پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمدعلی طاهری که خود را بنیان‌گذارطب مکمل ایرانی، فرادرمانی، سایمنتولوژی و نظریه پیوند شعوری معرفی می‌کند عرفان کیهانی (حلقه) را برای موسسه‌ی خود نام‌گذاری کرده است. طبق نظر بسیاری از صاحب نظران علم پزشکی روش‌های وی قابل تأیید نمی‌باشد و بر پایه‌های علمی استوار نشده‌است. روش‌های وی عبارتند از:

فرادرمانی؛
طاهری در تعریف فرادرمانی می‌گوید: «فرا درمانی نوعی درمان مکمّل است که ماهیتی کاملاً عرفانی دارد و شاخه‌ای از عرفان کیهانی به شمار می‌آید و اولین قدم در عرفان کیهانی، درمان است.»[1]
وقتی از وی پرسیده می‌شود: شما به رابطه تنگاتنگ سلامتی و عرفان اشاره کردید؛ اما بعضی فرادرمان‌گرها لزوماً به دنبال عرفان نیستند؟ در جواب می‌گوید: «با فرادرمانی افراد در حلقه و سیکل قرار می‌گیرند که آن‌ها را با کل خودشان متصل می‌کند و آن‌ها از تأثیرات این جمع‌شدن نصیب می‌برند، حالا باید خودشان کنجکاو بشوند که این چیست. اگر همه نخواهند، هیچ الزامی نیست.»
در تعریف طاهری، عدم الزام شناخت خداوند برای عارف منجر به عارف محسوب شدن تمام پزشکان، روانشناسان، دام‌پزشکان و هرکس که درمانگری می‌کند، شده؛ هرچند کافر و منکر خدا باشند، البته از مطالب بعدی طاهری چنین برمی‌آید که او درمان‌گری را ملازم عارف شدن نمی‌داند و این نوعی تناقض در گفتار اوست. ضمن این‌که اگر در عرفان حلقه، درمانی وجود دارد، در حقیقت بهبودنمایی است که توسط نیروهای شیطانی و جنّیان صورت می‌گیرد و شفانمایی زمان‌بر و موقّتی است.

سايمنتولوژی؛
استقبال عوام از واژه‌های جدید، همچون مانند: هولوگرافیک، انرژی کیهانی، شعور آب، راز جذب و... منجر به ابداع عناوین جدید و الفاظ شبه‌علمی توسط متصدیان برنامه‌های فریب عمومی و رمّالان حرفه‌ای شده است. طاهری نیز با الگو گرفتن از آن‌ها با عنوان جدید سایمنتولوژی مدعی است که منشأ بيماری‌های ذهنی و روانی، موجودات غير اُرگانيك شناخته می‌شوند و در سایمنتولوژی با رفع علائم این آلودگی و حذف و پاک‌سازی ویروس‌های غیر ارگانیک، امکان رفع اختلال‌های فوق (ذهن و روان) فراهم می‌شود.[2]
رئیس عرفان حلقه برای این ادعای خود نیز همانند دیگر ادعاهایش هیچ منبع علمی ارائه نداده است. عده‌ای از مریدان وی که مدعی هستند به توفیقات علمی در ایران دست یافته‌اند، می‌گویند: با دستگیری آقای طاهری همه چیز نابود شده است.
آن‌چه مدعیان این روش به آن استدلال می‌‏کنند، شهادت دوست و آشنا و فامیل یا خودشان است و منبع دیگری آن را تأیید نمی‌کند. از آن‌جا که این روش‌ها در عرصه علم تأیید نشده‌‏اند، نتایج مورد ادعا فقط می‌تواند اثرات تلقینی یا درمان توسط عوامل دیگر باشد.

شبکه‌‏های مثبت و منفی؛
این دو اصطلاح از واژه‌های پرکاربرد در عرفان حلقه است. در اساسنامه عرفان حلقه، طاهری شعور الهی را مشتمل بر جنبه‌‏های منفی و مثبت پنداشته و قائل به رحمت منفی يا شعور منفی در عالم شده است و می‌گوید: «شعور كيهانی (به تعبير عرفان حلقه، رحمت عامّ خدا) يا هوشمندی الهی، شامل دو شبكه منفی و مثبت است.»[3]
قائل شدن به وجود رحمت منفی، یا مثبت و منفی پنداشتن شعور الهی، خطایی فاحش در خداشناسی است و نمی‌شود گفت عملكرد منفی بنده - که او را سزاوار قهر الهی می‌سازد - دلالت بر این دارد که قهر خداوند منفی است، در حالی که قهر خداوند كاملاً مثبت است و از حكمت، قدرت و عدالت او جاری می‌شود.
طاهری معیاری برای بازشناختن این دو ارائه نداده است و می‌گوید: «کلیه اطلاعات ماورایی که انسان به دست می‌آورد، یا از شبکه مثبت است یا از شبکه منفی. اطلاعات شبکه مثبت انسان را در جهت کمال هدایت نموده و راه رسیدن به وحدت را با جهان هستی برای او فراهم می‌نماید. از پیامدهای این هدایت، رسیدن به شادی درونی، آرامش و... است.»
وی شبکه مثبت را همان شبکه شعور کیهانی و مسیر عرفان کمال می‌داند و شبکه منفی را شبکه شیطانی، و پیامدهای استفاده از آن را: رسیدن به اضطراب، ناآرامی، ناامیدی، غم و اندوه، احساس تنهایی و... معرفی می‌کند.[4] گذشته از این موارد، تمام اطلاعاتی را که در انسان ایجاد ترس و وحشت، دلهره و اضطراب، یأس و ناامیدی، غم و اندوه و افسردگی و... کند، از شبکه منفی می‌داند.
در مقابل طاهری باید گفت: چگونه اثبات می‌کنید که شبکه منفی وجود دارد و چگونه ترس، اندوه و اضطراب از طریق شبکه منفی حاصل می‌شود؟ از سویی دیگر، چگونه می‌توان هرگونه شادی مغرورانه و آرامش با بهره‌های دنیوی (یا حرام شرعی) را عرفانی دانست؟

پی‌نوشت:

[1]. محمدعلی طاهری، انسان از منظری دیگر، نشر ندا، 1386، ص 18.
[2]. سایمنتولوژی، محمد علی طاهری، انتشارات عرفان کیهانی، ج1، ص 15.
[3]. محمدعلی طاهری، عرفان كيهانی (حلقه)، نشر سایان، 1390، ص 93.
[4]. همان، ص 132.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: رهزن عرفان، سعید صدری، نشر ذکری، 1395، ص 49.