تواتر احادیث مهدویت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بسیاری از علما و بزرگان اهل سنّت به «تواتر احادیث مهدویت» و «تکفیر منکران» تصریح نمودهاند که در این مقاله، مختصراً به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) محمد بن عبدالرسول حسینی برزنجی؛
وی در چند جا از کتاب خود به تواتر احادیث مهدویت تصریح کرده: «باب سوم: در مورد نشانههای بزرگی که پس از آن قیامت میآید، بسیار زیاد است، که یکی از آنها مهدی میباشد، که نخستین آنهاست...؛ بدانکه احادیث وارد شده در مورد مهدی ـ با احتساب اختلاف روایات ـ از حد شمارش بیرون است. دانستی که احادیث وجود مهدی و خروج او در آخرالزمان و اینکه او از عترت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از فرزندان فاطمه (علیها السّلام) است، تواتر معنوی داشته و انکار آن بیمعناست... نهایت چیزی که از طریق روایات صحیح فراوانی که به حد شهرت رسیده در حد «تواتر معنوی» است و با استفاده از آنها بهدست میآید که نخستین نشانهی بزرگ پیش از قیامت خروج مهدی است، که از فرزندان فاطمه (علیها السّلام) بوده و در آخرالزمان آمده و زمین را از عدل و داد پر مینماید، آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد.»[1]
ب) عبدالرؤف مناوی و کتابهای مستقل درباره مهدی؛
او که صاحب تالیفات و تصنیفات فراوان میباشد، در اینباره میگوید: «روایات درباره مهدی بهقدری زیاد و مشهور است که بسیاری از علما در اینباره تألیفات مستقلی نوشتهاند.»[2]
ج) صدیق حسن خان قنوچی؛
این عالم سلفی در کتاب خود میگوید: «احادیث وارد شده در مورد مهدی ـ با وجود اختلاف روایات ـ بسیار زیاد و در حد تواتر معنوی میباشد، که در کتب سنن، معاجم و مسانید آمدهاند. هیچ شکی در خروج مهدی در آخرالزمان ـ بدون تعیین ماه و سال خروج او ـ وجود ندارد، زیرا اخبار این باب متواتر بوده و اکثر قریب به اتفاق مسلمانان از گذشته تاکنون بر این امر اتفاق نظر داشته و سخنان خلاف آن مورد اعتنا نیست. [همچنین این عالم، در رد ابنخلدون که اصل مهدویت را عقیدهای بیریشه و غیر اسلامی میداند، چنین میگوید:] پس شکی در امر این مرد فاطمی موعود منتظر که دلالت ادله بر وجود او میباشد، وجود ندارد؛ بلکه انکار این مطلب یعنی جسارت و جرأت داشتن در مخالفت با نصوص مستفیض مشهور که به حد تواتر میرسد.»[3]
د) عظیم آبادی و تواتر احادیث مهدویت؛
ابوالطیب، شمس الحق عظیم آبادی، پس از نقل کلام محمد بن علی شوکانی و دیگر علمای اهل سنت در اینباره، مینویسد: «با آنچه برشمردیم، ثابت میشود احادیت وارد شده درباره مهدی منتظر و احادیث دجّال و نزول عیسی (علیه السّلام) متواترند.»[4]
ه) محمد انور شاه و تکفیر منکران مهدویت؛
برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز تصریح کردهاند، که منکر ظهور حضرت مهدی کافر است: «جابر بن عبدالله از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده: کسیکه خروج مهدی، نزول عیسی (علیه السّلام) و خروج دجّال را انکار کند، به آنچه بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده، کافر گشته است.»[5]
در یک کلام، روایات در خروج حضرت مهدی نزد علمای اهل سنت به قدری بوده است، که آنان با تعابیر و شکلهای مختلف بر کثرت و فراوانی آن شهادت دادهاند؛ مانند این عبارت که در کتابهای زیادی آمده: «احادیت در تصریح بر خروج مهدی دارای صحیحترین سندهاست.»[6]
پینوشت:
[1]. الباب الثالث في الاشراط العظام والامارات القريبة التي تعقبها الساعة وهي أيضا كثيرة فمنها المهدي وهو أولها ، واعلم أن الأحاديث الواردة فيه على اختلاف رواياتها لا تكاد تنحصر قد علمت أن أحاديث وجود المهدي وخروجه آخر الزمان وأنه من عترة رسول الله صلى الله عليه وسلم من ولد فاطمة بلغت حد التواتر المعنوي فلا معنى لانكارها وغاية ما ثبت بالأخبار الصحيحة الكثيرة الشهيرة التي بلغت حد التواتر المعنوي وجود الآيات العظام التي منها بل أولها خروج المهدي وأنه يأتي في آخر الزمان من ولد فاطمة يملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلما. الإشاعة لأشراط الساعة، برزنجی، مکتبة المشهد الحسینی، القاهرة، ص 87، ص 112، ص 189.
[2]. و أخبار المهدیّ کثیرة شهیرة أفردها غیر واحد فی التّألیف. فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، عبد الرؤوف المناوی، المکتبة التجاریة الکبری، مصر، ج 6، ص 279.
[3]. و الأحادیث الوارده فی المهدی علی اختلاف روایاتها کثیره جدّا، تبلغ حدّ التواتر المعنوی، و هی فی السنن و غیرها من دواوین الإسلام من المعاجم و المسانید» «1» إلی أن قال: «لا شکّ أنّ المهدی یخرج فی آخر الزمان من غیر تعیین شهر و لا عام، لما تواتر من الأخبار فی الباب، و اتّفق علیه جمهور الأمّه خلفا عن سلف، إلّا من لا یعتدّ بخلافه» «2» إلی أن قال: «فلا معنی للریب فی أمر ذلک الفاطمیالموعود المنتظر، المدلول علیه بالأدلّه، بل إنکار ذلک جرأه عظیمه فی مقابله النصوص المستفیضه المشهوره، البالغه إلی حدّ تواتر. الإذاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة، محمد صدیق خان بن حسن علی الحسینی البخاری القنوجی، المکتبة العلمیة بالمدینة و مطبعة المدنی بالقاهرة، ص 112.
[4]. أنّ الأحادیث الواردة فی المهدیّ المنتظر متواترة و الأحادیث الواردة فی الدّجال متواترة و الأحادیث الواردة فی نزول عیسی (علیه السّلام) متواترة. عون المعبود شرح سنن أبی داوود، محمد شمس الحق العظیم آبادی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ج 11، ص 308.
[5]. عن جابر بن عبدالله قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) من أنکر خروج المهدیّ فقد کفر بما أنزل علی محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و من أنکر نزول عیسی ابن مریم (علیه السّلام) فقد کفر و من أنکر خروج الدّجالّ فقد کفر. التصریح بما تواتر فی نزول المسیح، محمد أنور شاه الکشمیری الهندی، مکتب المطبوعات الإسلامیة، حلب، ج 1، ص 242.
[6]. والأحادیث فی التّنصیص علی خروج المهدیّ أصحّ إسنادا. تاریخ مدینة دمشق، أبوالقاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبدالله الشافعی، دارالفکر، بیروت، ج 47، ص 518.
افزودن نظر جدید