خداوند و علی، برای یاری پیامبر کافی هستند
منزلت حضرت علی(علیه السلام) بر هیچ انسانی پوشیده نیست. چه کسانی که مرید حضرت باشند و چه کسانی که دشمنی ایشان را در دل میپرورانند. دشمنان چون میدانند که حضرت علی(علیه السلام) دارای چه مقامی در نزد خداوند است و برای اینکه این منزلت را زیر سؤال ببرند، به روایات فضائل و حتی به تفسیر آیاتی که در شأن حضرت نازل شده است، دست میبرند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قدر و منزلت حضرت علی (علیه السلام) بر هیچ انسانی پوشیده نیست. چه کسانیکه مرید حضرت باشند و چه کسانیکه دشمنی ایشان را در دل میپرورانند. دشمنان چون میدانند که حضرت علی (علیه السلام) دارای چه مقامی در نزد خداوند است و برای اینکه این منزلت را زیر سؤال ببرند، به روایات فضائل و حتی به تفسیر آیاتی که در شأن حضرت نازل شده است، دست میبرند.
آیات بسیاری در منقبت حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است و این سخن را روایات فراوانی از منابع اهل سنت تایید میکنند. یکی از این آیات آیه 64 سوره مبارکه انفال است. خداوند در این آیه، خود و حضرت علی (علیه السلام) را برای یاری رساندن به پیامبر کافی میداند.
خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ.[انفال/64] اى پیامبر! خداوند و مؤمنانى که از تو پیروى مىکنند، براى حمایت تو کافى است.» طبق نقل قرطبی این آیه قبل آغاز غزوه بدر در سرزمین بیداء نازل شده است.[1]
عدهای از مفسران و محدثان برجسته اهل سنت در ذیل این آیه گفتند که این آیه در شأن حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است.
ابونعیم اصفهانی نقل کرده است: «هذه الآیة نزلت فی علی بن ابی طالب.[2] این آیه در شأن علی بن ابیطالب نازل شده است.»
همچنین حاکم حسکانی در شواهد التنزیل نقل کرده است که این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شده است.[3]
ابنتیمیه که دشمنی او با اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) و مخصوصاً حضرت علی (علیه السلام) آشکار است، بر تفسیر این آیه ایراد گرفته است و گفته است: «اینگونه تفسیر از بزرگترین افتراها بر خداوند و پیامبر است. چرا که خداوند به تنهایی برای یاری پیامبر و کسانی از مؤمنان که او را یاری کردهاند، کافی است... . برخی از کسانیکه دچار غلط شدهاند، گمان کردهاند که معنای آیه این است که خدا و مؤمنان تو را کافی هستند و این معنا سخنی قبیح و مستلزم کفر است.»[4]
پاسخ ابنتیمیه را با توجه به عبارات بزرگان اهل سنت، اینگونه میتوان داد:
طبری در تفسیر خود نوشته است: «و قد قال بعض اهل الغربیة فی من: إنها فی موضع رفع علی العطف علی اسم الله، کأنه قال: حسبک الله و من تبعوک الی جهاد العدو من المؤمنین...[5] ادیبان زبان عرب درباره کلمه «من» گفتهاند که این کلمه در محل رفع است و به کلمه «الله» معطوف است و معنای آیه این چنین میشود که ای پیامبر! خداوند و مومنانی که تو را تبعیت میکنند، برای تو کافی هستند.»
همچنین زمخشری نیز این معنا را در تفسیر خود نقل کرده است.[6]
ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان عیناً کلام طبری را ذکر کرده است و گفته است معنای آیه اینچنین میشود: «حسبک الله و من تبعوک من المؤمنین.[7] ای پیامبر! خداوند و مومنانی که تو را تبعیت میکنند، برای تو کافی هستند.»
فخر رازی که از بزرگترین مفسران اهل سنت است، در ذیل این آیه دو معنا را محتمل دانسته است و در ادامه گفته است که فراء معنای مذکور را بهتر دانسته است.[8]
چگونه ابنتیمیه این سخنان را ندیده است و در واقع کلمات بزرگان از علمای مذهب خویش را رد میکند؟
ابنتیمیه گفته است که خداوند بهتنهایی برای یاری رساندن به پیامبرش و همه خلق کافی است و نیاز به یاری رساندن کسی دیگر نیست. ما میگوییم این حرف را ما هم قبول داریم و میدانیم که خداوند بر همه امور مسلط بوده و یاور همه مخلوقات است، ولی این را باید به ابنتیمیه گفت که کافی بودن خداوند، با جهاد مؤمنان منافاتی ندارد، بلکه خداوند یاری رساندن خود را با کمک مؤمنان انجام میدهد. اگر بنا بود که خداوند در تمام جنگها بهتنهایی پیامبرش را یاری رساند، نزول و تشریع آیات جهاد دیگر معنا نداشت.
پینوشت:
[1]. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج8، ص29
[2]. النور المشتعل، ابونعیم اصفهانی، وزارت فرهنگ و ارشاد، تهران: ص92، ح18
[3]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت: ج1، ص301، ح305
[4]. مختصر منهاج السنة ابن تیمیة، دار ابن جوزی، بیروت: ص405
[5]. جامع البیان، طبری، دارالفکر، بیروت: ج10، ص49
[6]. الکشاف، زمخشری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص234
[7]. الکشف و البیان، ثعلبی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص370
[8]. التفسیر الکبیر، فخر رازی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج15، ص153
نویسنده: محمد یاسر بیانی
افزودن نظر جدید