوبین به اژدها که حتی ساحران از انجام آن ناتوان بودند. بنابر روایات اهلبیت (علیه السّلام) معجزه، راهی برای تشخیص درستی و نادرستی دعوت حجت الهی از مدعیان دروغین است: «ابوبصیر گوید از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدم: برای چه خداوند عزّوجلّ به انبیا و رسولانش معجزه داده است؟ حضرت فرمود: تا دلیلی باشد بر صدق آورنده آن، یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). سپس فرمود: معجزه علامت و نشانه است بر حق تعالی و آن را فقط به انبیاء، رسولان و حجتهایش عطا میفرماید تا راستگو از دروغگو مشخص گردد.»[2]
با توجه به اینگونه روایات، علامه مجلسی هفت شرط برای معجزه برشمرده: از افعال خدا یا چیزی معادل آن باشد؛ خارقالعاده باشد؛ قابل معارضه نباشد؛ همراه با تحدّی باشد؛ موافق با ادعای شخص مدّعی باشد؛ همان معجزه، تکذیب کنندهی خود او نباشد؛ متاخر یا همراه با ادعای نبوت باشد، نه پیش از آن؛ چرا که بنا بر نظر مشهور، امور خارقالعاده پیش از ادعای نبوت، کرامات و مقدمات نبوتند و نه معجزه.»[3]
همانگونه که در بالا آمد، از شرایط معجزه، قابل معارضه نبودن است، اما در مورد ادعای احمدالبصری چنین نیست، چرا که افراد دیگری مکانهای دیگری را محل دفن حضرت زهرا (علیها السّلام) دانسته و با او در این قول معارضه نمودهاند؛ ضمن آنکه سیاست حکیمانهی اهلبیت (علیهم السّلام) از آغاز تاکنون این بوده که محل قبر آن حضرت، مخفی باشد تا سندی بر مظلومیت پارهی تن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باشد و برای همیشهی تاریخ، این پرسش باقی بماند که چرا سرور زنان دو دنیا، شبانه دفن گردید و کسی از مزار مخفیش آگاه نگردید و چرا اجازه حضور خلفا در تشییع جنازه و نماز بر پیکر وی داده نشد؟
همچنین از شرایط معجزه آن است که قابل راستیآزمایی باشد، در حالیکه ادعاهای معجزهی احمدالبصری بیشتر به همان طنزی میماند که گفتهاند شخصی میخی را بر زمین کوبید و گفت: اینجا نقطهی وسط زمین است. شخصی از او پرسید: از کجا معلوم؟! او گفت: اگر میپنداری چنین نیست، متر کن، ببین هست یا نیست؟
پینوشت:
[1]. سایت انتظار موعود با موضوع: «نقد و بررسی بهرهگیری از استخاره، معجزه و خواب در ادله مدعی یمانی بصری».
[2]. ... عن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله (علیه السّلام) لأیّ علّة أعطی الله عزّوجلّ أنبیاءه و رسله و أعطاکم المعجزة فقال لیکون دلیلا علی صدق من أتی به والمعجزة علامة لله لا یعطیها إلّا أنبیاءه ورسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب. علل الشرائع، شیخ صدوق، منشورات المکتبة الحیدریة، نجف، ج 1، ص 122.
[3]. و لها سبعة شروط: الأوّل: أن یکون فعل الله أو ما یقوم مقامه... الثّانی: أن یکون خارقا للعادة. الثّالث: أن یتعذّر معارضته فیخرج السّحر والشّعبده. الرّابع: أن یکون مقرونا بالتّحدّی... الخامس: أن یکون موافقا للدّعوی... السّادس: أن لا یکون ما أظهره مکذبا له... السّابع: أن لا یکون المعجزة متقدّما علی الدّعوی، بل مقارنا لها أو متأخّرا عنها بزمان یسیر معتاد مثله، والمشهور أن الخوارق المتقدّمة علی دعوی النّبوّة کرامات وإرهاصات أی تأسیسات للنّبوّة. بحارالأنوار، علامه مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 17، ص 222.
افزودن نظر جدید