اشکالاتی بر تعریف وحدت و کثرت طاهری(سرکرده عرفان حلقه)
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی دیگر از شروطی که طاهری برای اتصال به شبکهی شعور کیهانی ضروری دانسته است، شرط پذیرش وحدت است. ابتدا بایستی تعریفی از وحدت و کثرت ارائه بدهیم و اهمیت و جایگاه آنرا در عرفان حلقه مشخص کنیم.
در عرفان حلقه اعتقاد بر ایناست که بین اجزاء جهان هستی پیوندی برقرار است و هستی به منزلهی یک پیکر واحد است. آنان از رهگذر این پیوند نظریهای با نام «اینتریونیورسال» را طراحی کردهاند و آن را بیسابقه دانسته و در موردش غلو کردهاند. در واقع وحدت، تن واحده بودن هستی و تفکر اینتریونیورسال همگی واژههایی متفاوت هستند که جملگی میخواهند یک حرف را بگویند.
طاهری تعاریفی برای وحدت و کثرت ارائه نداده است. او تنها از حلقهی وحدت و نیز عالم وحدت و کثرت سخن گفته است. اما آنچه از سخنان طاهری فهمیده میشود این است که مراد او از وحدت و کثرت موارد زیر است:
1. نزدیک شدن انسانها به یکدیگر؛
2. اجتناب از هر عاملی که باعث تفرقه بین انسانها شود (اجتناب از کثرت)؛
3. رسیدن به یک اشتراک و آن اشتراک این است که همه تن واحده هستند. حتی یکی از نقاط تفرقه از دید او دین و اعتقاد و ملیت و نژاد است؛
4. رسیدن به اینکه انسان با همهی دنیا یک تن واحد است.
5. در چنین عالمی (عالم وحدت) است که میتواند به ماوراء دست پیدا کند و در عالم کثرت نباید انتظار کمک ماورائی داشت.
طاهری گفته است: «هدف از این شاخه عرفانی، کمک به انسان در راه رسیدن به کمال و تعالی است؛ حرکتی از عالم کثرت به عالم وحدت. در این راستا، همهی تلاشها برای نزدیکی انسانها به یکدیگر صورت گرفته، از هر عاملی که باعث جدایی انسانها و ایجاد تفرقه بین آنها میشود، اجتناب به عمل میآید.»[1]
وهمچنین در تعریف عالم وحدت و کثرت گفته است: «انسان در مسیر خود همواره دو راه پیش روی دارد، راه وحدت و راه کثرت.» عالم وحدت به عالمی اطلاق میشود که ادراکی بوده و در آن انسان به درک «تن واحده» بودن جهان هستی میرسد. در این حالت انسان خود را با همهی اجزای جهان هستی در ارتباط و یگانگی میبیند. عالم کثرت به عالمی اطلاق میشود که در آن انسانها از یکدیگر جدا شدهاند تا جایی که دنیای هر انسانی تنها محدود به خود شده و خارج از خود را به رسمیت نمیشناسد، فقط در فکر خویش بوده و همهی توجه او به حفظ منافع شخصی، زندگی مادی و زمینی معطوف میباشد. این روند به درگیری با خود منجر شده و تضادهای فردی به اوج میرسد. در عالم کثرت هیچ دو انسانی نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند.»[2]
بررسی و نقد:
الف) تعاریفی که طاهری از وحدت و کثرت ارائه میدهد با تعاریف ایندو در عرفان اسلامی سازگاری ندارد.
ب) با همهی انسانها به صلح، وحدت و همدلی نمیتوان رسید. آنچنانی که خداوند متعال بارها در قرآن کریم با بیان گزارهی «لایحب» عدهای را از دایرهی دوستی خود خارج کرده است.
ج) این تفکر مروج اندیشهای شوم به نام «مذهب اشتراکی» است که توسط طاهری بیان و طرحریزی شده است و در جای خود به آن خواهیم پرداخت.
د) غایت این اندیشه رسیدن به خدا شدن انسان است.
ه) اینکه نویسنده گفته است: «در عالم کثرت، هیچ دو انسانی نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند» درست نیست و دلیل روشنی ندارد؛ زیرا انسانها (همان انسانهایی که در عالم کثرتاند و به درک تن واحد بودن جهان هستی نرسیدهاند) تا کنون با زندگی در همین عالم کثرت و با تربیت خانوادگی و اجتماعی توانستهاند یکدیگر را تحمل کنند. بسیاری از خانوادهها ممکن است در اول، ناهماهنگ و کم تحمل باشند ولی بعدا با رعایت اصول اخلاقی و تربیتی به تحمل یکدیگر دست یابند و وحدت پیدا کنند. پس چگونه به طور کلی میتوان گفت «در عالم کثرت، هیچ دو انسانی نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند.»[3]
پینوشت:
[1]. عرفان کیهانی، محمد علی طاهری، انتشارات اندیشه ماندگار، تهران، اصل 2، ص 21.
[2]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 15 و 16.
[3]. افسون حلقه، علی ناصری راد، نشر سایان، تهران، 1390 ش، ص 95.
برای اطلاع بیشتر به، سایت نجات از حلقه، مقاله نه عارف نه طبیب، مراجعه کنید.
افزودن نظر جدید